حرف‌های هیچکاک، ۴۵ سال بعد از غیبت؛ …برای رهایی از ترس!

*پرویز نوری
به سال ۱۹۲۵ مرد جوانی به نام آلفرد هیچکام نخستین فیلم خود را کارگردانی کرد؛ باغ لذت. از آن سال به بعد او به شکل سحرانگیزی همه را جذب کرد. با دلهره‌‌هایی که ترس و هراس را تا آخرین دو اثرش جنون (۱۹۷۲) و توطئه خانوادگی (۱۹۷۶) در دل کوچک و بزرگ به وجود آورد. یک بار گفته بود: « برای رخایی از ترس باید درباره‌اش فیلم می‌ساختم…»
آلفرد هیچکاک (۱۹۸۰-۱۸۹۹) یکی از مهم‌ترین و تاثیرگذارترین فیلم‌سازهای تاریخ سینماست.
نگاه و تصاویر او از طریق ترکیبی از استعداد، خلاقیت، نبوغ و انرژی شکل گرفته است. طی ۶دهه حدود ۵۰فیلم ساخته که بسیاری از آن‌ها در مدارس سینمایی دنیا تدریس می‌شود. او را ظاهراً به موابه «استاد دلهره» می‌شناسند و امضایش بر هر فیلم، حضور در صحنه‌ای کوتاه از آن فیلم است. کمتر کسی متوجه نمی‌شود که این یک فیلم هیچکاک نیست.
به دلیل دوران کودکی‌اش، فیلم‌های او به موضوع‌های مرگ، جنایت، گناه و شرم توجه نشان داده است. آفریننده سرگیجه، روانی، شمال از شمال غربی، طلسم شده، بدنام و پرندگان، هیچکاک را به عنوان فیلم‌سازی با سبک و سیاق خاص، تعلیق هوشمندانه و کمدی سیاه‌های مدرن شناسانده و شاید آن حس شوخ‌طبعی تاریک او بیش‌تر به خاطر نحوه اجرای موضوع‌هایش بر مبنای رئالیستی خطرناک صورت گرفته است. فیلم‌سازی از دوره صامت تا ناطق و از انگلستان تا آمریکا. از دلهره‌ای‌ها تا رومانتیک‌های پیچیده، و از چالش‌های سینمایی و نقش ستارگان سینما در فیلم، و مهم‌ترین داستان و بهره‌گیری از صدا و رنگ. او ۴۶بار نامزد آشکار شده اما هیچ‌وقت در مقام کارگردان -علیرغم پنج بار نامزدی-  اسکار نگرفته است [تنها یک اسکار افتخاری در سال ۱۹۷۲].
حرف‌های هیچکاک هم هیچ زمانی کهنه نمی‌شود. مثل فیلم‌هایش.
او در این گفت‌وگو درباره جنایت، جوانی، پیری و تم‌های مطرح دیگر حرف زده است.

*درباره جوان‌های امروز چه احساسی دارید؟
-می‌دانید که من طرفدار جوان‌هام. اولین سناریویم را در ۲۲سالکی نوشتم و کارگردانی را هم در ۲۵سالگی. بنابراین رابطه‌ام با جوان‌ها همیشگی است. وقتی امروز مردم می‌گویند من ۷۰سالگی را پشت سر گذاشته‌ام، می‌گوید به قطع و یقین دروغ محض است. من دو بار ۳۵ساله‌ام، همین فقط. دو تا ۳۵سال!

*‌درباره اعتیاد جوان‌ها چه می‌گوید؟
-فکر کنم جوان‌ها از LSD می‌ترسند. همین طور علف. حالا که شنیدم دارند قانونی‌اش می‌کنند.

*درباره روابط بین آن‌ها -که این روزها آزادانه است- چه عقیده‌ای دارید؟
-سعی‌ام بر این است که به گونه‌ای غیرمعمول به آن نگاه کنم و نه مطابق رسم کنونی.

*شما دو دقیقه صحنه عاشقانه در «بدنام» نشان دادید که مال بیش از ۲۰سال قبل بود. وقتی کری گرانت با تلفن صحبت می‌کرد و اینگرید برگمن در کنار او… همین طور در «شمال از شمال غربی»…
-بله، دوباره گرانت. وقتی او با ایوا مری‌سنت در کوپه قطارند. در صحنه «بدنام» همچنین است. این مسائل به خیلی سال‌های قبل برمی‌گردد. البته در «توپاز» هم بود اما بیش‌تر می‌گذارم به پای دخیل تماشاگر.
همین کار را با خشونت می‌کنم. تمام سعیدلو در «روانی» این بود که از خشونت زیاد پرهیز کنم و بگذارم احساس خشونت در ذهن تماشاگر ایجاد شود. در پایان فیلم خواستم تماشاگر خشونت واقعی را حس کند، خشونتی که پیش از آن روی پرده ندیده بودند.

*درباره خشونت در «بیگانگان در ترن» با یک چرخ‌فلک درهم شکسته نشان دادید آدم به ماجرا کشیده می‌شود اما در آن صحنه بسیاری از کودکان بی‌گناه هم به قتل می‌رسد.
-این مورد نادری است.

*در «پرندگان» کلی آدم کشته می‌شود.
-فقط چهار یا پنج تا. خشونت روی پرده، خشونت را در مردم افزایش می‌دهد اما فقط آدم‌هایی که ذهنیتی مریض دارند. یک بار در جایی خواندم که مردی مرتکب قتل سه زن شده ولی می‌گوید زن سوم را به خاطر دیدن «روانی» انجام داده است. می‌خواستم از او بپرسم قتل زن در چه فیلمی باعث شده که زن دوم را به قتل رسانده؟ این طور فکر نمی‌کنید؟ به هنگام نمایش «روانی» پسر جوانی آمد سراغ من -۸ یا ۹ سال بیشتر نداشت- گفت: «برای نشان دادن خون، از خون مرغی استفاده کرده‌اند؟» و من گفتم: «نه، نه. من از سُس شکلات استفاده کردم» و او گفت: «مرسی». نقطه نظر او در این بود که از چی استفاده کرده‌اند. می‌دانست که فیلم است.

*مهم برای آقای هیچکاک چیست؟ پول؟ قدرت؟ یا تاثیر؟
-همه چیز برمی‌گردد به پول. من طی سال‌های متمادی ۹۱ درصد بیمه پرداخته‌ام. با این حال، تصورم بر این است که مهم‌ترین مسئله در ساخت فیلم، بهره‌گیری از ذهن است، بادهمه استعدادی که در شما وجود دارد، با همه تجربیات. همین طور که به پیش می‌روید درمی‌یابید که مشکل بیش‌تر می‌شود و سخت‌تر.

*تعلیق در فیلم‌های‌تان از کجا می‌آید؟
-تعلیق و دلهره را بیش‌تر از هر عامل دیگری در فیلم‌ها دوست دارن. چیزهایی هیجان ایجاد کند،..

مطالب مفید