حمایت دوگانه آمریکا از اسرائیل: بازی پیچیده ریاکاری و دیپلماسی
به گزارش تجارت نیوز،
با وجود افزایش حملات اسرائیل به لبنان که در یکسالگی طوفانالاقصی و فجایع بیرحمانه دولت نتانیاهو در غزه صورت میگیرد، جامعه جهانی هیچ تلاشی برای متوقف کردن تلآویو نمیکند و تنها در پارهای از موارد به صدور قطعنامههایی اکتفا میکند که الزامآور هم نیستند.
به همین منظور تجارتنیوز با محسن عبداللهی، استاد حقوق بینالملل دانشگاه شهید بهشتی درباره اقدامات اسرائیل و نحوه مواجهه قوانین بینالمللی با تخریبها و کشتار ادامهدار دولت نتانیاهو در غزه و لبنان گفتوگویی ترتیب داده که مشروح آن در ادامه میآید.
***
همکاری، برابری و قدرت سه منطق سازمان ملل متحد است
*طوفانالاقصی تقریباً به یکسالگی خود رسیده است. اسرائیل حملات خود را به غزه و در هفتههای اخیر به لبنان شدت بخشیده است که این حملات با شهادت سیدحسن نصرالله همراه بود. از دیدگاه جنابعالی مسیری برای جلوگیری از ادامه فعالیت ماشین کشتار اسرائیل وجود ندارد؟ هیچ مادهای در قوانین بینالملل نیست که با استناد به آن از ادامه جنایتهای اسرائیل جلوگیری کنیم؟
سازمان ملل متحد بر مبنای سه منطق بنا شده است و باید رفتارش را بر همین اساس سنجید و تحلیل کرد. یکی منطق همکاری، دیگری منطق برابری و در آخر نیز منطق قدرت است. از همان روز نخستی که طراحان منشور سازمان ملل مشغول طراحی این منشور بودند فکر میکردند میتوانند قدرت را با قدرت مهار کنند. همان داستانی که پسر زورگوی کلاس را مبصر کلاس کنیم تا نظم را برقرار کند. بر همین اساس هم برای قدرتهای بزرگ زمان یعنی کشورهای آمریکا، شوروی، انگلیس و چند کشور دیگر یک حق خاص یعنی همان حق وتو را در نظر گرفتند.
طبیعی است از این پنج قدرت انتظار میرفت با توجه به اینکه طراح منشور و موسسان اصلی منشور بودند برای حفظ نظم برخاسته از منشور سازمان ملل تلاش کنند؛ زمانی که این قدرتها United یعنی متحد هستند امکان برخورد با تخلفات در دنیا افزایش پیدا میکند یعنی از کشتارها و ستمهایی که رخ میدهد جلوگیری میشود؛ اما زمانی که این قدرتها با هم اختلافات شدید پیدا میکنند مثل همین حالا که غرب به صورت مستقیم با روسیه و به صورت غیرمستقیم با چین در مورد اوکراین اختلاف نظر پیدا کرده است، این روند متوقف میشود. روسیه نظم منشوری را به چالش کشیده و آن را نادیده میگیرد؛ در واقع به کشوری مستقل تجاوز کرده، طبیعی است که طرفهای غربی با روسیه United Nation نیستند.
متاسفانه هر اقدامی برای مقابله با جنایات بینالمللی و تجاوزات بینالمللی تابعی از رقابتهای دو قدرت بزرگ یعنی روسیه و آمریکا و طرفدارانشان است و مشاهده میکنید بر سر بدیهیترین موضوعات بینالمللی نیز میان این پنج عضو توافقی حاصل نمیشود. حتی زمانی که به یک سفارتخانه هم حمله میشود توان محکوم کردن آن را ندارند.
این در حالی است که در گذشته و در زمان صدور قطعنامههای تحریمی شورای امنیت علیه ایران این اختلافات در حداقلترین میزان خود قرار داشت و بر همین اساس هم این کشورها در بازه زمانی سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۹ در اتحاد با یکدیگر ایران را تحریم کردند.
باید این موضوع را هم در نظر بگیریم آنچه اکنون از سوی اسرائیل در غزه رخ میدهد ریشه ۷۰ ساله دارد. واقعیت این است که با وجود اینکه بیش از ۲۰۰ قطعنامه علیه اسرائیل صادر شده اما به دلیل حمایتهای غرب تعداد کمی از آنها، قطعنامه فصل هفتمی بوده است.
غرب هیچگاه اجازه نداد سازمان ملل اسرائیل را تحریم کند
به معنای دقیق کلمه اسرائیل هیچگاه موضوع تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل نبوده است. حتی زمانی که اسرائیل به تاسیسات اتمی عراق در سال ۱۹۸۱ حمله کرد موضوع در شورای امنیت مطرح و این عمل نیز محکوم شد اما هیچگاه اقدامی که منجر به محکومیت این رژیم شود به دنبال نداشت.
این وضعیت متاسفانه به دلیل حمایت همهجانبهای است که اردوگاه غرب از اسرائیل میکند. طبیعتاً این رژیم مولود این اردوگاه است و غربیها بههیچوجه اجازه نمیدهند در چارچوب مصوبات شورای امنیت سازمان ملل اقدامی علیه اسرائیل و رفتارهای غیرانسانی آن انجام شود و طبیعی است تا زمانی که تسلیحاتش فراهم شود روند جنایتهایش ادامه پیدا میکند؛ سالانه میلیاردها دلار از سوی آمریکا به اسرائیل کمک بلاعوض نظامی میشود. اتحادیه اروپا تجهیزات نظامی اسرائیل را تامین میکند. این کشورها محصولات تولیدی رژیم اسرائیل را خریداری میکنند و معلوم است که اسرائیل میتواند بدون هیچ شکلی از تنبیهات بینالمللی به رفتار غیرانسانی خود ادامه دهد.
در برخی مواقع از موازین حقوقی بینالمللی کاری برنمیآید
واقعاً هیچ راهی وجود ندارد مگر اینکه از طریق منطق سوم شورای امنیت سازمان ملل یعنی منطق قدرت بتوانیم اسرائیل را وادار به توقف کنیم. در برخی مواقع از موازین حقوقی بینالمللی کاری برنمیآید. این حقوق قطعاً لازمالاجرا هستند اما نیاز به اراده کشورها داریم و این اراده را در حال حاضر مشاهده نمیکنیم. چه باید کرد؟ تنها راه ممکن این است که دولتهایی که بهنوعی به آرمان فلسطین و آزادسازی قدس همچنان پایبند هستند با هم متحد شوند و یک بایکوت بینالمللی مانند آنچه در دهه ۷۰ انجام دادند را مجدداً تکرار کنند؛ یعنی همان رفتار جنگ ۶روزه با اسرائیل را که در سال ۱۹۶۷ رخ داد در دستور کار قرار دهند.
کشورهای عربی-اسلامی تحریمهای عظیم نفتی علیه غرب اعمال کردند و اثرگذار هم بود. اینطور نیست که کشورها نتوانند در برابر توطئه غرب راهی از پیش ببرند. متاسفانه در این اردوگاه یعنی در اردوگاه کشورهای عربی و اسلامی هم تفرقه وجود دارد و این کشورها حتی حاضر به محکومیت ترور هنیه یا محکومیت حملات نظامی به لبنان و به شهادت رساندن سیدحسن نصرالله نیستند. حتی پایکوبی هم میکنند.
کنگره آمریکا پس از محکومیت نتانیاهو در لاهه، دادستان ICC را تهدید به تحریم کرد
*محکومیتشان در دادگاه لاهه هم راهی از پیش نبرد؟
اگر منظورتان دیوان بیناللملی کیفری باشد که بیش از دو ماه از صدور کیفرخواست دادستان ICC مبنی بر بازداشت نتانیاهو و برخی از سران اسرائیل گذشته است اما آنها با تهدید مستقیم کنگره آمریکا و تحریمهای بینالمللی مواجه شدند. میخواهم بگویم اقدام دادستانهایی مانند دادستان دیوان بینالمللی کیفری که از قدرت اجرایی هم برخوردارند قطعاً فشار روانی بسیار زیادی به همراه میآورد اما اگر قدرتهای بزرگ اجازه ندهند، راه به جایی نمیبرد.
یادآور میشوم دقیقاً بعد از حکم دیوان بینالمللی کیفری نتانیاهو به آمریکا رفت و در کنگره این کشور بیش از ۷۰ بار از سمت سناتورهای آمریکایی تشویق شد؛ نهادهای بینالمللی از خود نیروی مستقلی ندارند و برای اجرای تصمیماتشان به دولتها متکیاند و این دولتها متاسفانه در حال حاضر بهشدت متفرق هستند. بزرگترین قدرت نظامی و اقتصادی دنیا و مقر سازمان ملل متحد یعنی آمریکا هم بدون چونوچرا پشتیبان تمام رفتارهای این رژیم است و طبیعی است که در این شرایط نمیتوان برای اسرائیل محدودیتی در نظر گرفت.
برخورد اسرائیل با حماس و حزبالله خواست آمریکاست
*این باور وجود دارد که در صورت به قدرت رسیدن کامالا هریس ممکن است قدرت اسرائیل محدود شود اما میبینیم که در حال حاضر در غیاب حمایتهای دولت بایدن نیز تلآویو کماکان به جنایتهای خود ادامه میدهد. یعنی شاید اسرائیلیها مانند گذشته از آمریکا حرفشنوی نداشته باشند؟
این یک سیاست ریاکارانه است که آمریکا در پیش گرفته است. آمریکا برای اینکه اسرائیل را به حرفشنوی وا دارد میتواند کار خاصی انجام ندهد اما از ادامه تامین تسلیحات این رژیم خودداری کند. فراموش نکنید که بعد از یک سال جنگ، زرادخانههای اسرائیل رو به خالی شدن است. به طور حتم در خبرها شنیدهاید که نتانیاهو بارها از آمریکا درخواست کرده است که فلان تسلیحات را در اختیار من قرار دهید. میخواهم بگویم اینطور نیست که این رژیم از آمریکا حرفشنوی نداشته باشد. اسرائیل روی دیگر آمریکاست که اهداف واشنگتن را در منطقه پیگیری میکند. بعد هم آمریکا حماس و حزبالله را در لیست گروههای تروریستی خود قرار داده است و بر همین اساس به نظر من مقامات واشنگتن بدشان نمیآید که این گروهها توسط یک نخستوزیر بدنام تضعیف شوند و آمریکا هم به اهداف بلندمدت منطقهای خود دست پیدا کند.
از سوی دیگر بنیامین نتانیاهو هم، با نفوذی که در بخشی از حزب جمهوریخواه و دموکرات دارد، میتواند اهداف خود را پیگیری کند؛ اسرائیلیها نفوذ خارقالعادهای در هیات حاکمه آمریکا دارند و هیچ رئیسجمهوری در آمریکا نمیتواند سیاستهای این کشور را بدون توجه به ماهیت اسرائیل تعریف کند.
نگرانی بایدن در سال آخر دولتش هم این بود که نتانیاهو، آمریکا را به سمت یک جنگ ناخواسته سوق دهد و این کار قطعاً موجب ریزش آرای کاندیدای حزب دموکرات در انتخابات میشود. در آن زمان میان رأیدهندگان آمریکایی این بحث پیش میآید که بایدن و دموکراتها ما را به سمت آغاز یک جنگ دیگر کشاندند، حال آنکه این اقدام از سوی اسرائیل در حال انجام است.
اگر جنگی در گیرد، آمریکا و غرب بهسختی میتوانند بیطرف بمانند. ما در حملات دفاعی ایران در مقابل اقدام اسرائیل در حمله به ساختمان سفارت ایران در سوریه که فروردین سال جاری صورت گرفت، مشاهده کردیم که آمریکا و انگلیس به اسرائیل کمک تدافعی کردند تا موشکها و پهپادهای ایرانی را رهگیری و منهدم کند. معلوم نیست در صورت بروز یک جنگ سراسری و با توجه به نفوذ لابی اسرائیل در این کشورها، آنها به سوی یک جنگ تهاجمی علیه ایران سوق پیدا میکنند یا خیر؛ یعنی اگر اسرائیل درگیر یک جنگ وجودی شود معلوم نیست و تضمینی وجود ندارد که این کشورها با کمکهای تسلیحاتی یا احیاناً اقدامات تهاجمی از این رژیم حمایت کنند یا نه.
به اشتراک گذاری