تجویزهای اینستاگرامی زامبی‌ها برای مردم ایران!

کافی است نیم ساعت در اینستاگرام بچرخی و انگشتانت را روی صفحه موبایل سُر بدهی تا با صد‌ها پزشک‌نما از متخصص پوست و مو گرفته تا فوق تخصص تغذیه آشنا شوی که برای هر مشکل و بیماری نسخه معجزه‌آسایی دارند؛ «آخر هفته به میهمانی مهمی دعوتی، این پُست برای خودته، کافیه ۵ شب این معجون را نوش‌جان کنی تا همه میهمان‌ها راز سایز کم کردنت را بپرسن»، «با شروع پاییز مدرسه‌ها به کانون انتقال ویروس تبدیل شده، روزی ۲ مرتبه از این دمنوش به بچه‌ات بده یا از این قطره دو بار در بینی بچه بچکان تا از همه مریضی‌های این فصل در امان باشه»، «با ۵۰ هزار تومان نواحی تیره قوزک پا و آرنج‌ات را مثل برف سفید کن، فقط باید این دو تا پمادی که توی کپشن برات نوشتم را از داروخانه تهیه کنی و هر شب قبل از خواب روی پوست تمیز بذاری و بعد از یک ربع آبکشی کنی، بعد از دو هفته از نتیجه‌اش شگفت‌زده می‌شی.» … هزاران نمونه دیگر از این تجویز‌های مجازی، اینستاگرام را قُرق کرده و افراد پُرشماری هستند که از این داروخانه به آن عطاری می‌روند و بدون نسخه پزشک و تأییدیه علمی، سراغ اقلامی را می‌گیرند که یک پزشک‌نمای اینستاگرامی بدون توجه به هرگونه عواقب و عوارضی آنها را تجویز کرده است. اما این دیوار کج بعد از اپیدمی کرونا بنا شد.

 هنوز تجویز‌های عجیب و غریب آن دوران از یاد نرفته است. شیاد‌هایی که سعی داشتند به اسم طب ایرانی هر چیزی را به خورد مردم بدهند و با هدف سودجویی‌های کلان چه بازی‌ها که با جان مردم نکردند.

طبابت‌های ارشمیدس‌وار

خوشبختانه از روز‌های تلخ کرونایی گذر کرده‌ایم، اما متأسفانه این روز‌ها با پزشک‌نما‌های مجازی سر و کار داریم که بیشتر به زامبی‌های رسانه‌ای می‌مانند و ظاهراً آمده‌اند به قیمت از دست رفتن سلامتی افراد، فالوئر جذب کنند. دردناک‌تر اینجاست که در این بازار مکاره، حتی اگر گروهی دغدغه‌مند در جبهه مقابل فعالیت کنند و داعیه حفظ سلامت افراد را داشته باشند، به واسطه این زامبی‌های اینستاگرامی، صدایشان کمتر به جایی می‌رسد. «روزبه بخیت» یکی از همین افراد است، پزشک عمومی که از دوران کرونا فعالیت او هم در فضای مجازی گسترش پیدا کرد. در مورد فعالیت متفاوت او می‌پرسم و پاسخ می‌دهد: «با جولان کرونا یک عده فرصت‌طلب هم تاختند و با تجویز‌ها و اطلاعات غلط نگرانی جامعه پزشکی را صدچندان کردند. واقعیت این است که این افراد به محض مطرح شدن یک داده جدید در سطح دنیا، ارشمیدس‌وار آن را طرح می‌کنند. به این معنا که پیش از مطمئن شدن در مورد یک خبر یا بررسی تمام جزئیات آن، یک بخش مخاطب‌پسند آن را در بوق و کرنا می‌کنند. نمونه بارز همان کسانی هستند که در بحبوحه کرونا سعی داشتند با متوسل شدن به هر ترفندی، افراد را از تزریق واکسن کرونا برحذر دارند و نسخه‌های خودشان را به خورد آنها بدهند.»

روزبه در فضای مجازی دست بیشتر این پزشک‌نما‌ها را رو کرده و همچنان هم با قدرت به کار خود ادامه می‌دهد. او با تولید محتوا‌های سؤال‌برانگیز و با هدف شفاف‌سازی، تاکنون عملکرد بسیاری از بلاگر‌ها و شرکت‌های پخش دارو را که به شکل هرمی عمل می‌کنند، زیر سؤال برده است. برای نمونه بانوی بلاگری که در ابتدا مدعی درمان سرطان و بعد‌ها درمان کرونا بود و حالا داعیه درمان اچ. پی. وی و اچ. آی. وی را دارد، دیگر به شکل سابق بی‌پروا تولید محتوا نمی‌کند. او در مورد این فعالیت‌های غیرانسانی در فضای مجازی می‌گوید: حتی آن دسته از بلاگر‌هایی که ادعای انسان‌دوستی دارند و با افتخار می‌گویند محتواهایشان خالی از منفعت شخصی است، پشت پرده از تبلیغ این محصولات درآمد کسب می‌کنند، ضمن اینکه بر تعداد دنبال‌کنندگانشان نیز می‌افزایند. 

در حقیقت طیف گسترده‌ای از بلاگر‌های اینستاگرامی به زیرمجموعه این شرکت‌های پخش و توزیع دارو بدل شده‌اند و با تصاویر و لوکیشن‌های متفاوت، اما محتوای تکراری فقط محصول این شرکت‌ها را تبلیغ می‌کنند. اغلب این پزشک‌نما‌ها با این توجیه که جامعه پزشکی می‌خواهد همه ما مریض باشیم، سعی دارند افراد را از مراجعه به پزشک متخصص منصرف کنند و در مقابل پشت نقاب خیرخواهی، از جیب مخاطبان خود سود ببرند. ضعف سواد رسانه‎ای، عملکرد ضعیف مسئولان وزارت بهداشت و درمان، نابسامانی فضای مجازی و نبود قوانین سفت و محکم سبب شد این روز‌ها با تمرکز و البته آرامش بیشتری تولید محتوا کنم، اما همچنان پرقدرت در مسیر آگاهی‌رسانی قدم بر می‌دارم و معتقدم به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل. از سوی دیگر هم امید دارم یک روز نظام سلامت کشور به قدری موفق شود که پزشک وقت کافی برای بیمار داشته باشد تا بیمار متحمل هزینه گزاف درمان نشود و به پزشک متخصص و حاذق اعتماد کامل کند، البته یک نهاد نظارتی هم جلوی فعالیت‌های غیرانسانی پزشک‌نما‌ها را بگیرد و حقیقت را به زبان ساده برای مردم بازگو کند.

توصیه‌های غیرعلمی در فضای مجازی

پزشک‌نما‌ها در تمام دنیا فعالیت دارند و آسیب‌های ناشی از این فعالیت سودجویانه و شایعات بی‌اساس و گاهی مرگبار آنها در جامعه و بویژه در فضای مجازی بسیار متنوع است. دکتر فرشید رضایی سرپرست دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت یکی از مهم‌ترین آسیب‌های این نوع فعالیت‌های اینستاگرامی را تشخیص و درمان نادرست عنوان می‌کند و ادامه می‎دهد: «تأخیر در فرایند تشخیص یکی دیگر از خطرناک‌ترین پیامد‌های فعالیت پزشک‌نما‌ها در لباس فروشنده دارو یا یک بلاگر خیرخواه است، به طوری که مخاطب زودباور با امید واهی اثربخشی سریع یک داروی گیاهی یا یک ترکیب رژیم غذایی، ماه‌ها زمان طلایی برای تشخیص زودهنگام بیماری‌اش را از دست می‌دهد. از سوی دیگر گاهی بیماران با تصور خطرناک بودن طب مدرن، تن به باتلاق درمان‌های خانگی و فریبنده می‌دهند و با لیموترش و دمنوش فرصت طلایی تشخیص و درمان بیماری‌های جدی مثل سرطان‌ها را از دست می‌دهند، به طوری که اگر با اقدامات ساده‌تر و مراجعه به پزشک متخصص امکان توقف یا از بین رفتن نوعی از سرطان وجود داشته باشد، به دلیل از دست رفتن زمان و پیشرفت، بیماری به مرحله شیمی‌درمانی می‌رسد.»

دکتر فرشید رضایی با اشاره به اینکه دفتر آموزش و ارتقای سلامت از سال ۱۴۰۰، آموزش سواد رسانه سلامت را در دستور کار وزارت بهداشت قرار داده و دوره‌های آموزشی را برای داوطلبان سلامت و سفیران سلامت آغاز کرده است، گفت: «با نهایی شدن کوریکولوم آموزشی سواد رسانه برای عموم جامعه در سال جاری مقرر است تا در مدارس و فضا‌های آموزشی دیگر با سایر شرکا به توسعه آموزش سواد رسانه بپردازیم.

با همه این تفاسیر، اینکه چرا برخی افراد به نسخه‌های اینستاگرامی روی می‌آورند، باید دلیل توجیه‌کننده هم داشته باشد. دکتر رضایی در پایان، گسترش فضای مجازی و دسترسی آسان به اطلاعات، هزینه‌های بالای خدمات پزشکی و اعتماد به افراد مشهور و سلبریتی‌هایی را که متأسفانه با هدف سود شخصی در فضای مجازی راهکار‌های درمانی تبلیغ می‌کنند، دلیل دیگر گرایش افراد به راه‌های درمان ارزان‌تر، سریع‌تر و رؤیا‌های رنگی، اما مسموم پزشک‌نما‌ها می‌داند.

مشتری‌های اینستاگرامی

«سینه‌ام دکان عطاریست، دردت چیست؟» این قطعه از محمدصالح علا روی دیوار روبه‌رو جا خوش کرده است. امیر صاحب این مغازه است؛ عطاری شغل اجدادی اوست. روز‌هایی را مرور می‌کند که پدر بزرگش با یک یا چند نسخه بیمارانی را که از راه‌های دور و نزدیک به دکان او می‌آمدند درمان می‌کرد: «آن‌ها مطمئن بودند به نسخه سوم نرسیده درمان می‌شوند. آن وقت‌ها کنار پدربزرگم می‌نشستم و به ظاهر با مهره‌های چرتکه بازی می‌کردم ولی تمام حواسم به دست‌های او بود و چیز‌هایی که می‌گفت.

هر چیزی که الان از دارو‌های گیاهی بلد هستم از همان روز‌ها یاد گرفتم.» از او می‌پرسم این روز‌ها بیشتر نسخه‌های اینستاگرامی را می‌پیچی یا برای بیمارانی که خودت دوای دردشان را تشخیص می‌دهی، فاکتور می‌‎زنی؟ سرش را به نشانه تأسف تکان و ادامه می‌دهد: «شلوغی دکان پدربزرگم کجا و سوت و کوری مغازه من کجا. شاید کم‌رونق بودن کسب و کارم به همین خاطر است که حاضر نمی‌شوم هر دارویی را که مراجعه‌کننده خودسر یا به قول شما با یک نسخه اینستاگرامی درخواست می‌کند برای او بپیچم. زمان پدربزرگم اصلاً امکان نداشت کسی خودش تعیین کند چه ترکیبی برای بیماری‌اش بخرد. همیشه پدربزرگم با حوصله سؤالات ریز و درشت می‌پرسید و مشتری‌ها هم با اعتماد کامل تجویز او را تهیه می‌کردند.

راستش را بخواهی شاید بعضی‌ها فکر کنند دارو‌های گیاهی عوارض خاصی ندارد ولی من که از کودکی با دارو‌های گیاهی سر و کار دارم خوب می‌دانم اگر اشتباه ترکیب شوند چقدر خطرناک می‌شوند. برای همین حاضرم مشتری زیاد نداشته باشم ولی با جان مردم هم بازی نکنم. دروغ نمی‌گم که تا به حال بدون پرسیدن شرح حال، داروی گیاهی نفروخته‌ام. بعضی روز‌ها فقط مشتری‌های اینستاگرام مشتری من هستند ولی به شرافتم قسم اگر دارویی که می‌خواهند خطرناک باشد سنگ‌قلاب‌شان می‌کنم. خدا از سر تقصیرات این بلاگر‌های سودجو بگذره، چه آدم‌هایی که با همین حرف‌های غیرعلمی این متوهم‌ها به خاک سیاه نشستن.»

مطالب مفید