مرگ‌های رازآلود و حیرت‌انگیز پادشاهان: از غرق شدن در اقیانوس شراب تا بلعیدن طلای مذاب!

ارسال شده توسط: امیرحسین کریم نژاد 31 شهریور 1403 ساعت 11:14

امروز می‌خواهیم به مرگ های مشکوک و عجیب پادشاهان و اعضای خاندان‌های سلطنتی جهان از غرق شدن در شراب تا خوردن طلای مذاب بپردازیم. نحوه مرگ این افراد واقعا شگفت‌آور است.

اعضای خاندان سلطنتی همیشه برای مردم عادی جذابیت داشته‌اند. به همین‌خاطر است که رسانه‌ها سعی می‌کنند اخبار مربوط به حواشی آنها را پوشش دهند. در گذشته پادشاهان و ملکه‌ ها حالتی اسرارآمیز برای مردم عادی داشتند و اکنون نیز با وجود منسوخ شدن سلطنت مطلق در اکثر نقاط جهان همچنان در معرض توجه هستند. طبیعتا در چنین شرایطی مرگ مشکوک و عجیب پادشاهان و اعضای خاندان سلطنتی می‌تواند در تاریخ ماندگار شود. در ادامه مواردی را بررسی خواهیم کرد که باورکردنی نیستند.

بررسی 11 مورد از عجیب ترین مرگ های پادشاهان در طول تاریخ

اگر نگاهی به تاریخ داشته باشیم، مرگ پادشاهان در نتیجه دسیسه و یا مسمومیت کاملا طبیعی است. در بسیاری از مواقع نیز پادشاهان در نتیجه جنگ قدرت جان خود را از دست داده‌اند. گرچه در این میان مواردی هم دیده می‌شود که فوق‌العاده نادر هستند و باعث میشود متعجب شوید. با گجت‌نیوز همراه باشید تا ۱۱ مورد از عجیب ترین مرگ های پادشاهان جهان را مرور کنیم.

الکساندر، پادشاه یونان

در میان مرگ های عجیب و مشکوک پادشاهان و اعضای خاندان سلطنتی مورد پیش آمده برای الکساندر، شاه یونان واقعا شگفت‌آور است. در نتیجه وضعیت آشفته جنگ جهانی اول پدر الکساندر و برادرش تبعید شده بودند. به همین‌خاطر در سال ۱۹۱۷ الکساندر بر تخت پادشاهی نشست. هرچند که تنها چند سال بعد یعنی در اکتبر ۱۹۲۰ جان باخت.

روزی الکساندر تصمیم می‌گیرد با سگ خود به پیاده‌روی برود که ناگهان یک میمون به سگ او حمله می‌کند. الکساندر برای دفاع از حیوان خانگی خود وارد می‌شود؛ اما میمون دیگری وارد ماجرا شده و چندین دفعه او را گاز می‌گیرد. میمون‌ها اندکی بعد فرار کردند. الکساندر هم فکر می‌کرد که ماجرا چندان جدی نیست. هرچند که در کمتر از یک روز زخم‌ها به‌شدت عفونی شدند.

با گذشت روزها شرایط بدتر می‌شد؛ اما پزشکان نمی‌توانستند کار خاصی انجام دهند. چراکه تنها گزینه ممکن قطع عضو بود. با تردید پزشکان عفونت در سرتاسر بدن پخش شد و شرایط پادشاه جوان رو به‌وخامت گذاشت. در نتیجه پس از گذشت سه هفته یکی از عجیب ترین مرگ های پادشاهان در طول تاریخ رقم خورد.

عجیب ترین مرگ های پادشاهان: بلای یکم، پادشاه مجارستان

معمولا افراد زیادی با تاریخ مجارستان در قرن یازدهم آشنا نیستند. هرچند به‌علت رخ دادن یکی از عجیب ترین مرگ های پادشاهان، این بخش از تاریخ جلب توجه کرده است. بلای یکم و برادرش پس از تلاش ناموفق پدرشان برای رسیدن به پادشاهی از کشور فرار کردند. گرچه هفده سال بعد با دعوت اشراف به مجارستان بازگشتند.

اشراف قصد داشتند پادشاه را عوض کنند. در نتیجه بلای یکم به‌عنوان ولیعهد انتخاب شد؛ اما پس از گذشت مدتی ناگهان شالامون، پسر پادشاه کنونی به‌عنوان ولیعهد معرفی شد. این اقدام باعث شد که بلای یکم شورش کرده و در سال ۱۰۶۰ به تاج پادشاهی برسد. وضعیت آنقدر در مجارستان آشفته شده بود که امپراتوری مقدس روم تصمیم گرفت دخالت کند.

در همین حین بلای یکم ناگهان فوت کرد. گرچه او جان خود را در اثر بیماری یا جنگ از دست نداده بود. بلای یکم در دربار حضور داشت که ناگهان تخت پادشاهی شکست و او به‌شدت آسیب دید. طرفداران پادشاه او را به مناطق غربی منتقل کردند تا با امپراتوری مقدس روم مذاکره کند. گرچه بلای یکم آنقدر زنده نماند. مشخص نیست آنچه رخ داد یک حادثه فوق‌العاده عجیب بود یا اینکه افرادی پادشاه را ترور کردند.

عجیب ترین مرگ های پادشاهان: ادوارد دوم، پادشاه انگلستان

ادوارد دوم یکی از عجیب ترین و بدترین مرگ ها را بین پادشاهان تاریخ تجربه کرده است. او از سال ۱۳۰۷ تا ۱۳۲۷ بر انگلستان حکمرانی می‌کرد؛ اما چندان محبوب نبود. ادوارد معمولا به‌عنوان یک پادشاه ضعیف شناخته می‌شد و به‌خاطر از دست دادن قلمرو خود، همجنسگرایی و اعطای امتیازات فراوان به اطرافیان خود مورد انتقاد قرار داشت. در پایان همسرش ملکه ایزابلا که از کشور فرار کرده بود تصمیم گرفت با لشکری متشکل از اشراف به ادوارد دوم حمله کند.

در سال ۱۳۲۶ جنگ به‌پایان رسید و ایزابلا موفق شد پسرش را به‌عنوان پادشاه معرفی کند. ادوارد دوم نیز دستگیر و در قلعه برکلی زندانی شد. نفرت شدید از ادوارد دوم باعث شد که روشی بسیار عجیب برای قتل او انتخاب شود. ملکه دستور داد که یک میله فلزی داغ را در مقعد پادشاه فرو کنند تا بمیرد.

والرین، امپراتور روم

امپراتور والرین از سال ۲۵۳ تا ۲۶۰ پیش از میلاد بر روم حکمرانی می‌کرد. او در یک دوره آشفته به پادشاهی رسیده بود و سعی داشت صلح و آرامش را به کشورش باز گرداند. گرچه در نهایت به‌خاطر شکست‌هایش در تاریخ معروف شد. در سال ۲۶۰ او تصمیم گرفت با شاپور اول پادشاه ساسانی درگیر شود. در نتیجه این جنگ سپاه روم شکست خورد و والرین به اسارت درآمد. سنگ‌نگاره پیروزی شاپور در نقش رستم نیز همین اتفاق را نشان می‌دهد.

گرچه در رابطه با اتفاق‌هایی که پس از اسارت رخ داد اختلاف وجود دارد. به همین‌خاطر والرین نیز به لیست مرگ های مشکوک و عجیب پادشاهان راه یافته است. در یک روایت گفته شده است که شاپور دستور داد پوست او را کنده و به‌عنوان هشدار در معبدی آویزان کنند. در روایت دیگری گفته شده است که شاپور والرین را مجبور کرد طلای مذاب را بخورد.

در نتیجه این اتفاق بافت‌های بدن دچار آسیب شدید شده و امپراتور روم به‌خاطر خفگی جان باخت. هرچند گروه دیگری داستان‌های گفته شده در رابطه با مرگ یکی از پادشاهان قدرتمند تاریخ را ساختگی و مشکوک می‌دانند. والرین در طول حکمرانی خود به مسیحیان بسیار سخت می‌گرفت و آنها را تارومار کرده بود. به همین‌خاطر مسیحیان می‌خواستند با ساخت داستان‌هایی از سرنوشت تلخ والرین به سایرین هشدار دهند.

این مسئله از آنجایی مورد توجه قرار گرفته است که در برخی روایات شاپور با احترام کامل با والرین برخورد کرده و خبری از مرگ عجیب نیست.

چین شی هوانگ، امپراتور چین

چین شی هوانگ به‌عنوان اولین امپراتور چین شناخته می‌شود. کسی که توانست کشور را متحد کند و دودمان چین را در سال ۲۲۱ پیش از میلاد بنا نهد. هرچند که امپراتوری وی تنها چند سال پس از مرگش دوام آورد. چین شی هوانگ با لیاقت کامل توانسته در لیست مرگ های عجیب و مشکوک پادشاهان جای گیرد.

او در طول دوران حکمرانی خود علاقه عجیبی به جادوگری داشت. به همین‌خاطر به مکان‌های مختلف سفر می‌کرد تا بهترین جادوگران را به دربار خود بیاورد. هدف از اینکار نیز رسیدن به اکسیر جاودانگی بود. با گذر زمان علاقه نخستین امپراتور چین به جادوگری بیشتر شد. مخصوصا اینکه چندین بار افراد مختلف سعی کردند او را به‌قتل برسانند.

او همیشه موقعیت خود را مخفی نگه می‌داشت و حتی ارتشی از سربازان سفالی را نیز برای جهان پس از مرگ آماده کرده بود. چین شی هوانگ بارها در تلاش برای یافتن یک جزیره خیالی که افراد جاودانه در آن حضور داشتند سفر کرد. او حتی حاضر بود ترکیبات مختلفی از گیاهان را امتحان کند تا شاید از مرگ رهایی یابد. همین رویکرد نیز باعث شد که یکی از عجیب ترین مرگ های پادشاهان را تجربه کند.

او در تلاش برای جاودانگی و پس از خوردن یک ترکیب خاص جان باخت. جالب اینجاست که تاکنون هیچکس محل دفن امپراتور را پیدا نکرده است.

جورج پلانتاژنه، دوک کلارنس

شاید با خود بگویید که تاکنون عجیب ترین و مشکوک ترین مرگ های پادشاهان و اعضای خاندان سلطنتی را خوانده‌اید؛ اما سرنوشت جورج پلانتاژنه شما را شگفت‌زده خواهد کرد. ماجرای جنگ رزها نسبتا پیچیده است. پس خیلی ساده می‌گوییم که جورج پلانتاژنه برادر کوچکتر ادوارد چهارم، اولین پادشاه از خاندان یورک در انگلستان بود. جورج پس از رسیدن به جایگاه دوک کلارنس تصمیم گرفت علیه پادشاه توطئه کند. گرچه دو برادر در نهایت با هم آشتی کردند.

در سال ۱۴۷۷ جورج ناگهان زنی را به‌‌صورت غیرقانونی محاکمه و اعدام کرد. او در دفاع از خود گفت که این زن قصد مسموم کردن همسرش را داشته است. هرچند پادشاه به جورج مشکوک شد و تصمیم گرفت او را محاکمه کند. در نتیجه محاکمه جورج گناهکار شناخته شد. پادشاه تصمیم گرفته بود برادرش را به‌صورت مخفیانه بکشد. چراکه نمی‌خواست جامعه آشفته انگلستان دچار ناآرامی بیشتری شود.

همچنین ریختن خون سلطنتی در آن زمان اقدامی ناخوشایند محسوب می‌شد. در نتیجه خود جورج پیشنهاد کرد که درون بشکه‌ای بزرگ از شراب انداخته شود. او با این پیشنهاد قصد داشت عادت برادرش برای خوردن بیش از حد شراب را مورد تمسخر قرار دهد. در هر صورت جورج پلانتاژنه در بشکه شراب غرق و خفه شد.

عجیب ترین مرگ های پادشاهان: سیگورد آیستنسن، ارل وایکینگ

سیگورد از رهبران وایکینگ‌ها بود که نقشی کلیدی در فتح اسکاتلند در اواخر دهه ۸۰۰ میلادی ایفا کرد. هرچند که او به‌خاطر مرگ فوق‌العاده عجیب خود در میان پادشاهان شناخته می‌شود. ماجرا از این قرار بود که سیگورد می‌خواست با یکی از رهبران اسکاتلندی به‌نام Mael درگیر شود. دو طرف تصمیم می‌گیرند که به‌جای کشتار گسترده با تنها چهل مرد با همدیگر مبارزه کنند.

گرچه سیگورد چندان به اصول اخلاقی اعتقاد نداشت. به همین‌خاطر به افرادش دستور داده بود که بر هر اسب دو نفر سوار شوند. در نهایت نیز برتری عددی باعث شد که سیگورد در جنگ پیروز شده و سر Mael را از تنش جدا کند. هرچند اینجاست که یکی از عجیب ترین مرگ های پادشاهان و افراد مهم را شاهد هستیم. سیگورد سر دشمن را به زین اسب خود آویزان کرده و به‌سمت خانه رهسپار می‌شود.

در میانه راه برخوردهای مکرر باعث می‌شود که دندان Mael در ران سیگورد فرو رود. رهبر وایکینگ در ابتدا ماجرا را چندان جدی نمی‌گیرد؛ اما همین زخم کوچک سبب می‌شود خیلی سریع عفونت بدن سیگورد را فرا گیرد. کمی بعد نیز رهبر وایکینگ به‌خاطر دندان دشمن کشته‌شده خود جان باخت.

گریس کلی شاهخدت موناکو

گریس کلی بازیگر معروف آمریکایی بود که دوست داشت وارد خاندان‌های سلطنتی شود. کلی نه‌تنها توانست به‌آرزوی خود برسد، بلکه در لیست مرگ های مشکوک پادشاهان و ملکه ها نیز جاودان شد. او برای مدتی با محمدرضا شاه رابطه داشت و بعدها در سال ۱۹۵۶ با شاهزاده رینیه سوم، حاکم موناکو ازدواج کرد.

در سال ۱۹۸۲ کلی در حال رانندگی با دختر ۱۷ ساله‌اش بود که ناگهان کنترل ماشین را از دست داد و از صخره‌ای به پایین پرتاب شد. در نتیجه این تصادف او دو سکته سنگین را تجربه کرد و دچار مرگ مغزی شد. روز بعد نیز خانواده سلطنتی تصمیم گرفت او را از بیمارستان خارج کنند. هرچند انتشار گزارش رسمی باعث شد که تردیدهایی در رابطه با این اتفاق مطرح شود.

اول از همه اینکه کلی بارها به‌صورت عمومی گفته بود که از رانندگی خوشش نمی‌آید. پس چرا ناگهان تصمیم گرفته در جاده‌ای خطرناک پشت فرمان بنشیند؟ دختر کلی نیز شایعات مربوط به رانندگی خودش و یا بحث بین او و مادرش را رد کرد. بررسی جاده نشان داد که پیچ‌های خطرناک ممکن است در حادثه تاثیر گذاشته باشند. هرچند مشکل اینجا بود که شاهدان چراغ ترمز را ندیده بودند و هیچ خط ترمزی نیز در جاده دیده نمی‌شد.

دختر کلی گفت که مادرش سعی کرده حتی از ترمز دستی استفاده کند؛ اما فایده‌ای نداشت. کارشناسان پس از بررسی خودرو اعلام کردند که مشکلی از نظر مکانیکی وجود نداشته است. با وجود این، مرگ شاهدخت موناکو همچنان به‌عنوان یکی از موارد مشکوک و عجیبی که برای پادشاهان و اعضای خانواده سلطنتی رخ داده قرار دارد.

اسکندر مقدونی

اسکندر مقدونی یکی از قدرتمندترین رهبران نظامی دنیای باستان محسوب می‌شود. چراکه توانست در اوج جوانی قلمرو خود را از مصر تا هند گسترش دهد. عملکرد شگفت‌انگیز اسکندر باعث شده بود که داستان‌های عجیبی در مورد زندگی او ساخته شود. هرچند که مرگ اسکندر در زمره مرگ های مشکوک پادشاهان قرار دارد.

در سال ۳۲۳ پیش از میلاد اسکندر مقدونی ناگهان مریض شد. او تب و درد شدید را تجربه می‌کرد و در مواقعی قادر نبود حرکت کند. دو هفته پس از شروع علائم اسکند جان باخت. برخی ادعا می‌کردند که اسکندر کشته شده است و برخی نیز احتمال مسموم شدن توسط دشمنان و رقبای سیاسی را مطرح می‌کردند. برخی از کارشناسان تاریخ هم احتمال مرگ در اثر مالاریا و زخم‌های قدیمی را محتمل دانسته‌اند.

گرچه یک عامل مهم را باید در نظر گرفت. بدن اسکندر تا شش روز پس از مرگ رسمی دچار تجزیه نشد. در آن زمان مردم باستان مرگ مشکوک یکی از پادشاهان را به‌عنوان نشانی برای خدا بودن او تعبیر کردند. هرچند که شاید اصلا اسکندر نمرده بود. این احتمال وجود دارد که فاتح جوان درگیر یک بیماری خودایمنی بوده است. این بیماری می‌تواند نه‌تنها باعث تب و درد شود، بلکه مرتب بخش‌های بیشتری از بدن را فلج کند.

در زمان اسکندر پزشکان مرگ را بر اساس نبودن نشانه‌ای از نفس کشیدن اعلام می‌کردند. گرچه در بیماری خود ایمنی تنفس می‌تواند آنقدر ضعیف شود که قابل تشخیص نباشد. به‌عبارت دیگر اسکندر برای ۶ روز زنده بوده و پس از آن مرده است.

عجیب ترین مرگ های پادشاهان: ادموند دوم، پادشاه انگلستان

ماجرای جانشینی تخت پادشاهی در انگلستان همیشه پیچیده بوده است. این مسئله در رابطه با ادموند دوم یا ادموند روئین‌تن نیز صدق می‌کند. ادموند تازه به مقام سلطنت رسیده بود که کانوت پادشاه دانمارک به این کشور حمله کرد. بسیاری از مناطق انگلستان کانوت را به‌عنوان پادشاه می‌شناختند؛ اما ادموند تصمیم گرفت مقاومت جانانه‌ای از خود نشان دهد.

در نتیجه این اقدامات بود که لقب روئین‌تن را دریافت کرد. هرچند که در نهایت مجبور شد پادشاهی انگلستان را با کانوت شریک شود. ادموند بر بخش‌های جنوبی حکمرانی می‌کرد و کانوت مناطق شمالی را در اختیار داشت. گرچه این شرایط چندان دوام نداشت؛ زیرا ادموند تنها ۷ ماه بعد در سال ۱۰۱۶ کشته شد. نحوه کشته شدن ادموند به‌عنوان یکی از عجیب ترین مرگ های پادشاهان در جهان شناخته می‌شود.

ظاهرا فردی زیر دستشویی ادموند پنهان شده بود تا پادشاه را در حالتی خاص به‌قتل برساند. در برخی منابع نیز گفته شده که فردی با کمان در دستشویی پنهان شده بود و پس از وارد شدن پادشاه او را کشت. جالب اینجاست که نام قاتل نیز در تاریخ عنوان شده است. او یکی از نزدیکان ادموند به‌نام Eadric Streona بود که به دربار کانوت گریخت. هرچند که یکسال بعد کانوت به‌خاطر نگرانی از خیانت او را کشت.

یان نابینا، پادشاه بوهم

آخرین مورد از عجیب ترین مرگ های پادشاهان به یان نابینا تعلق دارد. در بسیاری از مرگ‌ های این لیست نشانه‌هایی از اشتباه یا حماقت دیده می‌شد؛ اما ماجرای یان فرق دارد. او در سال ۱۳۱۱ به‌عنوان پادشاه بوهم انتخاب شد و تصمیم گرفت در کمپین‌های نظامی مختلفی شرکت کند. در یکی از جنگ های صلیبی بود که یان در اثر بیماری بینایی خود را از دست داد.

بعدها نیز زمانی که جنگ‌های صدساله در اروپا شدت گرفت، یان نابینا از پادشاه فرانسه حمایت کرد. در طول نبرد کرسی نیروهای فرانسوی و متحدانشان در وضعیت اسفباری قرار گرفته بودند و شکست حتمی بود. سرداران نیز وضعیت را به یان نابینا اطلاع دادند. هرچند او به‌جای عقب‌نشینی تصمیم گرفت به استقبال مرگ برود.

به همین‌خاطر دستور داد که اسبش را به اسب شوالیه‌های خود بسته و او را به شلوغ‌ترین قسمت میدان جنگ هدایت کنند. یان نابینا به همراه شوالیه‌هایش به نیروهای انگلیسی حمله کرد و روز بعد جسدش در میدان نبرد پیدا شد.

بیشتر بخوانید: نگاهی به بزرگترین و بدترین خیانت های تاریخ بشر؛ مواردی که یک جهان را شوکه کردند با لاکوستا آشنا شوید؛ اولین قاتل سریالی جهان که تن یک امپراتوری را می‌لرزاند واقعیت‌هایی که دید شما به زندگی یونان باستان کاملا تغییر می‌دهند؛ از کشتار کودکان تا کامپیوتر آنالوگ

مطالب مفید