راز جاودانگی فراعنه در قرن بیست و یکم: چگونه انسان‌ها به جادوی بقا دست می‌یابند؟

فرارو- در مصر باستان فراعنه را مومیایی می‌کردند تا بدن آنان برای سفر به زندگی  پس از مرگ در شرایط عالی قرار گیرد و  با سرپیچی از ضرب المثل قدیمی “وقتی می‌روی نمی‌توانی آن را با خودت ببری” بخش مناسبی از دارایی‌های دنیوی آنان همراه با جسد مومیایی شده‌شان در مقبره قرار می‌گرفت.

به گزارش فرارو به نقل از دیلی میل، هزاران سال بعد فراعنه قرن بیست و یکم میلیاردر‌هایی هستند که از عزم و پول لازم برای زندگی دوباره از طریق منجمد شدن پس از مرگ برخوردارند به این امید که روزی علم به حدی پیشرفت کند که بتوان آنان را احیا کرد و دوباره به زندگی بازگردند.

سرمازیستی یا کریونیکس در حال تبدیل شدن به یک صنعت چند میلیون دلاری است که در آن افراد به طور معمول دست کم ۲۰۰ هزار دلار برای منجمد کردن بدن شان علاوه بر هزینه نگهداری آن که ماهیانه ۱۰۰ دلار است را پرداخت می‌کنند. با این روش ازلحاظ نظری می‌توانند تا ابد باقی بمانند. از آنان خواسته می‌شود که دقیقا مشخص سازند که اگر روزی در آینده دوباره زنده شدند چگونه زندگی خواهند کرد و چگونه می‌توانند هزینه آن را بپردازند.

واقعیت آن است که اگر در سال ۲۵۲۴ میلادی در یکی از مراکز ذخیره سازی سرمازیستی در یکی از مناطق جهان احیا شوید بدون آن که پولی حتی برای تهیه ابتدایی ترین وسایل ضروری تان داشته باشید آن زنده شدن فایده‌ای نخواهد داشت و یا تصور کنید اگر صرفا به عنوان یک مغز بدون جسم به زندگی بازگردید و قادر نباشید به یک بدن جدید زیبا تبدیل شوید!

برای جلوگیری از این موضوع شما یک توافق نامه حقوقی را امضا می‌کنید که طبق آن دارایی‌های خود را به شخص دیگری انتقال می‌دهید تا بتواند آن را به نفع یک ذینفع نامبرده مدیریت کند. شرکت‌های احیای زندگی اجساد یا مغز‌های یخ زده را به عنوان ذینفع معرفی می‌کنند و آن‌ها را برای مقاصد قانونی به عنوان فرزندان متولد نشده در نظر می‌گیرند.

حتی بدون عدم قطعیت در مورد این که قانون در چند قرن آینده چگونه خواهد بود این امر قدری پیچیده است. با این وجود، کارشناسان می‌گویند این تنها راه است. فرض کنید پول خود را در یک حساب بانکی بگذارید و به سادگی بین ذینفعان شما تقسیم می‌شود. آن را به طلا تبدیل کنید و در اعماق زمین در مکانی که فقط خودتان می‌شناسید دفن کنید و هیچ تضمینی وجود ندارد که خود جدید شما که می‌تواند یک کلون، سایبورگ یا سر بریده تان باشد که به رایانه متصل شده چیزی در مورد آن به خاطر سپرده باشد!

طبق گزارش‌ها حدود ۵۵۰۰ نفر از جمله صد‌ها نفر در بریتانیا ثبت نام کرده‌اند تا پس از مرگ تحت سرما زیستی قرار گیرند تا زمانی که درمانی برای هر چیزی که باعث مرگ آنان می‌شود و احتمالا زمانی که دانشمندان راهی برای جوان سازی دوباره اجساد پیدا کرده اند یخ زدایی شوند.

در حال حاضر چهار مرکز ذخیره سازی سرما زیستی در سراسر جهان وجود دارند که دو مرکز در آمریکا یک مرکز در برلین و چهارمین مرکز که ممکن است گزینه خطرناک تری باشد در مسکو می‌باشند!

بسیاری از متخصصان سرما زیستی از جمله  دانشمند دانشگاه آکسفورد که در سال ۲۰۱۳ میلادی با شرکت‌های سرما زیستی آمریکایی قرارداد‌هایی امضا کرده اند به طور خاص ثروتمند نیستند. با این وجود، ثروتمندانی نیز در زمره افراد ثبت نام کننده برای اعمال سرما زیستی حضور دارند از جمله “سایمون کاول” ستاره تلویزیونی بریتانیا و “پیتر تیل” میلیاردر سیلیکون ولی.  هم چنین، نباید “بریتنی اسپیرز” و “پاریس هیلتون” را از قلم بیاندازیم که هر دو برای سرما زیستی ابراز علاقه کرده و دارای ثروت قابل توجهی هستند.

حدود ۱۵۰۰ نفر عضو “الکور” (Alcore) بنیاد آمریکایی پیشگام در  سرما زیستی در حالی که هنوز زنده هستند از دستبند‌های هشدار پزشکی استفاده می‌کنند که به بیمارستان‌ها و پزشکان اطلاع می‌دهد در صورت مواجهه فرد با شرایط اضطراری خطرناک با بنیاد الکور تماس بگیرند. اگرچه از سرما زیستی اغلب به عنوان “انجماد” یاد می‌شود، اما از نظر فنی آن چه بر روی افراد اعمال می‌شود “شیشه‌ای شدن” است که در آن  آب در بدن به جای یخ به حالت شیشه مانند تبدیل می‌شود.

اگر یک فرد ثبت نام شده برای سرما زیستی فوت کند یک تیم از بنیاد الکور در حالت آماده باش است تا به سرعت خود را به فرد برساند. این تیم تنفس و گردش خون مشتری ثبت نام شده را  با یک احیاگر مکانیکی قلب و ریه که در احیای قلبی ریوی مورد استفاده قرار می‌گیرد بازیابی می‌کند و سپس دارو‌های ضد انعقاد را برای حفظ جریان خون تزریق می‌کند. همه این کار‌ها به منظور محافظت از مغز در برابر آسیب انجام می‌شود آسیبی که در صورت طولانی شدن مدت زمان فقدان اکسیژن ممکن است رخ دهد. سپس بدن در یک حمام آب یخ خنک شده و خون تخلیه می‌شود و با یک ضد یخ درجه پزشکی جایگزین خواهد شد.

هنگامی که فرد به مرکز الکور می‌رسد اگر تصمیم گرفته باشد که فقط مغزش حفظ شود جراحان یک جداسازی عصبی را انجام می‌دهند و سر را در مهره ششم گردنی برداشته و ضد یخ بیش تری را به سر بریده پمپاز می‌کنند. پزشک جمجمه را باز کرده و مغز از آن خارج می‌شود. هر چیزی حال تمام بدن باشد یا صرفا مغزی که برای آینده حفظ خواهد شد به یک محفظه خلاء غول پیکر که حاوی الکتریسیته نیست، اما در عوض توسط نیتروژن مایع در دمای منفی ۱۹۶ درجه سانتی گراد نگه داشته شده می‌رود که به دلیل تبخیر باید از هر گاهی پر شود. محل نگهداری از اجساد الکور در حال حاضر حدود ۲۳۰ نفر را در خود جای داده و برخی از آن‌ها حیوانات خانگی هستند.

بازگشت به زندگی بدن فردی که در دهه هشتم یا نهم عمر زندگی اش قرار دارد باعث دشوارتر شدن کار می‌شود بنابراین، آنان به طور فزاینده‌ای تصمیم می‌گیرند که سرشان بریده شود. با توجه به این که دپارتمان‌های آناتومی و موسسات تحقیقاتی سال‌هاست مغز را ذخیره می‌کنند نگهداری مغز ارزان‌تر خواهد بود و هزینه آن در بنیاد الکور چیزی بیش از ۶۰ هزار پوند است. این امر هم چنین از نظر اجتماعی قابل قبول‌تر است. علیرغم آن که سایر اعضای بدن را می‌توان بازسازی کرد هر مغزی منحصر بفرد است. هم چنین، این باور عمومی وجود دارد که هر جامعه‌ای در آینده که بتواند مغزی را احیا کند نحوه ایجاد بدن جدیدی را نیز برای قرار دادن آن در نظر قرار خواهد داد. از جمله اتصال آن به اندام‌های پرینت سه بعدی ساخته شده از سلول‌های انسانی، ایجاد کلون‌ها با استفاده از DNA از مغز و ارائه بدن رباتیک به مغز.

تاکید بر این نکته مهم است که هیچ مغز یا بدن انسانی پس از مرگ هنوز احیا نشده و برخی با دیده تردید به این موضوع نگاه کرده و آن را صرفا یک شبه علم می‌دانند. در دنیای سرما زیستی تخمین‌ها از مدت زمانی که ممکن است احیای مغز و اندام بدن از نظر علمی امکان پذیر شود از چهل  سال تا بیش از هزار سال متغیر است.

افرادی که مایل به غوطه ور شدن در نیتروژن مایع هستند به سرعت متوجه می‌شوند که این موضوع قدری پیچیده‌تر از صرفا امضا کردن قرارداد با بنیادی مانند الکور است.

بسیاری از متخصصان سرما زیستی ترتیباتی را فراهم آورده اند که هزینه‌های انجماد و ذخیره سازی آن افراد از طریق بیمه نامه‌های عمری که پس از مرگ شان فعال می‌شود پرداخت شود. با این وجود، حداقل چیزی است که احتمالا به آن نیاز دارند منابع مالی است.  آینده پژوهان بر سر این موضوع اجماع نظر دارند که تا زمانی که این امر امکان پذیر شود مهارت‌های افرادی که یخ زدایی می‌شوند برای کسب درآمد در دنیای جدیدی که در آن قرار می‌گیرند بی اهمیت خواهد بود. بنابراین، بازگشت آنان به زندگی در شرایط فقر احتمالا برای شان دشوار خواهد بود. در نتیجه، می‌توان پرسید آیا افرادی که تحت سرما زیستی قرار می‌گیرند می‌توانند برای همیشه ثروتمند بمانند؟

خب، احتمالا ممکن است. در ایالات متحده یک حفره ارثی به نام تراست‌های سلسله‌ای وجود دارد که توسط ابر ثروتمندان برای انتقال ثروت خود در چندین نسل مورد استفاده قرار می‌گیرد و در آن از پرداخت مالیات ۴۰ درصدی فدرال بر املاک به ارزش بیش از ۱۰.۵ میلیون پوند اجتناب می‌شود. حتی اگر یک تراست در آمریکا راه اندازی شده باشد و در آنجا به طور مخفیانه حفظ شود ساکنان بریتانیا باید هر ده سال یک بار مالیات بر عایدی سرمایه خود را بپردازند.

با این وجود، موانع قابل توجهی وجود دارد. برای مثال، در حال حاضر قوانینی برای جلوگیری از انباشت ثروت برای همیشه وجود دارد. یکی از گزینه‌ها  تعیین شرکت‌ها به عنوان متولی است، اما به نظر می‌رسد تعداد کمی از آن‌ها می‌خواهند این مسئولیت سنگین را بر عهده بگیرند. در همین حال وکلا از افرادی که قصد دارند تحت سرما زیستی قرار گیرند می‌خواهند در مورد شرایطی که تمایل دارند دوباره احیا شوند دقت عمل زیادی داشته باشند.

“ونکی راماکریشنان” زیست شناس بریتانیایی – آمریکایی برنده جایزه نوبل مشکلات بالقوه “بی شمار” را در مورد سرما زیستی شناسایی کرده است. او می‌گوید برای آغاز حتی اگر بیمار را دقیقا به مجاورت یک مرکز سرما زیستی انتقال دهند در دقیقه یا ساعت‌هایی که بین مرگ و انجماد سپری می‌شود همه سلول‌های بدن فرد فوت کرده به دلیل کمبود اکسیژن و مواد مغذی دچار تغییرات بیو شیمیایی شدیدی می‌شوند.

راه حل ترجیحی صنعت سرما زیستی برای این کار تنها حفظ مغز است با این استدلال که تا زمانی که ساختار فیزیکی آن دست نخورده باقی بماند دانشمندان می‌توانند ارتباطات بین میلیارد‌ها سلول مغز را ببینند و بنابراین قادر به بازسازی کل مغز فرد خواهند بود. با این وجود، این فرآیند پیچیده که به “کانکتومیکس” معروف است در مراحل اولیه خود قرار دارد و علاوه بر آن “راماکریشنان” می‌گوید، مغز بدون بدن اصلا ایده جذابی نیست. علاوه بر این، اگر صبر کنیم تا پیر شویم و بمیریم یک مغز پیر و فرسوده را نگهداری خواهیم کرد و نه مغز یک جوان ۲۵ ساله. حفظ آن مغز چه فایده‌ای دارد”؟!

طبیعتا هیچ یک از این استدلال‌ها نمی‌توانند افرادی که باور دارند نمی‌توانند فرصت دوباره زنده شدن و زندگی کردن را بدست آورد متقاعد سازند که به سراغ گزینه سرما زیستی نروند.

مطالب مفید