فال حافظ پنجشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۳؛ جز دین و دانش که از کف برفت…
فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
به غیر از آن که بشد دین و دانش از دستم
بیا بگو که ز عشقت چه طرف بربستم
اگر چه خرمن عمرم غم تو داد به باد
به خاک پای عزیزت که عهد نشکستم
چو ذره گر چه حقیرم ببین به دولت عشق
که در هوای رخت، چون به مهر پیوستم
بیار باده که عمریست تا من از سر امن
به کنج عافیت از بهر عیش ننشستم
اگر ز مردم هشیاریای نصیحتگو
سخن به خاک میفکن چرا که من مستم
چگونه سر ز خجالت برآورم بر دوست
که خدمتی به سزا برنیامد از دستم
بسوخت حافظ و آن یار دلنواز نگفت
که مرهمی بفرستم که خاطرش خستم
شرح لغت: خستم:مجروح کردم
تفسیر عرفانی:
۱- از اینکه شما به عهد و پیمان خود وفا میکنید و به امور معنوی توجه کافی دارید، بسیار عالی است ولی مشاهده میکنید که ریاکاران از شما جلوترند. ناراحت نباشید بالاخره آنها رسوا میشوند و شما موفقتر گام برخواهید داشت.
۲- این نیت هنوز مقدماتش فراهم نمیباشد و بسیار بجاست که از آن صرف نظر کنید، چون فعلاً اجرای آن به زیان و ضرر خانواده شماست. پس بهتر است دنبال فرصت مناسبتر و بهتری باشی.
تعبیر غزل:
تلاش بسیار در راه عشق نمودهای و عمر خود را صرف آن کرده ای. هنوز هم به عهد خود پایبندی و طعنهها و سرزنشهای دیگران در تو بی اثر است. با این حال فکر میکنی هنوز آنچه را که لیاقت اوست انجام نداده ای. نگران نباش تو تلاشت را کردهای و حتما نتیجه مطلوب را خواهی گرفت.