روایت اسرارآمیز پناهندگان فلسطینی: چگونه داستانشان به یک فیلم مهیج تبدیل شد؟

‎مهدی فلیفل با فیلم مهیجی که با الهام از فیلم‌‍‌های نیویورکی اسکورسیزی ساخته به طرح مشکلات آوارگان فلسطینی پرداخته است.
به گزارش مهر به نقل از ورایتی، مهدی فلیفل با اولین فیلم بلندش مستندی با عنوان «دنیایی که مال ما نیست»، حضوری غیرمنتظره در جشنواره کن سال ۲۰۱۲ داشت. وی با این مستند، به مطالعه‌ای صمیمانه، اغلب طنزآمیز و عمیقاً دلسوزانه درباره اردوگاه آوارگان فلسطینی عین‌الحلوه در جنوب لبنان که والدین فلیفل آنجا به دنیا آمده بودند، پرداخته بود و از ناامیدی نسلی از مردان جوان بدون تابعیت و بدون وطن گفته بود که برخی از آنها برنامه‌ای جز پیوستن به پناهندگانی که تلاش می‌کردند وارد اروپا شوند نداشتند. وی با این فیلم جوایز متعددی در سراسر جهان دریافت کرد.
فلیفل پس از «دنیایی که مال ما نیست» چندین فیلم کوتاه ساخت و امسال، ۱۲ سال بعد از سال ۲۰۱۲، با فیلم بلند دیگری به جشنواره کن بازگشت. این فیلم با عنوان «به سوی سرزمینی ناشناخته» اولین نمایش خود را در جشنواره کن تجربه کرد و تنها فیلم فلسطینی بخش نوعی نگاه بود و پس از آن حدود ۲ هفته پیش، به عنوان فیلم اختتامیه جشنواره فیلم گالوی که امسال فلسطین را به عنوان کشور در مرکز توجه خود انتخاب کرده بود، به نمایش درآمد.
داستان «به سوی سرزمینی ناشناخته» که اولین فیلم بلند داستانی فلیفلاست، تقریباً ادامه دهنده داستان مستند برنده جایزه او و درباره ۲ پناهجوی فلسطینی جوان است که در آتن سرگردان هستند و ناامیدانه در انتظار رسیدن به آلمان روزها را سر می‌کنند.
وی درباره این فیلم گفت: در اصل ایده این فیلم حدود سال ۲۰۱۱ و زمانی شکل گرفت که برای اولین بار به آتن رفتم تا دوستی را که در «دنیایی که مال ما نیست» حضور داشت، ببینم و وقتی به آنجا رسیدم انگار نسخه کاملاً جدیدی از «دنیایی که مال ما نیست» را در برابر چشمانم می‌دیدم؛ با پناهندگان فلسطینی که بیشترشان مردان جوانی بودند که تلاش داشتند اردوگاه‌های لبنان و سوریه را ترک کنند و به اروپا برسند.
فلیفل گفت ابتدا از رمان «مردانی زیر آفتاب» که سال ۱۹۶۲ منتشر شده، الهام گرفته که درباره گروهی از پناهندگان فلسطینی بود که اردوگاه‌های پناهندگان را ترک می‌کنند تا در کویت کار کنند، اما در نهایت در صحرا گیر می‌افتند. وی افزود: من به این نتیجه رسیدم که آتن همان بیابان اما در قالب یک شهر است و چند دهه بعد، هیچ چیز تغییر نکرده است.
زمانی که فلیفل شروع به سامان دهی ایده خود کرد، سرخورده شد چون داستان‌های متفاوتی از پناهندگان به طور فزاینده روی پرده‌ها رفت و به گفته وی سال ۲۰۱۶ با برنده شدن «آتش در دریا» در برلیناله به اوج خود رسید. او نمی‌خواست فقط بخشی از سر و صدا باشد و برای همین حتی ایده خود را کنار گذاشت و به دانشگاه رفت تا یک دوره مطالعات زبانی و سخنوری را شروع کند، اما تنها ۲ ماه طول کشید و وقتی خودش را با شمار زیادی از جوانان ۲۰ ساله دید به این نتیجه رسید که سخنوری به تنهایی جواب نمی‌دهد.
وی ادمه داد: پس دوباره به ایده ساخت فیلم بازگشتم و با انتخاب تکه‌هایی از آنچه در سر داشتم، به شکل دادن آن پرداختم.
و در پایان، او فیلم «به سوی سرزمینی ناشناخته» را در نوامبر ۲۰۲۳ و درست ۶ ماه پیش از نمایش آن در کن، در یونان فیلمبرداری کرد.
«به سوی سرزمینی ناشناخته» ممکن است از شخصیت‌های اصلی پناهندگان شکل گرفته باشد، اما با درام‌های مربوط به مهاجرت فاصله زیادی دارد. فلیفل می‌خواست به سینمای مورد علاقه‌اش «ادای احترام» کند و فیلم‌های اولیه مارتین اسکورسیزی و برایان دی پالما در دهه ۱۹۷۰ در نیویورک بیشتر مورد علاقه او بود، بنابراین یک ماجرای دزدی مهیج ساخت که در یونان اتفاق می‌افتد و شخصیت‌های اصلی برای بقا تلاش می‌کنند.
ایده فیلم را فلیفل از یکی از پناهندگانی گرفت که در آتن می‌شناخت. فلیفل می‌گوید یکی از ۴ نفری که با آنها در تماس بود به آلمان رسید، دیگری به سوئد رسید اما دیگر از او خبری ندارد، در حالی که یکی دیگر به‌طور غم‌انگیزی بر اثر مصرف بیش از حد مواد در یونان جان باخت، اما یکی از آنها در لندن فرود آمد و وقتی فلیفل از او پرسید که چگونه توانست به آنجا برسد، شنید که او با ۲۰ هزار یورو از مرز مقدونیه عبور کرد، در حالی که ۵ مرد را در زیرزمین آپارتمانش در آتن دست و پا بسته رها کرده بود.
فلیفل موضوع را رها نکرد و او را مجبور کرد تا داستان کامل را در یک روز آخر هفته برایش شرح دهد. وی افزود: حیران بودم که خدای من ماجرا چیست؟ داستان «قطار بازی» دنی بویل است؟ «فرار بزرگ» است؟ موضوع چیست؟
از اینجا او به «به سوی سرزمینی ناشناخته» رسید و ۲ شخصیت اصلی خود را خلق کرد: یکی از آنها که به مواد مخدر اعتیاد دارد (با الهام از همان دوستی که در یونان بر اثر مصرف مواد جان باخت) نقشه‌ای طرح می‌کند تا آنها در نقش قاچاقچی به گروگان‌گیری دست بزنند و بتوانند پول لازم برای هزینه پاسپورت جعلی و خروج از یونان را بپردازند.
از نظر فلیفل، علاوه بر ساختن فیلمی که ادای احترام به قهرمانان اوست و به گفته او از زاویه جدیدی به داستان پناهندگان در سینما می‌پردازد، او همچنین امیدوار است که «به سوی سرزمینی ناشناخته» باعث شود مردم در سطح انسانی با فلسطینیان ارتباط برقرار کنند؛ به ویژه با توجه به اخبار فعلی که هر روز درباره فلسطینی‌ها به گوش می‌رسد.
وی گفت: مردمی که سعی می‌کنند از غزه فرار کنند مانند همان کسانی هستند که در آتن می‌بینیم؛ تنها چیزی که آنها می‌خواهند این است که بدون جنگ، در سرزمینی که متعلق به خودشان است، یک زندگی معمولی داشته باشند. آنها هم مثل ما رویاها و ترس‌ها و امیدهای خودشان را دارند، اما در شرایطی غیرانسانی گیر افتاده‌اند.

مطالب مفید