ونوم؛ از دشمن دیروز مرد عنکبوتی تا آنتی‌قهرمان امروزی!

برای یک ویلن سخت است تا بدون بزرگ‌ترین رقیبش، یعنی قهرمان داستان، بدرخشد. هر قهرمانی با دشمنانش تعریف می‌شود و شخصیت هر پلیدی نیز با وجود یک هیرو معنا پیدا می‌کند. ولی اگر قرار باشد تنها یکی از شرورهای مرد عنکبوتی از این قانون دنباله‌روی نکند، آن ویلن  ونوم  خواهد بود.

در این نوشتار شما را با ونوم دنیای مارول آشنا می‌کنیم؛ کاراکتری که در ابتدا تنها به عنوان یک تن‌پوش پا به دنیای کمیک‌ها گذاشت ولی به مرور نقشش پررنگ‌تر شد تا در جایگاه پلید و حتی یک آنتی‌هیرو قرار بگیرد.




رونمایی
شماره‌ی ۲۵۲ کمیک The Amazing Spider-Man [تن‌پوش بیگانه]

شماره‌ی ۲۹۹ کمیک The Amazing Spider-Man [کاراکتر ونوم]


تاریخ رونمایی
ماه ژانویه‌ی سال ۱۹۸۴ [تن‌پوش بیگانه]

ماه دسامبر سال ۱۹۸۷ [کاراکتر ونوم]


فرانچایز
Marvel


آفرینندگان
تن‌پوش بیگانه: رندی شولر (Randy Schueller)، راجر استرن (Roger Stern)، تام دی‌فالکو (Tom DeFalco)، مایک زک (Mike Zeck) و ران فرنز (Ron Frenz)

کاراکتر ونوم: دیوید میشلینی (David Michelinie) و تاد مک‌فارلن (Todd McFarlane)


نام‌ها
ونوم (Venom)

محافظ مرگبار (Lethal Protector)

تن‌پوش سیاه (The Black Suit)

پیتر بنجامین پارکر (Peter Benjamin Parker) [میزبان]

ادوارد چارلز آلن براک (Edward Charles Allan Brock [میزبان]

مک‌دونال گارگان (MacDonald Gargan) [میزبان]

یوجین تامسون (Eugene Thompson) [میزبان]

ونوم کیست؟

ونوم یکی از کاراکترهای دنیای مارول به شمار می‌آید. این شخصیت نقش‌های گوناگونی را بر دوش داشته است؛ از یک سیمبیوت و تن‌پوش بودن تا جنگیدن با اسپایدرمن به عنوان یکی از ویلن‌های او و قهرمان شدن و نجات زمین و انسان‌ها.

من همیشه آدم خوبی نبودم. ولی آدما می تونن دگرگون بشن. من دگرگون شدم. و می‌دونی چیه؟ زمان خودش لذت‌بخش بود.

ونوم (با میزبانی فلش تامسون) در شماره‌ی ۵ کمیک Venom: Space Knight

سرگذشت ونوم

ونوم نخستین بار در شماره‌ی ۲۵۲ کمیک The Amazing Spider-Man به عنوان یک تن‌پوش بیگانه به دنیای مرد عنکبوتی وارد شد. ماجرای این لباس سیاه از آن جا آغاز شد که در سال ۱۹۸۲، مارول از خوانندگان خود خواست تا برای کمیک‌هایش ایده‌ی نو بدهند. از همین رو یکی از هواداران با نام رندی شولر ایده‌ی تن‌پوش سیاهی برای اسپایدرمن که از مولکول‌های ناپایدار تشکیل شده است را پیش کشید. مارول برای این ایده‌ی ابتدایی و ساده‌ی شولر ۲۲۰ دلار پرداخت کرد و نزدیک به دو سال بعد لباس سیاه رنگی را به تن اسپایدی پوشاند.

البته بر اساس گفته‌ی جان بیرن، ایده‌ی خامی که تبدیل به ونوم می‌شد بسیار پیش‌تر به عنوان راه‌چاره‌ای برای یکی از بزرگ‌ترین و رایج‌ترین دردسرهای تن‌پوش ابرقهرمانان شکل گرفته بود. این ایراد به طور مداوم در فیلم‌ها، سریال‌ها، کمیک‌ها و بازی‌های ویدیویی برگردان‌شده از این دسته کاراکترها روی می‌داد: ابرقهرمانِ داستان پا نبردی بزرگ می‌گذارد و لباسش همچون خودش تکه‌تکه و پاره‌پاره می‌شود. با این حال، در قسمت بعدی داستان و به فاصله‌ی کوتاه از این نبرد بزرگ می‌بینیم که تن‌پوش مورد بحث همچون روز اولش شده است.

بیرن که در آن زمان همراه با کریس کلیرمونت روی شخصیت آیرون فیست کار می‌کرد، متوجه این رویداد غیرمنطقی شد.

من از این تصور که دنی رند یک گوشه با سوزن و نخ بشینه چندان خوشم نمیومد. پس…

پیشنهاد دادم که تن‌پوشش از گونه‌ای متریال بیولوژیکی ساخته شده باشه که به جای وصله خوردن، «ترمیم» بشه. هرگز از این ایده برای آیرون فیست استفاده نکردیم، و سال‌ها بعد، پس از این که اسپایدرمن لباس فضایی سیاهش را در Secret Wars به تن کرد، راجر استرن خواست که ببینه میشه از اون مفهوم استفاده کنه، و این ایده رو اضافه کرد که تن‌پوش یه جور سیمبیوته.

بازگویی جان بیرن درباره‌ی ایده‌ی ابتدایی پدید آمدن ونوم

تبدیل ونوم به یک سیمبیوت از ایده‌ی بیرن شروع شد و پس از آن استرن تکمیلش کرد. در پایان ولی دیوید میشلینی و تاد مک‌فارلن افسار را به دست گرفتند و ونوم را به عنوان کاراکتری کاملاً خودپا به همراه یک نژاد فضایی با نام سیمبیوت‌ها آفریدند. زندگی سیمبیوت‌ها، همانند معنی نامشان، نیازمند به یک موجود زنده‌ی دیگر است. آن‌ها موجودی را به عنوان میزبان برگزیده و به آن موجود، یک سری توانایی می‌دهند و در عوض از میزبانشان نیروی زندگی می‌گیرند.

هنگامی درباره‌ی ونوم صحبت می‌شود، منظور بیش‌تر آمیزش این سیمبیوت با ادی براک است. اما باید توجه کرد تنها ادی تنها میزبان این بیگانه نیست و چندین شخصیت دیگر نیز با ونوم ترکیب شده‌اند که سرشناس‌ترین آن‌ها خود پیتر پارکر است.

سرگذشت ادی براک

هر چند ونوما چندین میزبان داشته اما آن میزبانی که معمولاً هم خود سیمبیوت و هم مخاطبان سراغش را می‌گیرند ادی براک است. ادی براک نخستین و برجسته‌ترین میزبانی به شمار می‌آید که سیمبیوت فضایی ونوم پس از پیتر پارکر برای آمیزش به سراغش رفت.

بخشی از دلیل محبوبیت براک، همتایی‌هایش با پارکر محسوب می‌شود: براک مثل پیتر یک ژورنالیست بود که از سویی اسپایدرمن را عامل شکست شغلی‌اش می‌داند. براک گمان می‌کرد که یک پرونده‌ی آدمکشی پیچیده را حل کرده است ولی آشکار شد که منبعش نادرست بود. زمانی که مرد عنکبوتی آدمکش راستین را شناسایی می‌کند، براک شغلش را از دست می‌دهد و مجبور می‌شود برای گذران زندگی به ژورنالیسم زرد روی بیاورد. همین رخداد باعث شد تا ادی، اسپایدی را به چشم دشمن ببیند.

داستان زندگی ادی براک و پیوندهای او با اسپایدرمن به گونه‌ای پیش می‌رود که با چهارچوب همیشگی ابرقهرمان/سوپرویلن جور در نمی‌آید. اسپایدرمن با انجام کاری ابرقهرمانی بدون داشتن برخورد مستقیمی با ادی، باعث شد تا شغلش از دست برود. ادی نیز به اشتباه همه‌ی این رویدادها (حتی روند اشتباه ژورنالیسم خود در چک نکرد و اعتماد زیاد به خاستگاهش) را تقصیر اسپایدرمن می‌بیند. یک پیوند عجیب و غریب که در نهایت به ضرر هر دو کاراکتری‌ست که دست‌کم در ابتدای کار هدفی یکسان داشتند.

اما یک مورد دیگر که مایه‌ی ویژه و جذابیت ونوم می‌شود، رفتار او به عنوان یک آنتی‌هیرو و یا بهتر است بگوییم آنتی-ویلن است. کمیک‌های دهه‌ی ۹۰ پر بود از شخصیت‌هایی «حاشیه‌دار» که نه کاملاً خوب بودند و نه کاملاً بد. برای نمونه مک‌فارلن کمیکی به نام Spawn را پدید آورد. این کمیک درباره‌ی یک ویجلنتی شیطانی با همین نام بود که در دهه‌ی ۹۰ بسیار زبان‌زد شد.

در این دوره، کاراکترهایی که روی مرز نیکی و پلیدی گام می‌گذاشتند بین خوانندگان به محبوبیت رسیدند. قهرمان‌هایی که با روش‌های نابودگرانه یا کشتارهای فراوان کار خود را پیش می‌بردند (چون ولورین و پانیشر) و شخصیت‌های شروری که وجدانی بیدار داشتند (همانند مگنیتو و حتی ددپول) شماری از این کاراکترها بودند. ونومِ ادی براک نیز جزو همین شخصیت‌ها قرار می‌گرفت که رفتار و روش‌هایش از نظر اخلاقی کاملاً ثابت و آشکار نبود. یک روز با ونومی روبه‌رو بودیم که مردم را نجات می‌داد و روز دیگر جان عده‌ای را به خطر می‌انداخت.

هنگامی که ونوم به عنوان یکی از ترسناک‌ترین رقبای اسپایدی معروف شد، برخی از نویسندگان تصمیم گرفتند بیش‌تر به اخلاقیات براک بپردازند. کمیک Venom: Lethal Protector، ونوم را به شکل یک ویجلنتی به تصویر می‌کشد که از افراد تنگ‌دست و بی‌خانمانِ سان فرانسیسکو نگهبانی می‌کند.

البته این رفتار ونوم منطقی هم به نظر می‌رسد. ادی براک پس از ماجرای رسوایی واترگیت، به کار ژورنالیسم علاقه‌مند شده بود و می‌خواست از این شغل برای انجام کارهای خوب، مبارزه با جنایت و رسوا کردن فاسدان استفاده کند. با این حال مجموعه‌ای از رخدادهای ناخوشایند او را در مسیری قرار دادند که دیگر راه بازگشتی نداشت. اما چون یک سیمبیوت فضایی با براک پیوند خورد، به او توانایی‌های شگفت‌انگیز داد و ادی را به سمت خواسته‌های پلید می‌کشاند به این معنی نیست که آن ژورنالیسم خوب باید هر چیزی که پیش‌تر برایش جنگیده بود را دور بیندازد.

کمیک Venom: Lethal Protector حتی ونوم را در برابر دیگر سیمبیوت‌ها که اخلاقیات را کم‌تر رعایت می‌کنند و جنبه‌ی انسانی کم‌تری دارند نیز قرار می‌دهد. همین باعث شد تا نویسندگان ونوم بتوانند یک طیف اخلاقی را تعریف کنند که در آن ونوم بیش‌تر به سمت نیکی تمایل دارد.

شاید بتوان کارنیج را برجسته‌ترین کاراکتر در پدیدآمدن سویه‌ی قهرمانی ونوم دانست. این سیمبیوت که از خودِ ونوم سرچشمه گرفته است، یک آدمکش سریالیِ دربند با نام کلیتوس کسد را به عنوان میزبان انتخاب می‌کند. کارنیج نسبت به ونوم خشن‌تر، بیش‌تر متمایل به قتل و سادیستی‌تر است و حضورش نشان می‌دهد که ونوم چه اندازه شخصیت انسان‌گونه‌تری دارد.

در کمیک‌ها، مرد عنکبوتی و ونوم با یکدیگر همکار کرده‌اند تا کارنیج را شکست دهند و بشریت را نجات دهند؛ همان گفته‌ی معروف «دشمنِ دشمن، من، دوست من است». بدین گونه، کم‌کم از جنبه‌ی شرارت ونوم کاسته و به سویه‌ی قهرمانی‌اش افزوده شد تا با شخصیتی طرف باشیم که پیش‌تر دشمن اسپایدی بود ولی اکنون مسیر ضدقهرمانی خودش را می‌پیماید.

ویژگی‌ها و توانایی‌های ونوم

این سیمبیوت به طور کلی نیاز به یک میزبان دارد تا بتواند زندگی کند ولی ونوم با گذر زمان این توانایی را به دست آورده است که حتی به شکل مستقل نیز زنده بماند. او می‌تواند تغییر ظاهر و اندازه دهد و همچنین هنگام ترکیب با یک میزبان به شکل انسانی درآید. دگرگونی‌هایش این قابلیت را هم می‌دهد تا یک «روزنه‌ی ابعادی» داشته باشد و بتواند هر آن چه که می‌خواهد، بدون در نظر گرفتن وزن و اندازه، درون خود جای دهد.

ونوم هنگام ترکیب، یک سری قدرت‌ها و توانایی‌ها را به میزبانش می‌دهد. در گام نخست یک پیوند تلپاتیک با میزبان خود ایجاد می‌کند. سپس نیروی فیزیکی‌اش را افزایش می‌دهد. این سیمبیوت می‌تواند کل بدن میزبانش را فرا بگیرد و در واقع به گونه‌ای میزبان را درون خودش قرار دهد. به این ترتیب، ظاهر معمولاً ترسناک و هیولاوار ونوم دیده می‌شود که از دیدگاه اندازه و هیکل گنده و دارای دندان‌های بزرگ و تیز یک زبان دراز است.

پس از ترکیب ونوم با اسپایدرمن، این سیمبیوت توانسته برخی توانایی‌هایی به دست آورد که به این قهرمان مربوط است. برای نمونه، اسپایدر-سنس مرد عنکبوتی توانایی تشخیص ونوم را ندارد. در کنارش، این سیمبیوت می‌تواند مثل اسپایدی تار بتند؛ البته در واقع بخش‌هایی از بدن خود را به لطف توانایی تغییر شکل و اندازه بدنش همانند تارهای مرد عنکبوتی مورد استفاده قرار می‌دهد.

با وجود همه‌ی این ویژگی‌ها، ونوم به طور کلی در برابر آتش و امواج آوایی (دو نقطه ضعف فراگیر بیش‌تر سیمبیوت‌ها) سخت آسیب‌پذیر است. اگر به میزان کافی از این دو عامل به ونوم تحمیل شود، مایه‌ی درد کشیدن و همچنین از کار افتادگی‌اش خواهند بود.

برگردان‌های ونوم

ونوم یکی از محبوب‌ترین کاراکترها برای استفاده در مدیوم‌های گوناگون است و لیست بلند بالایی را می‌توان از ساخته‌های متفاوت ردیف کرد که این سیمبیوت در آن‌ها به گونه‌ای حضور داشته است.

در دنیای انیمیشن‌ها از این شخصیت در ساخته‌هایی همچون Spider-Man: The Animated Series و Spider-Man Unlimited و The Spectacular Spider-Man استفاده شده است. بازی‌های فراوانی نیز با حضور ونوم ساخته شده‌اند که می‌توان از میان آن‌ها به Spider-Man: Web of Shadows و Spider-Man: Shattered Dimensions و دنباله‌ی Marvel’s Spider-Man با نام Marvel’s Spider-Man 2 اشاره کرد.

از این کاراکتر در فرانچایزهای سینمایی لایو اکشن مارول هم استفاده شد. ابتدا در فیلم Spider-Man 3 به کارگردانی سم ریمی، ادی براک با ایفای نقش تافر گریس تبدیل به ونوم شد تا در برابر پیتر پارکر و اسپایدرمن توبی مگوایر بایستد.

سپس دنیای شخصیت‌های عنکبوتی سونی هم با ونوم آغاز شد. ایفاگر نقش ادی براک در فیلم Venom و دو دنباله‌اش با اسامی Venom: Let There Be Carnage و Venom: The Last Dance بر دوش تام هاردی است. همچنین پای این نگارش از ونوم به گونه‌ای و برای زمان کوتاهی به دنیای سینمایی مارول نیز باز شد.

مطالب مفید