پرسه ای در اقلیمِ ژانرهای سینمایی / بخش پنجم؛ ژانرِ اکشن (پارت اول)
المیرا ندائی
یکی از پرطرفدارترین، محبوبترین و در عینِ حال پرهزینهترینِ ژانرها در تولید، ژانر اکشن است که در تمامی ردههای سنی مخاطبینِ وفادارِ خود را در سرتاسرِ جهان در چنگ خود دارد.
پروتاگونیست و یا پروتاگونیست و همراهانش با تنوعی از حوادث و ماجراها روبرو هستند؛ محوریتِ متن بر اساس تلاشهاییست که قهرمان در جهت عبور از دشمنان به کار میبرد. تلاشهایی که عاری از خشونت نیستند و نیازمندِ قدرت بدنی و فیزیکی او هستند و صحنههایی هیجان انگیز را رقم میزنند؛ صحنههایی در قالبِ مبارزاتِ نفسگیر، جنگ، فرار، تعقیب و گریز، زد و خورد، انفجارات، بدلکاری، عملیات نجات، بلاهای طبیعی (سیل، زلزله، و آتش سوزی)، فعالیتهای خطرناک (صخرهنوردی) و هر گونه تعاملِ فیزیکی که لازمهی آن دستآوردهای فیزیکی، تکنیکهای رزمی و افکتهای بصری و صوتیِ ویژه است.
تسلطِ بر رزم نیز به نوبهی خود نیازمندِ استفاده از سلاحهای پیشرفته، تکنولوژی پیشرفته، و استراتژیهای هوشمندانه است.
تحرکاتِ دائم دوربین و ضربآهنگ بالا و سریع به کمکِ جلوههای ویژهی بصری و صوتی، به شرط بالا بودنِ کیفیت، میتوانند تا حد قابل توجهی هزینه و دردسرهایِ یک فیلم اکشن را کاهش دهند.
پایین بودنِ کیفیتِ جلوههای بصری و صوتی، به باورپذیریِ محتوای داستان آسیبِ جدی وارد میکند و گهگاه تمسخرِ مخاطبان را به همراه دارد.
ژانر اکشن که ماهیتأ با دو ژانرِ تریلر و ماجرایی به ویژه در زمینهی شکلگیری درام نزدیکی بسیار دارد، با هدفِ تزریق هیجان هر چه بیشتر به رگهای مخاطب به وجود آماده است؛ تا جایی که مخاطب بتواند برای مدتی هر چند کوتاه از دنیای واقعی فاصله بگیرد. این ژانر در دهههای اخیر با اِلِمانهای جاسوسی درآمیخته است و فیلم های جادهای نیز همگی در ژانر اکشن گنجانده میشوند.
به طورِ معمول، پرفروشترینِ فیلمها در گیشه، فیلمهای اکشن هستند. این ژانر که به ندرت به صورتِ مستقل دیده میشود، عمدتأ از طریقِ تلفیق با سایرِ ژانرها، مولد زیر شاخههای متنوعی به شکل زیر شده است:
۱. وسترن:
سبکِ زندگی در غرب وحشی و زمختی آن سرزمین در نیمهی دوم قرن نوزدهم میلادی را به تصویر میکشد. داستان حول محورِ زندگیِ یک کابوی تفنگدار میچرخد که در میانِ مزارع در شهرهای کوچکِ مرزی که معمولأ نزدیک به خطوطِ راه آهن هستند و از لحاظ نظامی ایزوله شدهاند، زندگی میکند. صحنههای اکشن عمدتأ در صحراها و کوههای متروکه اتفاق میافتند؛ مانند وسترنِ ماندگارِ «خوب،بد، زشت» به کارگردانیِ سرجو لئونه محصولِ ۱۹۶۶ آمریکا.
۲. جنگی:
این فیلمها به موضوعاتی همچون جنگ و حماسه میپردازد و نبرد بین ارتشها، سپاهها، نیروهای زمینی هوایی و دریایی را به تصویر میکشد. داستان ممکن است روایتی خیالی، بر مبنای واقعهای تاریخی و یا زندگینامهی اسیران جنگی و کسانی باشد که طی عملیات مخفی نظامی، حماسه میآفرینند؛ مانند فیلمِ «شجاع دل» به کارگردانیِ مِل گیبسون محصولِ ٫۱۹۹۵ آمریکا.
۳. ماجراجویی:
معمولأ در محیطی فانتزی و عجیب و غریب روی میدهد. روایت اساسأ مبتنی بر جستجوست و اِلِمانهایی چون خشونت و مبارزهی جدی در آن کمرنگ هستند، مثلِ روایتهایی که دربارهی دزدان دریایی، شمشیر به دستان و ساموراییها نقل میشوند؛ مانندِ ماجرای «دزدانِ دریاییِ کارائیب: مروارید نفرین شده» به کارگردانیِ گور وربینسکی محصولِ ۲۰۰۳ آمریکا.
۴.رزمی:
در این فیلمها، دامنهی وسیعی از هنرهای رزمی به اشکالِ مختلف به تصویر کشیده می شوند.
قهرمان اصلی داستان از طریقِ تمریناتِ طاقتفرسا و نفسگیر به دنبالِ رسیدن به سطحی از قدرت بدنی برای مبارزه است که مرزها و محدودیت های فیزیکی انسان را پشت سر میگذارد و تبدیل به مزیتِ رقابتی او در مصاف با هر ضدقهرمانی میشود؛ مانندِ «ماتریکس» به کارگردانیِ لانا واچوسکی و لیلی واچوسکی محصولِ مشترک آمریکا و استرالیا
۵.علمی-تخیلی:
مملو از جلوههای ویژه و بعضأ عنصرِ هراس است. تازهترین تکنولوژی روز و علومی که به آیندهی فن آوری در جهان مربوط میشوند، دستمایهی هنرمند و آفرینشگر است، پدیده هایی که توجیه علمی ندارند و موجوداتی فرازمینی و بیگانه با دنیا با حس ششم قوی و قدرتهای فرازمینی، رباتهایی که قادرند با استفاده از سفینههایشان حتی در طول زمان سفر کنند، همگی به تصویر کشیده می شوند؛ مانند فیلمِ «میان ستاره ای» به کارگردانی کریستوفر نولان محصول ۲۰۱۴ آمریکا.
۶.ابرقهرمانی:
یک یا گروهی از ابرقهرمانها شجاعانه و سرسختانه به مصافِ یک ابرشرور یا گروهی از ابرشرورها میروند. بسیاری از پرفروشترین فیلمهای قرن تاکنون، آثار ابرقهرمانی بودهاند. ابرقهرمانها با استفاده از نیروهای ابرانسانی و فوقالعادهی خود قصد دارند از مظلومان دفاع کنند و از این طریق دنیا را تبدیل به جای زیباتر و امنتری برای زندگی کنند؛ مانندِ فیلمِ «شوالیه ی تاریکی برمی خیزد» به کارگردانیِ کریستوفر نولان محصول ۲۰۱۲ آمریکا.
۷.انتقام جویانه:
روایتی جذاب و هیجان انگیز از شخصیتیست که با انگیزههای قوی به دنبالِ جبرانِ ظلمهاییست که در حقاش شده. عطشِ سیریناپذیرِ وی برای انتقام، سفری پرمخاطره را روایت میکند؛ مانندِ مجموعه فیلمهای «جان ویک» به کارگردانیِ چاد استاهلسکی محصولِ آمریکا.
۸.جاسوسی:
دنیایِ پنهانی و مخوفِ مأمورانی مخفی را به تصویر میکشد که درگیرِ مأموریتهای مرگبار هستند. پیچیدگیهای غیرمترقبه و دسیسهها و تهدیدات سیاسی، عناصرِ اصلی دلهره، تعلیق، کشش و هیجان در این ژانرِ محبوبِ سینمایی هستند؛ مانندِ فیلمِ مهیجِ «آنا» به کارگردانیِ لوک بسون محصول ۲۰۱۹ فرانسه.
۹.کمدی:
تلفیقِ دو ژانرِ کمدی و اکشن تا به امروز منجر به خلقِ آثاری به یادماندنی در سینما شده که توانسته است مخاطب جهانی را به خود جلب کند. خشونتِ موجود در ژانر اکشن در کنارِ لطافتِ کمدی، یک فیلمِ متعادل خلق میکند به شرط آنکه کارگردان و نویسنده قادر به چیدن درست پازلهایی از جنس اکشن باشند که قابلیت تلفیق با کمدی را داشته باشند؛ مانندِ فیلمِ «قطارِ سریع السیر» به کارگردانیِ دیوید لیچ محصول ۲۰۲۲ آمریکا.
۱۰.هنری:
انگارههای سینمای هنری با درونمایهای بعضأ نئونوآر به فیلم افزوده میشوند.
در لایههای زیرین متن، مضامینِ متافیزیکی و فلسفی در جریان هستند. شاید به جرأت بتوان گفت که مجموعهی دو قسمتیِ «بیل را بکش» به کارگردانیِ کوئنتین تارانتینو با رگههای عمیقِ انتقامجویانه در این کتگوری جای دارد.
حیاتِ ژانرِ اکشن به توسعه و پیشرفتِ تکنولوژی و تجهیزاتِ سینمایی گره خورده است.
از آنجاییکه سینمای ایران از طرفی مجهز به متخصصین و تجهیزات سینمایی استاندارد نیست، و از طرف دیگر در پروداکش ناتوان است و با فقدانِ بازیگرانِ و نویسندگانِ چیرهدست، توانا و مناسبِ این ژانر مواجه است، و آثار اکشن خارجی با کیفیت در دسترسِ مخاطب ایرانی هستند، ژانر اکشن در ایران روز به روز لاغرتر، کم رمقتر و بیفروغتر شده است.
از منظرِ این گونهی سینمایی، سینمای ما، سینمای جریانمندی نیست و اصولأ یک «اکشن» یک ژانرِ مستقل و شخصیتمند قلمداد نمیشود.
در سینمایِ قبل از انقلاب «اکشن» تنها بخشی از فیلم بود مانند آثار درخشانی چون «چهارراهِ حوادث» اثرِ ساموئل خاچیکیان (۱۳۳۳) و یا «قیصر» اثرِ ماندگار و برجستهی مسعود کیمیایی (۱۳۴۸).
در سینمایِ بعد از انقلاب اسلامی، دهههای ۶۰ و ۷۰ دهه های باشکوهی برای این ژانر بودند زیرا ما با سینمایی مواجه بودیم که از فیلمفارسیها و فیلمهای خارجی فاصله گرفته بود و بخش اعظمی از محتوا، موضوعات و درونمایههای خود را از دست داده بود، و بالطبع این بهترین مجال برای ژانرِ اکشن بود تا جایی که بتواند جایِ پایِ خود را به عنوانِ یک جریانِ ثابتِ سینمایی ثبت کند اما دیری نپایید که با ورود به دههی ۸۰ و شکوفایی سینمایِ دفاع مقدس در آثاری همچون ساختههای ابراهیم حاتمیکیا، ژانر اکشن کم کم مهجور و مهجورتر شد.
در میانِ آثارِ اکشنِ موفق و ماندگارِ دههی ۶۰ و ۷۰ میتوان از «تیغ و ابریشم» ساختهی مسعود کیمیایی (۱۳۶۴) و «نابخشوده» ساختهی ایرج قادری (۱۳۷۵) نام برد.
در ادامه و به ترتیب، ابتدا به تأثیرات سینمایِ خاور دور بر ژانرِ اکشن در سینمای هالیود مپردازیم، و سپس سبکِ متفاوت و منحصر بفردِ ‘کریستوفر نولان’ در خلقِ آثارِ اکشن را نقد و بررسی خواهیم کرد.