عنوان بازنویسیشده: افشای «مافیای اکران» و نابودی سینمای کودک؛ چرا «سفر پرماجرا» در بدترین زمان اکران شد؟ – بررسی بحرانهای سینمای ایران و جهان
سینماپرس: کارگردان فیلم سفر پرماجرا با اشاره به سطح بسیاری از فیلمهای کنونی اکران و بیهدف بودن مدیریت کنونی سینما گفت: بسیاری از فیلمهایی که امروز به اکران عمومی رسیده باید مثل قدیم در گروه ج اکران شود.
به گزارش سینماپرس، نقد و بررسی فیلم سینمایی سفر پرماجرا با حضور حجت الله سیفی کارگردان این فیلم و به میزبانی روزبه رحیمی نژاد و احسان طهماسبی منتقد و نویسنده سینما در اکران مدیا انجام شد.
حجت الله سیفی در این برنامه اظهار کرد: سفر پر ماجرا ادامه فیلم قبلی من است؛ این اثر را با بودجه شخصی ساختم و از هیچ نهادی برای این اثر کمکی نگرفتم. فیلم را سال ۹۷ به تولید رساندیم و بیش از یک سال امور ویژوال درگیر شدیم. قرار بود این فیلم در جشنواره همان سال نمایش داده شود اما اماده نبود و سال بعد هم اجازه حضور فیلم در جشنواره کودک داده نشد.
وی ادامه داد: نوبتهای اکران در اختیار فیلمهای کمدی یا آثاری است که زور دولتی پشت انها باشد و در نهایت فیلم من در بدترین شرایط به اکران رسید. از فارابی و هیچ مرکز فرهنگی برای تولید سفر پرماجرا کمک نگرفتیم.
این کارگردان یادآور شد: میخواستم تحت تاثیر قرار گرفتن کودکان به فیلمهای نامناسب را ببینم و میخواستم این تاثیرات را در فیلم نشان بدهیم.
احسان طهماسبی منتقد و نویسنده سینما اظهار کرد: نمونههای بسیاری همچون سفر پرماجرا در دنیا ساخته شده و تولید چنین آثاری بسیار سخت است و بسیاری از فیلمسازان به سمت چنین آثاری نمیروند زیرا باید امکانات چنین کارها و مضمون قابل رقابت وجود ندارد. در ایران تولید کار فانتزی کار دشواری است.
واکنش به فیلم کلاه قرمزی و مدرسه موشها
سیفی با اشاره به ارتباط مخاطبان با قهرمان قصه فیلم عنوان کرد: فیلم کودک باید در ایران یا بزن و بکوب باشد و یا آثاری باشد که روی بزرگسالان تاثیر دارد. مدرسه موشها و کلاه قرمزی از جمله این فیلمها هستند که بچهها شعرهای سخیف این آثار را حفظ میکنند و این فیلمها چه تاثیری روی بچهها دارد؟ تاثیر منفی این فیلمها روی کودکان بیشتر است.
طهماسبی نیز یادآور شد: عروسکهای کلاه قرمزی و روایت این کاراکتر براساس شیوه تربیتی دهه ۷۰ ایجاد میشود و براساس الگوهای ان روزها چیده میشود پس جنبه تربیتی دارد و چراغ سینمای کودک را نیز روشن نگه میدارد. با این نگاه پس والت دیزنی هم برای کودکان کاری نکرده است.
کارگردان سفر پرماجرا تصریح کرد: هر فیلمی یک پیامی برای مخاطب دارد. سفر پرماجرا جدای از کلاه قرمزی و. . است. سینما باید همه جنس سینما را داشته باشد و صرفا بگوییم باید فیلم موزیکال برای کودک بسازیم غلط است. اکران ما هم با این نگاه غلط است و به یکباره سه فیلم جنگی یا ۵ فیلم خانوادگی باهم اکران میشود و این امر برگرفته از همین نگاه است.
سیفی ادامه داد: آخرین فیلم کودکی که دیدم یک اثر تلویزیونی بود که نامش را به خاطر ندارم.
طهماسبی در ادامه اضافه کرد: گفت وگو درباره کودک امروزی را نمیتوان با نگاه گلدرشت دهه ۶۰ بیان کرد. امروز کودک و نوجوان دسترسی مستقیم به همه ابزارهای ارتباطی و نمونههای جهانی دارد. سفر پرماجرا شانسی برای انتقال نگاه خود را نداشته و تاثیری بر مخاطب ندارد. ساخت چنین آثاری با چنین مضامینی نیازمند رفتن به سراغ انیمیشن یا انتخاب مدیوم تلویزیون است.
مخاطبان این اثر را پس میزند و هزینه تولید این فیلم یک فرصت سوزی محسوب میشود.
سقط سینمای کودک
کارگردان سفر پرماجرا در پاسخ گفت: این فیلم برای زمان خودش ساخته شده و دانش اموزان باید این فیلم را ببینند و باید با آنان فیلم را دید و ارزیابی کرد. دانش آموز از این فیلم خوشش میآید و قرار نیست همه فیلمها مثل هم باشد. معتقدم سینمای کودک باید سقط شود زیرا دولت حمایتی در اکران نمیکند و تاکید میکند که فیلم را فقط بسازید. سینمای کودک باید سالن مخصوص داشته باشد. وقتی فیلمی ساخته میشود در زمان خود اکران شود و سینمای کودک باید در این شرایط سقط شود.
مافیای اکران
سیفی ادامه داد: در کره وقتی فیلمی برای کودک ساخته میشود همه مدارس موظف به دیدن آن اثر هستند و در صورتی که این مهم محقق نشود با این اتفاق برخورد میشود اما در ایران در چنین شرایطی نیست. برخی فیلمهای موزیکال داریم که تماشاچی دارد اما فیلم من موزیکال نیست. این شاخص بسیار در موفقیت کودک و نوجوان موثر است. من اعلام کردم اکران همزمان این فیلم با یک فیلم دیگر موزیکال به اکران فیلم من آسیب میزند و اکران ما را از ۱۵ شهریور به ۲۴ مرداد تغییر دادند. وقتی اکران سفر پرماجرا را ظهر میدهند چه کسی فیلم مرا میبیند؟
وی ادامه داد: مافیای اکران داریم و همین مافیا ۶۰۰ سانس به یک اثر میدهد و برخی آثار سانس کمتر میدهد.
روزبه رحیمی نژاد با اشاره به سبقه خود در سینماداری توضیح داد: نه دفتر پخش و کارگردان به مدیر سینما نمیتواند الزام کند که چند سانس به فیلم بدهد. یک سینما فیلمی که متقاضی بیشتری دارد در اولویت قرار میدهد.
سیفی اظهار کرد: اگر فیلمی واقعا فروش دارد چرا سانس ساعت ۱۵ را به این فیلم پرفروش نمیدهند؟ چرا بهترین سانسها به این فیلمها داده میشود. ما فرصت تبلیغ هم نداشتیم.
طهماسبی در ادامه با طرح این پرسش که ایا با اکران خوب مخاطب سفر پرماجرا را میپسندد گفت: براساس تجربه جوابم به این پرسش منفی است. این فیلم استفاده از تصاویر ارشیوی و جلوههای ویژه و هدایت داستان و بازیها امکان کشاندن مخاطب به سینما را ندارد. سفر جادویی وآثار مشابه در دهه ۷۰ ساخته شدند و مخاطبان را به سینما کشاندند و موزیکال هم نبودند. شما ۱۲ فیلم ساختید و هیچکدام با استقبال مخاطبان روبرو نشد.
وی ادامه داد: کارگردان سفر پرماجرا از پایه گذاران سینمای جوان بوده و معتقدم باید ابزار بهتری برای معرفی فیلم داشته باشند و خط مشی متفاوتی را نسبت به دیگر همکاران خود برگزیده است.
رانت؟ هرگز
سیفی در پاسخ به این نگاه گفت: من تمایلی به استفاده از رانت برای اکران ندارم. من شرایط کنونی مدیریت سینمایی را قبول ندارم زیرا هدفش مشخص نیست و هر مدیری نگاه سلیقهای دارد و انسجام ندارد و نمیدانند از چه فیلمهایی باید دفاع کنند و سینمای مستقلی مثل دنیای پرماجرا را حمایت نمیکنند. زمانی که ما بودیم از سینمای مستقل حمایت میکردیم.
وی درباره توقیف فیلم آدم برفی یادآور شد: جریان توقیف این اثر سیاسی مشکل نشان دادن شخصیت زن در فیلم بود. ماه عسل را ساخته بودم و تراشیدن ریش ولی الله شیراندامی را سانسور کردند و این عکس از پوستر حذف شد. این نگاهها چیپ بود و این شرایط را کم ندیدم برای همین از پول دولتی برای ساخت فیلم استفاده نکردم. همه فیلمسازان از سرمایه دولتی استفاده کردند.
حکایت تلاش برای تفکیک جنسیتی سالنهای سینمایی
وی درباره اتفاقات دوره مدیریتی خود در سینما گفت: سال ۵۸ در جایی بودیم و گفتند از فردا سینما باید زنانه و مردانه باشد و من اعتراض کردم که انگلیسیها نفوذ و فضا را مسموم کردند. این تندرویها موجب نابسامانی فرهنگی و تولید کنونی در سینما پیش آید. بسیاری از فیلمهایی که امروز اکران میشود باید در گروه ج به نمایش در آید اما امروز طبقه بالا را میگیرد و وزیر وقت هم میگوید فیلمها فروش خوبی دارد.
سهیلاپور محمدی کارگردان فیلم جانداد نیز در این برنامه در بخش فیلم کوتاه اظهار کرد: جانداد شبیه دکمهای بود که برای آن کت دوختیم. یکی از دغدغههای من پذیرش مرگ بود و از دست دادن نزدیکان از مواردی بود که از بچگی مسئله جدی داشتم. در رشت بازار ماهی فروشان داریم که روزی جان دادن ماهیها را دیدم و این ماهیها ۸ ساعت در این وضعیت میمانند تا مشتریها فکر کنن انها تازه هستند و روایت جانداد از اینجا شکل گرفت.
وی ادامه داد: برای تولید این اثر اوایل ۱۴۰۰ حدود ۹۰ میلیون تومان هزینه شد و به جشنوارههای الف جهانی راه یافت و جایزه ویژه هیات داوران را از جشنواره فیلم تهران دریافت کرد. در بازنویسی آخر به ایده استفاده از انیمیشن در جانداد رسیدیم و از انیمیشن برای کامل کردن روایت بچه در فیلم کمک گرفتیم.