سرگذشت کلمۀ «جهنم»؛ درّه‌ای که بنی‌اسرائیل در آن کودکان را می‌سوزاندند

جِهِنا (Gehenna) یک واژه یونانی برای «جهنم» است که در متن کتاب مقدس به کار رفته است. این واژه نه تنها به وضعیت مرگ بلکه به مکان وحشتناک مجازات اشاره دارد. اما جالب است که بدانیم این واژه در اصل از یک مکان واقعی روی زمین سرچشمه گرفته: دره‌ای کنار شهر قدیمی اورشلیم.

 بر طبق آنچه در کتاب مقدس یهودی و مسیحی آمده، در طول تاریخ، از این مکان به عنوان جایی برای بت‌پرستی و قربانی کردن کودکان استفاده شده است. سپس به یک میدان خونین جنگ و یک زباله‌دانی همیشه سوزان تبدیل شده است. 

منشأ و معنای واژه «جهنم»

نوع زبان یونانی باستانی که کتاب مقدس عهد جدید به آن نوشته شده چندین نام مختلف دارد. گاهی به آن «یونانی هلنیستی» یا «لهجه اسکندریه» می‌گویند، اما معمولاً به کُوین (Koine) یا یونانی «متعارف» شناخته می‌شود. یکی از واژگانی که در آن وجود دارد Gehenna است. این واژه دوازده بار در عهد جدید آمده است. یازده مورد آن در انجیل‌های متی، مرقس و لوقا است. در هر یک از آن یازده مورد، واژه مستقیماً از دهان خود حضرت عیسی (ع) نقل شده است. این واژه معمولاً به «جهنم» (به انگلیسی hell) ترجمه می‌شود. 

واژه‌ی یونانی دیگری هم وجود دارد که گاهی به جهنم ترجمه می‌شود: «hades» که به معنای قبر، وضعیت مرگ یا محل مردگان است. اما جهنم واژه‌ای متفاوت با ارتباطی مشخص است: مجازات آتشین. این ارتباط با آتش با صراحت در متی (۵:۲۲.۱۸:۸) و مرقس (۹:۴۳) و همینطور در تنها جای خارج از انجیل‌ها، یعنی یعقوب (۳:۶) به کار رفته است. متی نیز آن را به تخریب (۱۰:۲۸) و مجازات قانونی (۲۳:۳۳) ربط داده است. 

اگرچه این واژه یونانی است، اما در اصل عبری است. این واژه از نام یک مکان گرفته شده است. نزدیک اورشلیم یا بیت‌المقدس، سمت جنوب غربی آن، دره یا حفره‌ای وجود دارد که دره هینوم یا گاهی دره پسر هینوم نامیده می‌شود. کلمه هینوم اصطلاحی عبری به معنای جهنم است. اما چگونه این مکان صاحب شهرت جهنمی شد؟ 

جهنم: موقعیت جغرافیایی

نخستین اشاره به دره هینوم در عهد عتیق به جزئیات مکان ربط دارد. نام این دره در بخشی از کتاب یوشع یافت می‌شود که به تقسیم سرزمین کنعان میان قبایل مختلف بنی‌اسرائیل پرداخته است. این دره که گاهی یک شکاف عمیق و باریک در جنوب شهر قدیمی اورشلیم توصیف می‌شود، بخشی از میراث یهودا بود و با قسمتی از زمین اختصاص داده‌شده به قبیله بنیامین هم‌مرز بود. 

«سپس این مرز از دره بن‌هنوم، در امتداد دامنه‌های جنوبی یبوسی، جایی که شهر اورشلیم است، گذشت. سپس به سمت غرب به بالای کوه بالای دره هینوم و تا انتهای شمالی دره رفایم رفت.» یوشع ۱۵:۸

امروزه جای دقیق آن روشن نیست. دره یهوشافاط و دره تایروپوئیون هر دو به عنوان نامزدهای احتمالی پیشنهاد شده‌اند. دره هینوم هر کجا که بوده، به احتمال زیاد به خاطر تداعی‌هایش بیرون از دیوارهای شهر قدیمی بوده است. از دیدگاه باستان‌شناسی مدرن، این ناحیه بیشتر به خاطر طومارهای هینوم، قدیمی‌ترین متون بجامانده از کتاب مقدس عبری که سال ۱۹۷۹ کشف شد، معروف است. 

جهنم: محل قربانی کردن کودکان

زمان سلطنت آحاز پادشاه یهودا، هینوم به یک دلیل شوم مشهور شد. آحاز یکی از پادشاهان بنی‌اسرائیل بود که از دین خداوند پیروی نکرد. در عوض، گفته شده که آحاز از پادشاهی‌های بیگانه راهنمایی می‌گرفت و حتی تصاویری از خدای بعل را بازتولید می‌کرد. اما این همه ماجرا نبود. 

«آحاز در وادی پسر هینوم با عود آتش درست کرد و فرزندان را در آتش سوزاند. و او در بلندی‌ها و تپه‌ها و زیر هر درخت سبز قربانی کرد و عود سوزاند.» ۲ تواریخ ۲۸:۳-۴

اما بدتر از آن در زمان پادشاهی مناسه یهودیه (قرن هفتم پیش از میلاد) اتفاق افتاد که عموماً به سرکش‌ترین و مرتدترین پادشاهان بنی‌اسرائیل شناخته می‌شد. بر اساس سوابق، شوق او برای ترویج بت‌پرستی، او را به راه اعمال غیبی و جادویی و قربانی کردن کودکان، کودک‌کشی دسته‌جمعی و احتمالاً حتی فرزندکشی کشاند. 

در کتاب مقدس دربارۀ او گفته شده: «او برای بعل قربانگاه برپا کرد و مجسمه‌های چوبی ساخت و تمام شیاطین را پرستش کرد و به آن‌ها خدمت کرد… همچنین پسرانش را وادار به عبور از آتش در وادی پسر هینوم کرد. او طالع‌بینی می‌کرد، از سحر و جادو استفاده می‌کرد و با احضارکنندگان ارواح و معتقدان به ارتباط با ارواح مشورت می‌کرد… او حتی یک تصویر حکاکی‌شده، بتی که خود ساخته بود، در معبد خدا قرار داد.» ۱ تواریخ ۳۳:۳.۶-۷

در مورد اهمیت دقیق این جمله میان محققان اختلاف نظر وجود دارد: «فرزندانش را وادار به عبور از آتش کرد». آیا این جمله صرفاً به مراسم مذهبی اشاره دارد که در آن کاهن کودک را از بین دو خط آتش عبور می‌دهد؟ اکنون این دیدگاه رد شده است. آیا به آن معناست که آن‌ها را به عنوان بخشی از یک مراسم بت‌پرستانه ذبح کرد و سپس اجساد آن‌ها را روی آتش سوزاند؟ یا به شکلی واضح‌تر، نحوه قربانی کردن آن‌ها را توصیف می‌کند؟ و آیا فرزندان شهروندانش را قربانی کرد یا فرزندان ذکور خودش را؟ 

بیشتر محققان معتقدند قطعاً نوعی قربانی کردن کودکان، احتمالاً همراه با عیاشی‌ها و میگساری‌های تکان‌دهنده و به احتمال زیاد برای خدای کنعانی مولوخ یا مولِک (لاویان ۱۸:۲۱) در کار بوده است. همچنین می‌دانیم یوشایا، پادشاه اصلاح‌کننده، آگاهانه به دره هینوم بی‌حرمتی کرد و آن را برای عبادت نامناسب ساخت تا این قربانی‌های انسانی برای مولک نتوانند ادامه پیدا کنند (کتاب‌های پادشاهان دوم ۲۳:۱۰). یوشایا دره را از نظر آیینی و تحت‌اللفظی «ناپاک» کرد. 

پرستش مولک و خود خدای مولک، «پلیدی عمّونیان» خوانده میشد. به دلیل ماهیت وحشتناک آنچه آنجا به نام مولک انجام میشد، خود دره هینوم برای یهودیان مکان پلیدی تلقی میشد که همیشه با خون، اجساد، کثیفی و سوزاندن همراه بود. 

جهنم: دره کشتار

پادشاه یوشیا در اصلاحات خود علیه دره هینوم توسط ارمیای نبی تشویق شد. اما ارمیا فراتر از درخواست اصلاحات پیش رفت. او نه تنها اعمال صورت‌گرفته در دره را محکوم کرد بلکه به آن‌ها هشدار داد در صورت تکرار آن اعمال، خرابی و فاجعه نازل خواهد شد. ارمیا درباره داوری خداوند علیه یهود پیشگویی کرد چون اجازه وقوع این اتفاقات را داده بودند. او گفت روزی باید نام آن را از دره هینوم به دره سلاخی تغییر دهند، بخاطر همه اجسادی که آنجا هستند. اجساد به قدری زیاد خواهند بود که جایی باقی نخواهد ماند. پرندگان و جانوران آن‌ها را خواهند خورد و سرانجام آن مکان به یک زمین بایر تبدیل خواهد شد (ارمیا ۷:۳۰-۳۴ به فصل ۱۹ مراجعه کنید). 

«آن‌ها مکانهای بلند بعل را در وادی هینوم ساخته‌اند تا پسران و دختران خود را از آتش به سوی مولک بگذرانند، چیزی که من هرگز به آن‌ها امر نکرده بودم و هرگز به ذهن من خطور نکرده بود که مرتکب چنین عمل شنیعی شوند.» ارمیا ۳۲:۳۵

بسیاری از مفسران پیشگویی ارمیا درباره داوری را اشاره‌ای به اسارت یهودیان در بابل می‌دانند. این تفسیر از دیدگاه زمانی درست است. ارمیا از سال سیزدهم پادشاه یوشیا (۶۲۶ قبل از میلاد) تا پس از سقوط اورشلیم و نابودی معبد سلیمان در سال ۵۸۷ قبل از میلاد به عنوان نبی فعال بود. نبوت ارمیا فتنه‌انگیز تلقی شد و بنی‌اسرائیل او را تا زمانی که نبوکدنصر اورشلیم را محاصره و آن را تصرف کرد، حبس کردند. 

جهنم: زباله‌دان همیشه در حال سوختن

روایتی وجود دارد مبنی بر اینکه دره هینوم به دلیل اصلاحات یوشیا به مکانی ناپاک تبدیل شد. این تغییرکاربری دره از محل کودک‌کشی به یک زباله‌دان همیشه سوزان پس از بازگشت از تبعید دائمی شد. گفته می‌شود از این دره به عمد این استفاده‌ها را کردند: 


زباله‌دانی برای کل شهر، کنار اما خارج از آن
جایی که اجساد جنایتکاران و حیوانات را در آن پرتاب می‌کردند
جایی برای خلاصی از مدفوع انسان، آب کثیف، زوائد درون شکم جانوران ذبح‌شده و انواع زباله‌ها
منطقه‌ای که همیشه در حال سوختن و دود کردن است، چون برای جلوگیری از انتشار آفات و بوهای زننده آتش همیشه روشن است

تصویر ترسیم‌شده، همانگونه که یوشیا برنامه‌ریزی کرده بود تا جلوی تکرار اعمال شنیعی که دره را بدنام کرده بودند بگیرد، ناپاک‌سازی مذهبی است. اما یک حس انزجار و تخریب نیز به آن اضافه شده است. این گونه بود که نام این مکان با هر چه بدی و زشتی بود مترادف شد. 

این دره برای ساکنان اورشلیم نمادی از زشتی و پلیدی و رنج و آتش بود و بنابراین نام این دره بهترین کلمه برای توصیف عذابی بود که در جهنم اخروی وجود خواهد داشت. مردم با شنیدن این نام از زبان حضرت عیسی، کاملا بدی و رنج‌آور بودن آنچه او می‌گفت را درک می‌کردند. به همه این زشتی‌ها، حشره‌ها و کرم‌هایی را اضافه کنید که از میان زباله‌ها می‌خزیدند. شاید این منشا عبارتی باشد که حضرت عیسی برای توصیف وحشت جهنم به کار برد: 

«جایی که کرم‌های آن هرگز نمی‌میرند و آتش آن هرگز خاموش نمی‌شود.» مرقس ۹:۴۳.۴۵

جهنم: دریاچه آتش آینده

محققان تقریباً هم‌نظر هستند که جهنم و دریاچه آتش القاب مترادف برای اشاره به یک مکان هستند. در عهد عتیق نکاتی درباره دریاچه‌ی سوزانی وجود دارد که در آن گناهکاران تا ابد باقی خواهند ماند. برای نمونه، دانیال درباره نهری از آتش نوشت که از حضور خدا جاری میشد (دانیال ۷:۱۰).

«آتش و درخشش آن، پدیده‌های دائمی تجلی خداوند در جهان هستند، به عنوان عناصر زمینی که بیش از هر چیز مناسب تجسم خشم سوزانی هستند که خداوند با آن… گناهکاران را مجازات و نابود می‌کند… آتشی که با شعله‌هایی احاطه شده که عرش خدا آن‌ها را به شکل نهری از جانب خود به جهان سرازیر می‌کند و هر آنچه را که در جهان در برابر خداوند گناهگار و دشمن بوده می‌بلعد…» کیل و دلیچ، تفسیر کتاب مقدس درباره عهد عتیق.

رودخانه‌ها و دریاچه‌های آتشین در کتاب مردگان مصری نیز ذکر شده‌اند. اما بیشتر در آخرین بخش کتاب مقدس (مکاشفه یوحنا) به آن اشاره شده است. نخستین اشاره زمانی است که دجال زنده به دریاچه آتشی که با گوگرد می‌سوزد انداخته می‌شود (۱۹:۲۰). سپس، در آخرین نبرد میان خیر و شر، آتش از آسمان فرو می‌ریزد تا شیطان و لشکر او را در حالی که علیه قدیسین حرکت می‌کنند، ببلعد. سپس او نیز به دریاچه‌ای از آتش و گوگرد انداخته می‌شود، جایی که برای همیشه روز و شب در عذاب خواهد بود (مکاشفه ۲۰:۹-۱۰). در نهایت، تجسم‌های مرگ و جهنم به عنوان نمادی از شکست هر دشمن به درون پرتاب می‌شوند (۲۰:۱۴). آخرین اشاره از خود حضرت عیسی است. 

«کافران، فرومایگان، قاتلان، زناکاران، کسانی که جادو می‌کنند، بت‌پرستان و همه دروغگویان به دریاچه آتشین گوگرد سوزان سپرده خواهند شد. این دومین مرگ است.» مکاشفه ۲۱:

مطالب مفید