“زندگی بیش از زنده بودن است” – آخرین اخبار سینمای ایران و جهان
سینماپرس: مصطفی زمانی با بیان خاطرهای که او را به بازی در فیلم «عطرآلود» ترغیب کرد، گفت که از نتیجه کارش راضی بوده و به نظرش فیلم «عطرآلود» و شخصیت، آنطور که باید از آب درآمده است.
به گزارش سینماپرس، فیلم سینمایی «عطرآلود» به کارگردانی هادی مقدمدوست که سال گذشته در جشنواره فیلم فجر رونمایی شد، از خردادماه روی پرده سینماهاست و مصطفی زمانی بازیگر اصلی این فیلم که در آن نقش کاراکتری به نام علی را بازی میکند که تخصص او ساخت عطر است. علی زندگی عاشقانهای را با همسرش (با بازی هدی زینالعابدین) شروع میکند ولی با سختیهای زیادی مواجه میشود.
زمانی درباره نقشی که در «عطرآلود» بازی کرده، به ایسنا گفت: از زمان قبول نقش تا اجرای آن یک وقفه شش ماهه داشتیم و من یک گفتگوی دوستانه با هادی مقدمدوست داشتم که اتفاقا حال و هوای ما بسیار به هم نزدیک بود و تصمیم گرفتیم که این آدم را واقعی در نظر بگیریم، صرف نظر از اینکه چقدر میتوانیم آن را انتقال دهیم؛ یعنی خواستیم که از دایره صداقت خارج نشویم. این نکته درباره شخص خود من وجود دارد که معمولا با فیلمهایی مثل «عطرآلود» نباشد که نقش مساله شخصی داشته و یا قصه مساله شخصی طرف باشد و در زندگیام نشانههایی نیاید، نمیتوانم جلو بروم.
او ادامه داد: من سر فیلم «بدون قرار قبلی» به کارگردانی بهروز شعیبی بودم که داستان «عطرآلود» شکل گرفت. بگذارید قصهای را تعریف کنم. در روزهای پایانی فیلمبرداری «بدون قرار قبلی»، آقایی در حرم نزد من آمد و گفت این دو تا عطر برای شما و لطفا یکی از این عطرها را به مادرتان بدهید. من هم با تشکر از آن فرد عطرها را گرفتم. حال من کلا از یک مدل عطر استفاده میکنم اما یکی از عطرها را زدم و با خودم گفتم عجب بویی دارد. من دیگر آن آقا را ندیدم و زمانی که داستان عطر را جویا شدم و گفتم میخواهم یکی از آنها را بخرم، به من گفتند که اینها تعدادی عطر خالص است که هر کسی آن را ندارد. چند وقتی گذشت تا فیلمنامه فیلم سینمایی «عطرآلود» آمد. من آن را خواندم و بعد از آن در مسیری که قرار بود پیش هادی مقدمدوست بروم، عطر اهدایی در کولهام شکست و بویی عجیبی پیچید و این را به عنوان نشانهای دیدم و با خود گفتم که این فیلم مهم است و باید برای آن دقت کنم.
زمانی با اشاره به نقطه مشترک فیلمهایی که بازی کرده است گفت: واقعیت امر این است که در این چهار، پنج سال فیلمی که شخصیت آن با مرگ طرف نباشد، بازی نکردهام و همیشه اِلمانی مانند مرگ در فیلم وجود داشته است. احساس میکنم نقشی را که المانی از مرگ ندارد، حداقل من بلد نیستم بازی کنم و به شکل واقعی به مخاطب ارائه دهم. برای این نقش «علی» در فیلم «عطرآلود» هم بسیار اذیت شدم ولی از برآورد کار راضی بودم چون به نظرم کار و شخصیت آنطور که باید از آب درآمد و کاشتهایی در زندگی من داشت.
بازیگر فیلم سینمایی «عطرآلود» توضیح داد: مرگ به عنوان واقعیت همیشه هست. بگذارید درباره برخی از وجوه مختلف صحبت کنم. توجه کنید که زاده شدن نیز یکی دیگر از وجوه مهم و مفهومی است که فرد را درگیر میکند. اساسا مرگ با خود، زاده شدن میآورد. این نکته را اینجا داخل پرانتز بگویم که زنده بودن چیزی است که من دوست ندارم و تنم دوست دارد زنده بماند اما من زندگی کردن را دوست دارم.
وی افزود: این مفاهیم در منظومهای در فیلم و در کاراکتر وجود دارد و ما آنها را میبینیم. ما ترس و میل به زاده شدن را در این فیلم میبینیم. این کاراکتر در اولین مواجهه خود با مشکل، دوست دارد جاخالی دهد و به سراغ قرص میرود، درحقیقت میخواهد زاده نشود. ترس که میآید ما میخواهیم جا خالی دهیم. اساسا میداند که قتل انجام میدهد اما با حرف زدن خود را برای کاری که میخواهد انجام بدهد، آماده میکند. همسرش همراهش است و میگوید میشود خودکشی نکرد و زندگی را ادامه داد. اینجا قسمت عشق است. جوشش عشق از اینجا شکل میگیرد که همسرش به او میگوید زندگی فقط عطر و شهرت و پول و … نیست.
زمانی در بخش دیگری از صحبتهای خود توضیح داد: در فیلم سینمایی «عطرآلود» ما با آدمی مواجه هستیم که متوجه میشود یک بیماری بزرگ و خطرناک دارد. میخواهد از آن، جا خالی بدهد و همسرش میگوید در بازی بمان و وقتی بخواهد در بازی بماند باید چیزی از خود ارائه دهد. «علی» در این قصه خود درمانده است اما میبینیم که میخواهد درمانده دیگری را مداوا کند. این اتفاق برای من بارها پیش آمده است. زمانی خود درد دارم، فرد دیگری تقاضا کمک کرده و دیگر این برایم جا افتاده است. انگار خیرخواهی برای من تبدیل به مرهمی میشود.
وی در پایان خاطرنشان کرد: در داستان این فیلم، ترسهای این شخصیت خرابکاری به همراه دارد. مثلا وقتی یک دیوار خراب میشود شاید صاحبخانه ناراحت شود ولی در دل این مصیبت برای آن فرد بنا خیری وجود دارد که گویی برای آن رزق میآورد. در «عطرآلود» هم در نهایت علی به این نتیجه میرسد که در مصیبتش خیر ببیند. این خود، شوق این را میدهد که ما با آن پایان بندی، فیلم مواجه میشویم.