گشایش اسرار دل با فال حافظ – سهشنبه، اول آبان ۱۴۰۳
فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
به فتراک جفا دلها چو بربندند بربندند
ز زلف عنبرین جانها چو بگشایند بفشانند
به عمری یک نفس با ما چو بنشینند برخیزند
نهال شوق در خاطر چو برخیزند بنشانند
سرشک گوشه گیران را چو دریابند در یابند
رخ مهر از سحرخیزان نگردانند اگر دانند
ز چشمم لعل رمانی چو میخندند میبارند
ز رویم راز پنهانی چو میبینند میخوانند
دوای درد عاشق را کسی کو سهل پندارد
ز فکر آنان که در تدبیر درمانند در مانند
چو منصور از مراد آنان که بردارند بر دارند
بدین درگاه حافظ را چو میخوانند میرانند
در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
شرح لغت: فتراک: به کسر اول و سکون دوم تسمهای که از پس و پیش اسب آویزند، نخجیربند- فتراک جفا: کمند ستم /نهال شوق: شاخ نو رستهی اشتیاق و آرزومندی /می بارند: روان میسازند /بردارند: بر دار آویخته شده اند.
تفسیر عرفانی:
یاران در آن زمان که بنشینند، غبار غم و اندوه را فرو نشانند و زیبارویان، چون به جدال برخیزند، قرار و آرام دل را از میان ببرند. مقصود او از این شعر این است که وارستگان حقیقی یعنی آنان که به لقای یار نایل گشته و وجود او را در خود متبلور میبینند، حال آنکه دیگر طالبان که حقیقتا و از صمیم جان در این وادی غم ننهاده اند، نمیتوانند به لقای او پرسند، هر چند یار قرار از دلشان برده باشد.
تعبیر غزل:
اگر از ته دل از خداوند حاجتی را بخواهی، از تو دریغ نمیکند. بر گذشته افسوس مخور و بر مشکلات صبر کن. خداوند صابرین را دوست دارد. اگر به خداوند توکل کنی، تمام مشکلات تو حل میشود. انشاءالله.