عبور از تاریکی: معرفی ۵ جادوگر افسانه‌ای که جهان را به لرزه انداخته‌اند (با تصاویر)

از پیکرهای سایه‌وار کمین‌کرده در جنگل‌های باستانی گرفته تا ظهورهای روح‌مانندی که رویاهای نیمه‌شب را شبح‌زده می‌کنند، جادوگران مدت‌های مدیدی است که خیال انسان را مجذوب خود کرده‌اند. اگرچه در تصویرگری‌های مدرن معمولاً آن‌ها را به شکل شخصیت‌های جذاب نشان می‌دهند، همتایان تاریخی آن‌ها زمانی موجب ترس و پریشان‌حالی واقعی در فرهنگ‌ها می‌شدند. در این مطلب، داستان پنج جادوگر را می‌خوانید که افسانه‌های وحشتناک آن‌ها گواه ترس‌ها و باورهای عمیق‌تر جوامع خالق آن‌هاست. 

یامائوبا: عجوزه کوه خطرناک

 

یامائوبا که در کوه‌های دورافتاده‌ی شمال شرقی ژاپن زندگی می‌کند، نخست به‌عنوان یک پیرزن به ظاهر ضعیف ظاهر می‌شود. اما می‌تواند ناگهان به شکل پیکری ترسناک با شاخ، موهای مار مانند و دهان دوم بالای سرش که از آن برای بلعیدن طعمه استفاده می‌کند، تبدیل شود. برخی افسانه‌ها حتی ادعا می‌کنند که او می‌تواند گلوله‌ها را منحرف کند و روشنایی را به تاریکی تبدیل کند. اما چیزی که داستان او را به راستی ترسناک می‌کند، منشأ احتمالی آن است. 

نیری آ. باکالیان، رمان‌نویس و مورخ متخصص در منطقه توهوکو ژاپن، می‌گوید که اسطوره یامائوبا ممکن است در شیوه‌های تاریخی قربانی کردن روستاییان مسن هنگام قحطی ریشه داشته باشد. او می‌گوید: «در مکان‌هایی مانند توهوکو، جایی که اوایل دوران مدرن، خرابی محصول رایج بود، داستان‌ ارواح خشمگین می‌توانست پاسخی به زنان مسنی باشد که برای مردن به جنگل هدایت می‌شدند.» 

 

این سوریمونو (چاپ چوبی) قرن نوزدهمی توسط توتویا هوکی، یک یامائوبا یا جادوگر کوهستانی از فولکلور ژاپنی را نشان می‌دهد که به خاطر قدرت‌های جادویی و طبیعت مرموزش شهرت دارد. او معمولاً به عنوان یک شخصیت تک با دو توانایی متضاد کمک به مسافران و مانع شدن آن‌ها به تصویر کشیده می‌شود. 

جادوگر پوست‌انداز: استاد شیطانی تغییر شکل

در جوامع آفریقایی‌آمریکایی، مانند گالا گیچی در کارولینای آمریکا، داستان‌هایی از افرادی وجود دارد که توسط نیروهای بدخواه «تحت سلطه» قرار می‌گیرند. از ترسناک‌ترین آن‌ها، جادوگری است که پوستش را تغییر می‌دهد یا پوست می‌اندازد و از سوراخ‌های کوچکی مانند سوراخ کلید عبور می‌کند تا به خانه‌ها حمله کند و مردم را وادار به انجام اعمال ناشایست کند. 

در دهه‌ی ۱۹۵۰، جیمز داگلاس ساگز، داستان‌نویس می‌سی‌سی‌پی، یکی از این داستان‌ها را با ریچارد دورسون، پژوهشگر فرهنگ عامه، در میان گذاشت که اکنون در مرکز فولک‌لایف آمریکا در کتابخانه کنگره در واشنگتن‌دی‌سی آرشیو شده است. با وجود قدرت‌های ترسناک جادوگر، این داستان معمولاً یک پیچ‌وخم خنده‌دارد دارد. در نسخه ساگز، مردی نمک و فلفل روی پوست جادوگر می‌پاشد و او را در فویل می‌پیچد و در این حال رهایش می‌کند تا جادوگر با فریاد بگویید: «ای پوست، آیا مرا نمی‌شناسی؟!» 

چدیپه: جادوگر خون‌آشام هند

افسانه‌ها حاکی از آنست که وقتی چدیپه، جادوگر ترسناکی از منطقه رودخانه گودآواری هند وارد خانه‌ای می‌شود، نخست همه را بیهوش می‌کند. سپس در حالی که همه‌ی اهالی خانه درمانده هستند، از وحشتناک‌ترین راه‌ها برای عذاب دادن آن‌ها استفاده می‌کند. 

روش ترساندن او شامل تخلیه خون از انگشتان پا، کندن زبان یا قرار دادن چوب‌های سوزان با شعله‌های پنهان در زیر پوست آن‌ها می‌شود. همچنین ممکن است جادوگر هندی با مردان متاهل خانه رابطه جنسی داشته باشد تا بذرهای روانی بی‌اعتمادی را در ذهن همسران آن‌ها بکارد و از غم و اندوه توجیه‌ناپذیر آن‌ها تغذیه کند. 

دِوِندرا وارما، محقق قرن بیستم ادبیات گوتیک، می‌گوید داستان‌های چدیپه احتمالاً از راه جاده ابریشم به اروپا رسیده و الهام‌بخش تصاویری از خون‌آشام‌ها به عنوان موجودات جنسی شده، همانطور که در خون‌آشام جان ویلیام پولیدوری یا دراکولای برام استوکر دیده می‌شود. 

لا لِچوزا – جادوگر جغد ترسناک

در شمال مکزیک، لا لِچوزا یا «جغد» جادوگری است که به یک جغد بسیار بزرگ تبدیل می‌شود و گاهی چهره‌ی انسانی به خود می‌گیرد. منشأ او بسیار متفاوت است: او ممکن است با نیروهای شیطانی پیمان ببندد یا از جادو برای وجود یافتن در بدن یک پرنده‌ی غول‌پیکر استفاده کند و از قدرت آن پرنده برای کنترل آب و هوا استفاده کند. صرف نظر از اصل داستان، لا لچوزا بخاطر شکار مردان مست در طول شب بدنام شده است. گفته می‌شود او آن‌ها را به عنوان طعمه به لانه‌ی خود می‌برد یا بلافاصله با لمس پرهای نفرین‌شده‌اش آن‌ها را می‌کشد. 

با این حال، در سال‌های اخیر، زنان و افراد کوئیر (دگرجنس‌خواه) شروع به اصلاح لا لچوزا به عنوان نماد قدرت کرده‌اند. ژینا یورگِنسِن، نویسنده کتاب «فولکلور ۱۰۱: مقدمه‌ای در دسترس برای مطالعات فولکلور»، می‌گوید: «کسانی که با نقش‌های جنسیتی سنتی مطابقت ندارند، اغلب هویت یک جادوگر را به عنوان شخصیتی مثبت می‌پذیرند، به‌ویژه زمانی که با بی‌عدالتی مواجه می‌شوند یا از راه متعارف از آن‌ها حمایت نمی‌شود.» 

این سنگ‌نگاره رنگی بابا یاگا از افسانه‌ی روسی ۱۹۰۲ «واسیلیسای زیبا»، جادوگر افسانه‌ای اسلاوی را در حال پرواز در جنگل به تصویر کشیده است

 

بابا یاگا: نگهبان اسلاوی زندگی و مرگ

بابا یاگا شخصیت ترسناکی است که بر زندگی و مرگ در فولکلور اسلاو قدرت دارد. در برخی داستان‌ها، او نمایانگر زمستان و پایان برداشت و تجسم اجتناب‌ناپذیری زوال و دگرگونی است. در برخی دیگر، او بر مرز بین زندگی و مرگ نظارت می‌کند. با این حال، بابا یاگا فقط یک چهره ترسناک نیست. بسته به اینکه چگونه کسی به او نزدیک شود، ممکن است حکمت یا کمک جادویی ارائه دهد. 

این جادوگر قدیمی که معمولاً با دندان‌های آهنی، یک پای استخوانی و نابینایی جزئی به تصویر کشیده شده، در کلبه‌ای زندگی می‌کند که روی پاهای مرغ بنا شده و به تابوتی شباهت دارد که با استخوان‌های انسان آراسته شده است. 

گِنارُز نِذِرکات، پژوهشگر فرهنگ عامه می‌گوید که برخی تفسیرها نشان می‌دهند طراحی کلبه‌ی این جاوگر با پاهای مرغ، گواه ارتباط باستانی او با طبیعت و جنبه‌های وحشی و رام‌نشده آن است. بابا یاگا بازگشت به طبیعت است، تجسمی از یک قدرت بزرگ که به ما اجازه می‌دهد دنیایی الهام‌بخش فراتر از دنیای خودمان را از طریق پرده‌ی امن خیال کشف کنیم.

مطالب مفید