بررسی تحرکات تحریمی ترامپ در خاورمیانه و تأکیدهای قاطع هریس بر شرایط کنونی
به گزارش تجارت نیوز،
منطقه آشوبزده خاورمیانه هر روز وارد بحران جدیدی میشود و بخشی از این بحرانها با سیاستهای کشورهای فرامنطقهای در این منطقه شدت بیشتری پیدا میکند. آمریکا در جایگاه دارنده بیشترین تجهیزات نظامی جهان و کشوری که سیاستهایش بر رویکرد کشورهای دیگر بهویژه همپیمانانش تاثیرگذار است نقش حائز اهمیتی در این میان ایفا میکند و بر آن هستیم تا در این گزارش به بررسی ابعاد این موضوع پس از برگزاری شصتمین دوره انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده و آغاز کار رئیسجمهور جدید از سال ۲۰۲۵ (دیماه ۱۴۰۳) بپردازیم.
به گزارش تجارتنیوز، کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در ارائه سیاستهای بینالمللی خود بخشی را نیز به وضعیت کشورهایی اختصاص دادهاند که از قِبل حضور قدرتهای بزرگ در منطقه خاورمیانه و آسیا با بحرانهای بسیار زیادی مواجه هستند. در بخش نخست گزارش موسسه «خاورمیانه-واشنگتن» به بررسی سیاستهای کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در مواجهه با کشورهای ایران، ترکیه و عربستان پرداختیم و حالا در بخش دوم گزارش، این سیاست را در قبال کشورهای افغانستان، عراق، سوریه-داعش، یمن-حوثیها و البته پیمان ابراهیم ارزیابی میکنیم.
افغانستان
افغانستان کشوری است که از زمان حملات ۱۱ سپتامبر القاعده و طالبان در آمریکا و پیرو آن حمله آمریکا به این کشور در سال ۲۰۰۱ (۱۳۸۰) میزبان نیروهای ایالات متحده بوده است. هرچند با سازوکار صورتگرفته طرح خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان در دولت نخست ترامپ نهایی شد و در نهایت در دولت بایدن نیز، این خروج تحقق یافت (کشور افغانستان نزدیک به نیم قرن است که در بازههای زمانی مختلف به اشغال قدرتهای بزرگ جهان درآمده است، زمانی اتحاد جماهیر شوروی سابق و بعد از آن هم آمریکا).
البته در جریان تنها مناظره انتخابات ۲۰۲۴ (آبان ۱۴۰۳) ریاستجمهوری آمریکا میان کاندیدای جمهوریخواه و رقیب دموکراتش نیز هر یک از این افراد، حزب مقابل را متهم به کمکاری در سیاست مواجهه با امور افغانستان کرد. هریس، ترامپ را محکوم کرد که به توافق ضعیفی با طالبان رسیده و دولت وقت افغانستان را دور زده است و ترامپ هم از دولت بایدن و هریس به دلیل باقی گذاشتن میلیاردها دلار تجهیزات نظامی در افغانستان انتقاد کرد و گفت خروج “شرمآور” از افغانستان باعث جنگ اوکراین شد.
عراق
عراق نیز از جمله کشورهایی است که تا همین حالا شاهد حضور سربازان آمریکایی بوده است. یعنی از زمان سقوط حزب بعث عراق در سال ۲۰۰۳ (۱۳۸۲) که با حمله مستقیم آمریکا و انگلیس و همپیمانانشان صورت گرفت تا همین حالا که ۲۵۰۰ سرباز آمریکایی در این کشور باقی ماندهاند- ماموریت جنگی ایالات متحده در ۹ دسامبر ۲۰۲۱ (۱۸ آذر ۱۴۰۰) رسماً پایان یافت- اوضاع این کشور صحنه آشوبها و رویارویی نیروهای نیابتی بسیار زیادی بوده است.
هرچند وضعیت فعلی عراق محصول حمله مستقیم یک رئیسجمهور جمهوریخواه آمریکایی- جرج بوش پسر- است اما ترامپ از کاهش نیروهای آمریکایی به پایینترین سطح ممکن در عراق استقبال میکند؛ نکتهای که او در کنفرانس مطبوعاتی سال ۲۰۲۰ با “مصطفی الکاظمی”، نخستوزیر وقت عراق، بر آن تاکید کرد.
ترامپ احتمالاً در دولت بعدی خود تمایل کمتری به حفظ یک ماموریت کمکی قوی ایالات متحده در عراق خواهد داشت، به خصوص که دولت او با شک و تردید بیشتری به سطح نفوذ ایران در بغداد مینگرد و البته دغدغه چندانی هم برای حفظ پایگاه لجستیکی کردستان عراق به منظور عملیاتهای ایالات متحده در سوریه دارد. اما رئیسجمهور سابق آمریکا در صورت ورود دوباره به کاخ سفید، به اعطای معافیتهای تحریمی دوباره به عراق برای واردات انرژی از ایران تمایلی نخواهد داشت، زیرا هدف ترامپ تضعیف هرچه بیشتر ایران در سریعترین زمان ممکن است.
این در حالی است که احتمالاً کامالا هریس تا حد زیادی از رویکردهای فعلی دولت بایدن پیروی خواهد کرد و طبق توافق دوجانبه با بغداد، خروج دومرحلهای نیروهای آمریکایی از عراق را اجرایی میکند؛ تیم او احتمالاً تلاش خواهد کرد با ادامه دسترسی به پایگاه هوایی حریر در اربیل برای حفظ عملیات نظامی آمریکا در شرق سوریه، بر اساس دستورالعمل دولت بایدن حرکت کند.
البته هریس از وزارت خزانهداری آمریکا خواهد خواست تا تحت فشار قرار دادن بانکهای عراقی در اجرای طرح کاهش جریانهای نقدی غیرقانونی به ایران را ادامه دهد. اگرچه احتمالاً معافیتهای تحریمی جدید برای عراق در حفظ واردات انرژی از ایران به منظور تامین برق عراق را در نظر خواهد گرفت.
یمن-حوثیها
در آوریل ۲۰۱۹ (فروردین ۱۳۹۸)، ترامپ از حق وتوی خود برای سرکوب قطعنامه دوحزبی استفاده کرد که به دخالت نظامی آمریکا در جنگ عربستان سعودی در یمن پایان میداد. او در قامت رئیسجمهور آمریکا همان سیاست را در مورد جنگ داخلی یمن دنبال کرد که از سوی رئیسجمهور سابق ایالات متحده باراک اوباما آغاز شده بود؛ یعنی حمایت از استراتژی مذاکره به رهبری سازمان ملل.
با این حال، او در ژانویه ۲۰۲۱ (دی ۱۳۹۹) در یکی از آخرین تصمیمات حوزه سیاست خارجی دوران ریاستجمهوریاش، حوثیها را یک سازمان تروریستی خارجی معرفی و شهروندان و نهادهای آمریکایی را از تعامل مالی با این گروه منع کرد؛ اقدامی که از جانب عربستان سعودی و امارات حمایت شد.
البته دولت بایدن در پاسخ به درخواستهای سازمانهای بینالمللی و سازمانهای بشردوستانه مبنی بر بحرانی شدن وضعیت انسانی در یمن، در پی ممانعت از ارسال کمکها به این کشور، مدت کوتاهی بعد از روی کار آمدن این تصمیم را لغو کرد. ترامپ در ژانویه ۲۰۲۴ (دی ۱۴۰۲) که دولت بایدن علیه اهداف حوثیها در یمن حملات نظامی ترتیب داد نیز، با انتقاد از بایدن، او را متهم کرد که در پاسخ به حملات حوثیها نسبت به کشتیرانی در دریای سرخ به دنبال “پرتاب بمب در سرتاسر خاورمیانه” است.
درباره برنامهها و تصمیمات هریس در مورد یمن و حوثیها هم باید گفت او با اعضای حزب دموکرات آمریکا متحد شد و از قانون پایان دادن به حمایت آمریکا از عملیات نظامی عربستان سعودی در یمن حمایت کرد. اما پس از حضور در قامت معاون بایدن “فیلیپ گوردون”، مشاور امنیت ملی او، حملات حوثیها به کشتیهای تجاری در دریای سرخ را “رفتار ظالمانه” خوانده و همچنین بر تعهد ایالات متحده برای جلوگیری از حملات بعدی حوثیها و کاهش تواناییهای آنها تاکید کرده بود.
سوریه- داعش
با روی کار آمدن ترامپ در سال ۲۰۱۷ (۱۳۹۶) او وعده داد برای جلوگیری از حضور نیروهای آمریکایی در “جنگهای بیپایان” از سوریه خارج شود و در اکتبر ۲۰۱۹ (مهر ۱۳۹۸) علناً خواستار خروج نیروهای آمریکایی از شمال شرق سوریه شد.
این اعلان خروج موجب شد اولین وزیر دفاع او، “جیم متیس”، از سمت خود استعفا دهد هرچند پس از آن نیز نیروهای آمریکایی در سوریه باقی ماندند. در دوران ترامپ، “جیمز جفری”، فرستاده ویژه آمریکا در امور سوریه، اختیاراتی برای شکل دادن به سیاست فعالتر آمریکا در قبال سوریه داشت؛ این آخرین باری بود که ایالات متحده یک مقام ارشد اختصاصی برای سیاست سوریه داشت. اما اکنون با قوت گرفتن احتمال حضور دوباره ترامپ در کاخ سفید، او احتمالاً رویکرد اداره امور بدون افزایش حضور نیروهای نظامی آمریکا در سوریه را پیشه خواهد کرد یا به طور بالقوه نیروهای ایالات متحده را کاملاً از این کشور خارج خواهد کرد.
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۷ (دی ۱۳۹۵) پس از مراسم تحلیف ترامپ، کاخ سفید یک سند سیاست خارجی منتشر کرد که در آن آمده بود: «شکست دادن داعش و سایر گروههای تروریستی اسلامی رادیکال بالاترین اولویت ما خواهد بود.» ترامپ همچنین به طور معمول استدلال میکرد متحدان آمریکا در خاورمیانه و اروپا باید به تعهدات خود در مقابله با تهدید داعش عمل کنند زیرا این گروه تهدیدی جدیتر برای آنها نسبت به ایالات متحده است. گفتنی است اگرچه “ابوبکر البغدادی”، رهبر داعش، در اکتبر ۲۰۱۹ (مهر ۱۳۹۸) و در همان نخستین دوره ریاستجمهوری ترامپ به دست نیروهای عملیات ویژه آمریکا کشته شد و ترامپ نیز متعاقباً ادعا کرد نیروهای آمریکایی صد درصد خلافت داعش را در عراق و سوریه شکست دادهاند، اما حملات داعش تا پایان دوره ریاستجمهوری او افزایش یافت.
بنا بر آمار موجود، حملات داعش در عراق و سوریه از سال ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴ تقریباً سه برابر شده است و مشخص نیست آیا ترامپ در صورت ورود دوباره به کاخ سفید، با توجه به رویکرد ناهماهنگ امنیت منطقهای خود در دوره نخست، مبارزه با داعش را در دوره دوم هم در اولویت قرار میدهد یا خیر.
اما در مورد هریس، کمپین او از رویکرد وضع موجود سوریه حمایت میکند، که دقیقاً با نحوه برخورد دولت بایدن با سوریه همسو است: اولویت دادن به مهار از طریق کمکهای بشردوستانه، مقابله با تروریسم، و حمایت از عدالت و فعالیتهای دیپلماتیک، سیاست آمریکا در صورت انتخاب هریس خواهد بود.
انتظار میرود او رویکرد موجود در مقابله با داعش را نیز ادامه دهد و نیروهای آمریکایی را در مقیاسهای کوچکی از کشورهای سوریه، عراق و سومالی مستقر کند؛ در عین حال رویکرد نیروهای اطلاعاتی و ویژه را برای نظارت و خنثی کردن تهدیدات علیه میهن (آمریکا) در مناطقی مانند افغانستان، یمن و سراسر آفریقا در اولویت سیاستهای منطقهای خود قرار دهد.
البته توافق دوجانبه آمریکا و عراق که در دولت بایدن به سرانجام رسید و در آن بر لزوم خروج نیروهای آمریکایی از عراق تا سپتامبر ۲۰۲۵ (شهریور ۱۴۰۴) و از اربیل تا اواخر سال ۲۰۲۶ (آذر ۱۴۰۵) تاکید میکند، میتواند با توجه به ظهور مجدد داعش در سوریه، چالشی برای دولت هریس باشد زیرا این احتمال میرود که این حضور در نهایت به عراق نیز تسری پیدا کند.
پیمان ابراهیم
مهمترین دستاورد سیاست خاورمیانهای دولت ترامپ، امضای توافقنامه آبراهام (ابراهیم) در سال ۲۰۲۰ (۱۳۹۹) بود؛ پیگیری قراردادهای عادیسازی روابط میان اسرائیل و کشورهای عربی یکی از معدود ابتکارات خاورمیانه است که دولت بایدن نیز پذیرفت پس از دوره ترامپ آن را ادامه دهد.
در همین زمینه به نظر میرسد با روی کار آمدن دولت دوم ترامپ، سایر کشورهای عربی، بهویژه عربستان سعودی، نیز با توافقهایی مشابه توافقنامه ابراهیم روابط خود را با اسرائیل عادیسازی و از پیوند دادن این توافقها به تشکیل کشور فلسطین عقبنشینی کنند.
“جی دی ونس”، معاون ترامپ، در مصاحبه ۱۲ ماه مه (۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳) خود با سیانان نیز اینطور گفت که «هدف ما در خاورمیانه باید این باشد که به اسرائیلیها اجازه دهیم تا با عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی خلیج فارس به مناسبات خوبی برسند.» اما او مدعی شد تا زمانی که اسرائیل حماس را شکست ندهد، این اتفاق امکانپذیر نخواهد بود.
در مورد کامالا هریس هم او در سال ۲۰۲۱ (۱۴۰۰)، علناً حمایت خود را از توافقنامه آبراهام تایید کرد. او به عنوان معاون رئیسجمهور، در سال ۲۰۲۲ (۱۴۰۱) با ولیعهد و نخستوزیر بحرین، “سلمان بن حمد آل خلیفه” و همچنین “شیخ محمد بن زاید آل نهیان”، رئیسجمهور امارات متحده عربی، ملاقات و تماسهایی داشته است. همه این تعاملات در چارچوب حمایت دولت بایدن از توافقنامهها و تلاشها برای تعمیق روابط بین اسرائیل و این کشورها صورت گرفت.
به اشتراک گذاری