آتش خشم و دود نفاق در آسمان خانه سینما
جبار آذین
خانه سینما از بدو تولد تا کنون به دلایلی از جمله تغذیه مالی توسط سازمان مستعمل سینمایی و انواع باندهای حاکم بر آن، نفوذ و فعالیتهای سیاسی و تجاری و اختلاف منافع و دیدگاه سلیقههای متفاوت و زیادهخواهیها و قدرتیابی عدهای که در سینما به دنبال منافع و اهداف غیرسینمایی و فرهنگی بوده و هستند، دچار تفرقه، کینه و کدورت و رقابت و میدان کشمکشها و چالشهای فراوان بوده است. به گونهای که سالهاست دیگر خانه و مرکز مورد علاقه و امیدها و همدلیهای اهالی سینما محسوب نمی شود.
این خانه که روزگاری قرار بود خانه صنوف سینما و محفل رفاقت و یاری و همکاری سینماگران باشد، امروز به یک بنگاه باندی که فقط در ایام خاص به ویژه مناسبتهای سیاسی، در حد شعار خودی نشان میدهد و یا با تعویض نامدیران اشتباهی راهی ارشاد میگردد، آن هم برای دستبوسی و سهمخواهی کاری انجام نمیدهد.
این خانهِ ناامیدی سینماگران و امید کاسبکان و سیاست پیشگان و مقامدوستان، این روزها در آستانه انتخابات هیات مدیره جدید آن، محل مناقشه و جنگ های واقعی و زرگری میان افراد و گروه های رنگارنگ صنوف سینمایی و صندلی نشینان خانه بود و هر کدام از گروهها و جریانها برای تصاحب قدرت و سلطه هیأت مدیره و سرنگونی هیأت مدیره وقت از هرگونه حربه تبلیغاتی و افشاگری و در واقع روی آب ریختن پته یکدیگر و نمایش عریان عمق فاجعه تفرقه و نفاق در این خانه سیاسی و تجاری ابا نداشتند. اوس محمود دیروز میگفت؛ عجب بلبشویی تو این سینماست، دیشب شنیدم از بیرون سر و صدا و داد و فریاد می آید؛ از پنجره به بیرون سَرَک کشیدم و دیدم، جاروجنجال از کوچه پشتی سینما که میان خانه سینما و ارشاد قرار دارد، می آید. اول فکر کردم که “میسیو فرید” نیامده با عباس آقا دعوایشان شده، اما با کمی دقت متوجه شدم که جنجال سازهای فعلی آن ها نیستند و آن دو تا مدتی سرشان به چیزهای دیگر گرم است.
وقتی صدای کسی که وا سینما سر داده بود، بلندتر شد، او را شناختم “حاج حسین” بود که هیاُت مدیره را زیرِ دست و پای بد و بیراه خود گرفته و به سختی مشتومال می داد و عدهای هم زنده باد و مرده باد می گفتند.
اوس محمود از من پرسید؛ توی سینما چه خبر است، این سینما و سینماگرها کی میخواهند روز خوش ببینند؟! گفتم؛ گلباران است! گفت؛ منظورت فحش باران است!
گفتم؛ این ها از دو نکته مهم غافل هستند یک اینکه، نامدیران اشتباهی سازمان مستعمل سینمایی مدتی است که به دنبال بهانهای برای نشان دادن نداشتن صلاحیت متولیان این خانه جهت اداره امور صنوف سینما هستند تا خود را محق و والی واقعی این خانه نمایش دهند. و دو اینکه، این قبیل رخدادهای دنبالهدار و تاُسف بار، سبب سلب اعتماد بیشتر اهالی سینما از این خانه شده و جامعه هنرمندان و مردم آن را جدی و مهم تلقی نخواهند کرد.
گر چه به هر شکل و صورت، انتخابات هیاُت مدیره برگزار و اعضای آن مشخص شدند، اما آنچه قابل نقد و نکوهش است، برخوردهای نامناسب برخی از سینماگران با یکدیگر است.
حال باز منافع داران و مقام و صندلی خواهان، همچنان به نبردهای پوشالی خود ادامه دهند و به سهم خود در تخریب و ویرانی سینما به نامدیران سازمان مستعمل سینمایی و مافیای حاکم بر آن و رفقایشان، مافیای اکران کمک کنند!