برای دسترسی بهتر به خدمات روانشناسی، ابتدا باید وضعیت اقتصادی بهبود یابد

به گزارش تجارت نیوز،

هر از گاهی آماری درباره میزان افسردگی و مشکلات اعصاب و روان در بین افراد جامعه منتشر می‌شود. در آخرین مصاحبه، مجید صفاری‌نیا، رئیس انجمن روان‌شناسی اجتماعی، گفت: «سلامت روان در کشور ما از میانگین جهانی پایین‌تر است. این روزها اختلال در سلامت روان شامل حال حدود 35 درصد جامعه ما شده و این یعنی امروز یک‌سوم از جمعیت کشور اختلال در سلامت روان یا ناسازگاری با زندگی دارند.»

این آمار می‌تواند زنگ خطر اختلالات روانی در جامعه را به صدا درآورد. اما مساله اینجاست که آیا هیچ راهکار مناسبی برای بهبود این وضعیت در نظر گرفته شده است. وقتی صحبت از اختلالات روانی و رفتاری می‌شود پای روان‌شناسان و روان‌درمانگران به میان می‌آید. خدماتی که این افراد ارائه می‌دهند از نظر مالی به قدری گران است که هر کسی توان استفاده از آن را ندارد. شاید وزارت بهداشت و درمان رقم‌هایی را به عنوان تعرفه این پزشکان و متخصصان اعلام کند اما واقعیت وقتی عیان می‌شود که فرد برای دریافت این خدمات به مرکزی مراجعه می‌کند؛ آن زمان است که مبلغ‌های اعلام‌شده از سوی وزارت بهداشت و درمان بیشتر به یک شوخی تبدیل می‌شود.

تعرفه‌هایی که با واقعیت همخوانی ندارند

در سال ۱۴۰۳، ویزیت روان‌پزشک در بخش خصوصی برای متخصص ۱۸۹ هزار تومان و برای فوق تخصص روان‌پزشکی ۲۴۱ هزار تومان تعیین شده است. بر این اساس تعرفه‌های خدمات روان‌شناسی و مشاوره نیز در مقطع کارشناسی ارشد 321 هزار تومان و برای مقطع دکتری 378 هزار تومان تعیین شد. اما هیچ‌کدام از این تعرفه‌ها در بین هیچ‌یک از این متخصصان رعایت نمی‌شود. حداقل دریافتی یک فوق تخصص روان‌پزشکی در بهترین حالت مبلغی بین 500 تا 700 هزار تومان است که البته در برخی مواقع این مبلغ به بیش از یک میلیون تومان هم می‌رسد.

اما در مورد خدمات روان‌شناسی و مشاوره ماجرا پیچیده‌تر هم می‌شود. تعرفه‌های اعلام‌شده نه‌تنها مورد تایید افراد متخصص این حوزه نیستند که مبالغ دریافتی از بیماران و مراجعان چندین و چند برابر تعرفه‌هایی است که از سوی وزارت بهداشت و درمان اعلام شده است.

در حال حاضر کمترین هزینه مراجعه به یک روان‌شناس یا مشاور برای 45 دقیقه یک میلیون تومان است و البته این مبلغ در بین افرادی که سابقه کار بیشتری دارند به بیش از یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان تا 2 میلیون و ۵۰۰ هزار تومان هم می‌رسد. حال با این اوصاف، سوال اینجاست که آیا واقعاً مردم می‌توانند از این خدمات برای بهبود زندگی خود استفاده کنند؟

مساله مهم اینجاست که در حال حاضر مشکلات معیشتی و اقتصادی به اندازه‌ای فزاینده‌اند که امکان استفاده از این خدمات با چنین مبالغ بالایی را از بسیاری مردم سلب می‌کند.

آگاهی گسترده اما غیرکاربردی

یونس اکبری، دکتری جامعه‌شناسی و مدیر گروه مطالعات سلامت مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی شهرداری تهران، دراین‌باره به تجارت‌نیوز می‌گوید: «در دنیای امروز، آگاهی درباره مشکلات روانی و روش‌های درمانی آنها به طرز بی‌سابقه‌ای در دسترس است. فضای مجازی، به عنوان یک منبع گسترده اطلاعات، به افراد این امکان را داده که با اختلالات روانی آشنا شوند و روش‌های کاهش و درمان آنها را بیاموزند. اما سوال مهم این است: چرا با وجود این آگاهی گسترده، بسیاری از افراد هنوز نتوانسته‌اند بهبود یابند یا از مشکلات روانی خود عبور کنند؟»

او می‌افزاید: «یکی از دلایل اصلی این واقعیت، تغییر نیافتن شرایط اجتماعی و اقتصادی زندگی افراد است. جامعه‌شناسی به ما نشان می‌دهد رفتار و انتخاب‌های فردی به‌شدت تحت تاثیر شرایط اجتماعی قرار دارند. مردم نمی‌توانند به‌تنهایی و تنها با تکیه بر آگاهی، به تغییرات اساسی در زندگی خود دست یابند. به عبارت دیگر، آگاهی بدون تغییر در زمینه‌های اجتماعی و اقتصادی ممکن نیست.»

یونس اکبری اشاره می‌کند: «به عنوان مثال، تصور کنید فردی مشکلات مالی جدی دارد. اگر به او بگویید که باید ذهن خود را غنی کند و به دنبال فرصت‌های جدید باشد، اما او در شرایطی است که قادر به تامین نیازهای اولیه خود نیست، این توصیه به چه کار می‌آید؟ در واقع، او در یک وضعیت محدودکننده قرار دارد که مانع از عمل به توصیه‌ها می‌شود. در این شرایط، آگاهی درباره قدرت ذهنی و توانمندی‌های فردی، بدون فراهم کردن زمینه‌های عملی برای بهره‌برداری از آنها، تنها یک ایده‌ تئوریک باقی می‌ماند.»

حمایت اجتماعی در کنار تغییرات اقتصادی

این مدیر گروه سلامت روان شهر تهران ادامه می‌دهد: «علاوه بر این، بسیاری از افراد با موانع عاطفی و روانی درونی مواجه هستند که به آنها اجازه نمی‌دهد به‌راحتی بهبود یابند. این موانع می‌تواند شامل ترس از تغییر، نبود اعتمادبه‌نفس یا حتی تجربه‌های منفی گذشته باشد. حتی اگر افراد بدانند که باید گام‌های مثبتی بردارند، ممکن است به خاطر این موانع درونی، از عمل کردن باز بمانند.»

او اضافه می‌کند: «همچنین باید به این نکته توجه کرد که تغییرات اجتماعی و اقتصادی به‌تنهایی کافی نیستند. گاهی افراد به حمایت اجتماعی نیاز دارند. این حمایت می‌تواند از سوی خانواده، دوستان یا حتی جامعه باشد. افرادی که در شرایط سخت اجتماعی قرار دارند، ممکن است در غیاب حمایت‌های اجتماعی، توانایی کمتری برای مواجهه با مشکلات خود داشته باشند. بنابراین، بهبود شرایط اجتماعی و اقتصادی باید همراه با ایجاد شبکه‌های حمایتی باشد.»

یونس اکبری در ادامه توضیح می‌دهد: «به عبارتی رسانه‌ها و فضای مجازی نیز می‌توانند نقش مهمی در این فرایند ایفا کنند. به جای تنها ارائه اطلاعات، آنها باید به ترویج فرهنگ حمایت از یکدیگر و ایجاد فضاهای امن برای گفت‌وگو درباره مشکلات روانی بپردازند. این نوع فرهنگ می‌تواند به افراد کمک کند تا احساس کنند در مواجهه با مشکلات خود تنها نیستند و می‌توانند از تجربیات دیگران بهره ببرند.»

او در پایان می‌گوید: «به طور کلی، برای اینکه افراد بتوانند از مشکلات روانی خود عبور کنند، نیاز به یک رویکرد جامع داریم که هم شامل افزایش آگاهی و هم تغییر در شرایط اجتماعی و اقتصادی باشد. این رویکرد باید به گونه‌ای باشد که افراد را توانمند کند و به آنها اجازه دهد تا نه‌تنها از اطلاعات موجود بهره‌برداری کنند، بلکه در عمل نیز تغییرات مثبت ایجاد کنند. تنها در این صورت است که آگاهی به یک ابزار واقعی برای بهبود زندگی افراد تبدیل می‌شود و می‌تواند به کاهش مشکلات روانی بینجامد.»

به اشتراک گذاری

مطالب مفید