آیا امام موسی صدر در زندان صیدنایا سوریه بوده است ؟ / سید موسی صدر که بود؟

به گزارش سلام نو به نقل از روزیاتو، در پی سقوط دولت «بشار اسد» شایعه شده است که نام امام موسی صدر در بین زندانیان زندان مخوف صیدنایا رویت شده است.

توئیتی از یک کاربر لبنانی که خود را فعال سیاسی معرفی کرده، اخیراً در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) بازتاب گسترده‌ای یافته است. این کاربر مدعی شده است که نام امام موسی صدر، روحانی برجسته ایرانی و بنیان‌گذار مجلس اعلای شیعیان لبنان، در میان زندانیان زندان صیدنایا در سوریه دیده شده است.

امام موسی صدر در سال ۱۳۵۷ در لیبی ناپدید شد و سرنوشت او همچنان به‌عنوان یکی از رازهای حل‌نشده باقی مانده است.

بیوگرافی سید موسی صدر

سید موسی صدر معروف به امام موسی صدر در ۱۴ خرداد ۱۳۰۷ در قم به دنیا آمد. پدر او سید صدرالدین صدر، جانشین شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیه قم و از مراجع بزرگ زمان خود بود و مادرش صفیه طباطبایی قمی فرزند سید حسین طباطبایی قمی و خواهر سید حسن طباطبایی قمی بود.

او درس‌های ابتدایی را در دبستان حیات قم گذراند و پس از آن وارد دبیرستان سنایی شهر قم شد و هم‌زمان با دوره دبیرستان، به تحصیل علوم اسلامی در حوزه علمیه قم مشغول شد.

خاندان صدر یکی از مشهورترین خاندان‌های شیعه است که در ایران، عراق و لبنان زندگی کرده‌اند. جد پدری موسی صدر، سید اسماعیل صدر، جانشین میرزا حسن شیرازی مرجع زمان خود و نیای مادری‌اش حسین طباطبایی قمی جانشین سید ابوالحسن اصفهانی و رهبر قیام علیه رضاشاه بود.

از دیگر مشاهیر و بزرگان این خاندان می‌توان از سید صالح شرف الدین، سید صدر الدین صدر موسوی عاملی و سید ابوجعفر خادم الشریعه نام برد. سید رضا صدر عالم دینی شهیر شیعه هم برادر بزرگ امام موسی صدر بود.

ازدواج و فرزندان

همسر او پروین خلیلی است و چهار فرزند او صدر الدین، حمید، حورا و ملیحه صدر هستند.

تحصیلات

پس از اتمام دوران دبیرستان امام موسی صدر وارد حوزه علمیه شد. استادان فقه و اصول او در قم سید محمد باقر سلطانی طباطبایی، حسینعلی منتظری، سید جلال الدین طاهری، سید حسین طباطبایی بروجردی، شیخ عبدالجواد جبل عاملی، محمد حجت کوه کمری، سید احمد خوانساری و سید محمد محقق داماد بودند و فلسفه را نزد علامه سید محمدحسین طباطبایی و سید رضا صدر فرا گرفت.

امام موسی صدر یکی از معدود روحانیون بود که در کنار تحصیلات حوزوی تحصیلات دانشگاهی را هم با تکمیل کردن دوره دبیرستان ادامه داد. در سال ۱۳۲۹ به عنوان اولین روحانی دانشجو و دانشگاهی در لیسانس رشته اقتصاد در حقوق به عنوان نخستین طلبه وارد دانشگاه تهران شد و در سال ۱۳۳۲ فارغ‌التحصیل شد.

حوزه نجف

صدر بعد از اتمام تحصیلات دانشگاهی عازم نجف شد تا به تکمیل تحصیلات حوزوی خود بپردازد. او در نجف نزد سید محسن حکیم، شیخ مرتضی آل یاسین، سید عبدالهادی شیرازی و شیخ حسین حلّی فقه می‌آموزد و از درس اصول سید ابوالقاسم خویی بهره می‌برد و فلسفه را نیز نزد صدرا بادکوبه‌ای فرا می‌گیرد.

صدر قبل از عزیمت به نجف، از سوی علامه طباطبایی مسئولیت نظارت بر نشریه انجمن تعلیمات دینی را بر عهده گرفت. وی هم‌زمان با تحصیل در حوزه علمیه نجف، به عضویت هیات امناء جمعیت منتدی النشر درآمد و پس از بازگشت به قم ضمن اداره یکی از مدارس ملی این شهر، مسئولیت سردبیری مجله تازه تأسیس مکتب اسلام را بر عهده‌ گرفت.

از مهم‌ترین اقدامات او در آخرین سال اقامت در شهر قم، تدوین طرحی گسترده جهت اصلاح نظام آموزشی حوزه‌های علمیه بود، که با همفکری آیت الله بهشتی و آیت الله مکارم شیرازی صورت گرفت.

امام موسی صدر در لبنان

امام موسی صدر در اواخر سال ۱۳۳۸ و به دنبال توصیه‌های افرادی همچون بروجردی، حکیم و شیخ مرتضی آل یاسین، وصیت سید عبدالحسین شرف الدین رهبر متوفی شیعیان لبنان را پاسخ گفت و به عنوان جانشین وی، سرزمین مادری خود ایران را به سوی لبنان ترک کرد.

لبنان در میان کشورهای خاورمیانه‌ای کشور متفاوتی است. برخلاف ایران با اکثریت شیعه و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس با اکثریت سنی مذهب، کشور فرق و ادیان مختلف است. سنی‌ها، دروزی‌ها و مسیحی‌ها در کنار شیعیان در این کشور زندگی می‌کنند.

در دهه‌های پنجاه و شصت میلادی لبنان پر رونق‌ترین دوران خود را سپری می‌کرد و به عروس خاورمیانه و سوئیس شرق معروف بود. آزادی، دموکراسی، رونق توریسم و بانکداری از شاخصه‌های اصلی لبنان در قیاس با سایر کشورهای خاورمیانه بود. اما واقعیت تلخ این بود که شیعیان لبنان فقیرترین و کم بهره‌ترین قشر در میان اقشار مختلف لبنانی بودند.

بعد از ورود به لبنان امام موسی صدر مطالعاتی در راستای علل عقب افتادگی شیعیان لبنان انجام داد. برخی منابع خبری و نزدیکان صدر مدعی شده‌اند او در زمستان ۱۳۳۹ پس از تجدید سازمان «جمعیت خیریه البر و الاحسان» تکدی‌گری را از شهر صور و اطراف آن برانداخت. احتمالا این ادعا بیش از هر چیز به خاطر علاقه نزدیکان به سید موسی صدر بوده است. سید موسی صدر همچنین چندین بنیاد خیریه در مناطق شیعه‌نشین لبنان راه اندازی کرد.

امام موسی صدر با رهبران مسیحی و سنی لبنان از جمله مطران یوسف الخوری، مطران جرج حداد، شیخ محی الدین حسن ارتباط نزدیکی برقرار کرد و در تمام مراسم سوگواری یا شادمانی شیعیان شرکت کرد. گفته شده امام موسی صدر در تابستان ۱۳۴۱ در مغازه یک بستنی فروش مسیحی حضور پیدا کرد که به حکم فقهی متفاوت او در باب طهارت اهل کتاب انجامید. در اواخر تابستان ۱۳۴۱ مطران گریگوار حداد به شهر صور آمد و از امام صدر برای عضویت در هیات امنای جنبش حرکت اجتماعی دعوت کرد.

از اواخر سال ۱۳۴۱ امام موسی صدر در کلیساها، دیرها، و مجامع دینی و فرهنگی مسیحیان شرکت می‌کرد. دو سخنرانی او در دیر المخلص در جنوب لبنان و کلیسای مارمارون در شمال لبنان تاثیر بسیاری در روابط سایر فرقه‌ها با شیعیان گذاشت.

سید موسی صدر در ۱۳۴۲ طی سفری دو ماهه به کشورهای شمال آفریقا، طرحی نو جهت همفکری مراکز اسلامی مصر، الجزایر و مغرب با حوزه‌های علمیه شیعی لبنان در انداخت. وی در بهار ۱۳۴۴ سلسله گفتگوهایی را میان عالمان مسلمان و عالمان مسیحی در مؤسسه فرهنگی «الندوه اللبنانیه» به راه انداخت که بیش از گذشته در نزدیکی مسیحیان و مسلمانان نقش داشت.

امام موسی صدر در سال ۱۳۴۷ به عضویت مرکز اسلام‌شناسی استراسبورگ در آمد و با برگزاری سمینارهای متعدد به بحث و تبادل نظر میان ادیان پرداخت. با اقدامات امام موسی صدر زمینه برای ایجاد یک تشکل سیاسی شیعه مهیا شد و در سال ۱۳۴۸ مجلس اعلای شیعیان لبنان توسط او تاسیس شد.

بلافاصله پس از افتتاح مجلس اعلای اسلامی شیعه، از شیخ حسن خالد مفتی اهل سنت لبنان دعوت کرد تا با همفکری یکدیگر برای توحید شعائر، اعیاد و فعالیت‌های اجتماعی طوایف اسلامی، تدبیری بیندیشند و در همین راستا طرح مدونی را به اجلاس مجمع بحوث اسلامی قاهره در سال ۱۳۴۹ ارائه کرد که به عضویت دائم او در این مجمع انجامید.

از دیگر اقدامات سیاسی امام موسی صدر تشکیل کمیته دفاع از جنوب متشکل از طوایف مسلمان و مسیحی برای جلوگیری از حملات اسرائیل بود.

امام موسی صدر و مسئله اسرائیل

«من هم مانند هر کسی می‌دانم که اسرائیل دشمن عرب، مسلمانان، مسیحیان و انسانیت و سرانجام دشمن خداوند سبحان است. فکر نمی‌کنم در طول تاریخ انسانی بتواند موضعی روشن‌تر از موضعی که باید در برابر اسرائیل بگیرد، داشته باشد. چه بسا کسانی که شهادت در راه خدا را آرزو می‌کنند، نمی‌توانند میدانی شریف‌تر از این میدان بیابند. از همین رو، من در لبنان و در کرانه باختری بر خود لازم می‌بینم که همه آنچه دارم از جمله جان خود را برای مبارزه با اسرائیل به کار گیرم. این جنگ خدمت بزرگی حتی به یهودیان است، زیرا صهیونیسم و نظام نژادپرست آن یکی از مهم‌ترین خطرها برای آنان است و ضربات جبران‌ناپذیری به آنان وارد می‌کند.»

امام موسی صدر در سال ۱۳۴۴ گروهی از جوانان شیعه را به مصر اعزام کرد تا در دوره‌ای شش ماهه فنون نظامی را فرا گیرند. با بازگشت این جوانان که اولین کادرهای مقاومت لبنان بودند، عملیات مشترک رزمندگان فلسطینی – لبنانی در شمال فلسطین اشغالی آغاز شد.

بخش اعظم نیروهای رزمنده از جوانان شیعه لبنان، و فرماندهی عملیات بر عهده رزمندگان فلسطینی بود. این نوع عملیات مشترک تا اوایل ۱۹۷۲ ادامه یافت. اولین شهید شیعه در عملیات علیه رژیم صهیونیستی، از جوانان شهر مرزی ناقوره بود که در ۱۳۴۷ به شهادت رسید.

در مهر ۱۳۴۸ موسسه صنعتی جبل عامل که بعداً به کارگاه کادرسازی امام موسی صدر تبدیل شد را تاسیس کرد. امام موسی صدر برای راه اندازی این مدرسه با برخی دوستان نزدیکش در ایران که جملگی عضو نهضت آزادی بودند مشورت کرد و مهدی بازرگان و ابراهیم یزدی هم برای اداره این موسسه مصطفی چمران را به او معرفی کردند.

ابراهیم یزدی درباره معرفی مهدی چمران به امام موسی صدر می‌گوید: «آقا موسی صدر که از زمان دانشجویی با ایشان رفیق بودم، می‌‏خواست یک مرکز پزشکی بسازد و مایل بود در لبنان بمانم و برای این مرکز کمکش کنم، اما بعد از قطع روابط ایران و لبنان که سفر ایرانیان به لبنان ممنوع شد و دولت لبنان به ایرانیان فشار آورد، فضای امنیتی لبنان برای ما دشوار شده بود؛ بنابراین دوستان ما از منطقه خارج شدند و من هم به آمریکا بازگشتم و به همان دانشگاهی رفتم که قبلاً آنجا کار می‏‌کردم. چمران هم در آمریکا بود تا وقتی که آقای صدر مدرسه مهندسی را در شهر صور تشکیل داد با من مکاتبه کرد و خواست مهندس قابلی را به او معرفی کنم و من هم دکتر چمران را معرفی کردم. دکتر چمران به دعوت آقا موسی صدر به لبنان رفت و رئیس مدرسه مهندسی شد. وقتی چمران رفت فقط کار اداره آنجا را انجام نمی‏داد بلکه برنامه‏‌های دیگری که داشتیم شکل گرفت و من و دیگر دوستان با آقا موسی صدر و دکتر چمران در ارتباط بودیم. چمران تا زمان پیروزی انقلاب در لبنان بود.»

چهره‌های نزدیک به امام موسی صدر چهره‌های عضو یا منتسب به نهضت آزادی بوده‌اند و تقریبا از مذهبیون نزدیک به آیت الله خمینی در میان حلقه صدر کمتر کسی دیده می‌شود. صدر بعدها همراه با مصطفی چمران جنبش اَمل را پایه‌گذاری کرد که در بعضی جهات با حزب الله لبنان با محوریت عقاید آیت الله خمینی اختلافات عقیدتی دارد.

در پی بمباران شدید جنوب لبنان توسط اسرائیل در سال ۱۳۴۹ و عدم واکنش مناسب دولت وقت، اعتصابی بی‌سابقه به دعوت امام لبنان را فرا گرفت، به گونه‌ای که دولت وقت را بر آن داشت برای بازسازی مناطق جنگی و برپایی پناهگاه‌های مناسب در آن، مجلس جنوب را تأسیس کند. به تدریج عملیات جوانان شیعه در داخل فلسطین اشغالی شکلی مستقل به خود گرفت. در شهریور ۱۳۵۱ و کمتر از ۲۴ ساعت پس از اشغال ۴۸ ساعته دو روستای قانای جلیل و جویا توسط سربازان اسرائیل نشست فوق العاده مجلس اعلای اسلامی شیعه با حضور تمامی اعضاء در روستای جویا برگذار شد.

پس از این حادثه و به هنگام تجاوز اسرائیل به روستای نیرهای صهیونیستی به روستای فاووق در جنوب لبنان، اولین عملیات غیر رسمی مقاومت لبنان به اجرا در آمد، که حاصل آن چند کشته و مجروح اسرائیلی بود. از پاییز ۱۳۵۱ آموزش نظامی جوانان شیعه شتاب بیشتری گرفت.

در خرداد ۱۳۵۴ و به دنبال وقوع انفجاری در اردوگاه نظامی عین البنیه در کوه‌های بقاع، که به شهادت ۲۷ تن از جوانان شیعه انجامید، امام موسی صدر رسما تاسیس «مقاومت لبنان» را اعلم کرد. با پایان یافتن جنگ داخلی لبنان و انتقال دامنه ناآرامی‌ها به جنوب، واحدهای مقاومت لبنان رسماً در نقاط استراتژیک مناطق مرزی مستقر شدند.

اولین عملیات بزرگ مقاومت لبنان علیه تجاوزات اسرائیل در اواخر ۱۳۵۵ صورت گرفت که پس از چند روز درگیری، به آزادسازی شهرک‌های طیبه و بنت جبیل انجامید. در سال ۱۳۵۶ امام موسی صدر با طرح اسکان پناهندگان فلسطینی در جنوب لبنان جلوگیری کرد و آن را سازشکارانه خواند.

ناپدید شدن امام موسی صدر

امام موسی صدر در تاریخ ۱۹۷۸ درست یک سال پیش از انقلاب ایران تصمیم می‌گیرد به لیبی سفر کند. به دلایل مختلف سفر امام موسی صدر به لیبی ضروری به نظر می‌رسید. چون اسرائیل از اجرای قطعنامه ۴۲۵ شورای امنیت و عقب‌نشینی از مناطق مرزی لبنان سر باز زده بود، صدر برای مذاکره دربارهٔ اوضاع بحرانی لبنان و خطرهای تهدیدکنندهٔ جنوب لبنان با رهبران کشورهای عربی به سوریه، اردن، عربستان سعودی و الجزایر سفر کرد و این کشورها را به برگزاری نشست محدود سران فراخواند.

او در گفت‌وگو با روزنامه اخبار خلیج چاپ بحرین اظهار داشت که هدف از انجام این مذاکرات آزادسازی مناطق جنوب لبنان است. خلاصه این گفتگو را روزنامه النهار مورخ ۲۴ ژوئیهٔ ۱۹۷۸ منتشر کرد.

صدر در الجزایر با رئیس‌جمهور هواری بومدین و محمد صلاح یحیاوی و دیگر مسؤولان جبهه آزادی‌بخش میهنی (الجزایر) گفتگو کرد. در یکی از این نشست‌ها به او توصیه شد که از کشور لیبی که در روند اوضاع نظامی و سیاسی لبنان اثرگذار است، دیدار کند و سفر دوره‌ای خود را تکمیل کند.

او در آن نشست اظهار داشت که تنها دیدارش از لیبی در سال ۱۹۷۵ برای شرکت در کنگره اسلامی بوده و او به دعوت لیبی برای دیدار وی از لیبی و گفتگو با رهبران آن پاسخ موافق خواهد داد. از طرف دیگر امام موسی صدر با تأسیس جنبش امل قصد تشکیل ارتشی را داشت که جامعهٔ شیعیان لبنان را نمایندگی کند، اما قدرت گرفتن حزب‌الله لبنان میان شیعیان لبنان دودستگی ایجاد کرد.

برخی از منابع سفر صدر به لیبی را در واکنش به هم‌پیمانی سوریه با حزب‌الله و در جهت جلب حمایت لیبی از امل می‌دانند. دلیل دیگر سفر امام موسی صدر به فلسطین اختلاف او با فلسطینیان بود. در دههٔ ۷۰ موسی صدر با برخی جناح‌های فلسطینی اختلاف پیدا کرد. زیرا مبارزان فلسطینی جنوب لبنان را پایگاه مبارزات خود با اسرائیل قرار داده بودند و در نتیجه آتش حملات اسرائیل متوجه بخشی از لبنان شده بود که شیعه‌نشین و تحت رهبری موسی صدر بود.

در برخی از منابع یکی از علت‌های احتمالی سفر صدر به لیبی استفاده از نفوذ معمر قذافی برای کنترل فلسطینیان ذکر شده است. قذافی پیش‌تر، ایدهٔ انتقال دائمی پناهندگان فلسطینی به جنوب لبنان را مطرح کرده بود که با مخالفت صدر مواجه شد.

در تاریخ ۲۰ اوت ۱۹۷۸ صدر به کاردار لیبی اطلاع داد که مایل است سفر در تاریخ ۲۵ اوت ۱۹۷۸ انجام شود و اینکه ناگزیر به ترک لیبی پیش از ۱ نوامبر ۱۹۷۸ است تا بتواند به همسر بیمارش که در حال درمان در فرانسه است رسیدگی کند و نیز باید برای پاره‌ای کارهای ضروری به لبنان بازگردد. نام اعضای هیئت همراه صدر را به کاردار لیبی اعلام شد.

سفارت لیبی در لبنان بلیت سفر صدر و همراهانش شیخ محمد یعقوب و عباس بدرالدین را به او تقدیم و به موجب نامه‌ای به خطوط هوایی الشرق الاوسط به شماره ۴/۳/۴۳۰ در تاریخ ۲۴ اوت ۱۹۷۸ چند صندلی در جایگاه ویژه هواپیما برای او رزرو کرد.

روز جمعه موسی صدر همراه شیخ محمد یعقوب و یکی از اصحاب مطبوعات یعنی عباس بدرالدین (مدیر خبرگزاری لبنان) به لیبی سفر کرد. در میان بدرقه‌کنندگان او در فرودگاه بیروت، کاردار لیبی محمود بن کوره حضور داشت. در فرودگاه طرابلس، رئیس دفتر ارتباطات خارجی کنگره عمومی خلق احمد شحاتی از صدر استقبال کرد. صدر و همراهانش در هتل الشاطی، در طرابلس غرب به عنوان میهمان رسمی دولت لیبی اقامت گزیدند.

موسی صدر و دو همراهش به ظاهر برای شرکت در مراسم بزرگداشت سالگرد به قدرت رسیدن معمر قذافی، رهبر لیبی در ۱۹۶۹، از بیروت به طرابلس سفر کردند، اما یک روز پیش از آغاز مراسم اعلام شد که او و همراهانش به‌طور غیر منتظره لیبی را به مقصد رم در ایتالیا ترک کرده‌اند. پس از آن دیگر خبری از موسی صدر یا همراهانش به دست نیامد و به نظر می‌رسید که آن‌ها در رم ناپدید شده باشند.

معمر قذافی رئیس‌جمهور لیبی اذعان می‌کند که قرار ملاقات وی با موسی صدر برای روز ۳۱ اوت ۱۹۷۸ تعیین شده بوده، ولی صدر با تغییر ناگهانی تصمیم خود و بدون اطلاع قذافی، لیبی را به قصد رم ترک کرده است. شیعیان لبنان قذافی را مسبب ماجرا دانستند و او را متهم کردند که موسی صدر را دستگیر کرده یا به قتل رسانده است. ادعایی که مقامات لیبی رد کردند و با ارسال یک گروه تحقیق به رم مدعی شدند که موسی صدر مطابق برنامه طرابلس را ترک کرده و در رم ناپدید شده است.

سازمان آزادیبخش فلسطین نیز بازرسانی به طرابلس فرستاد و در نهایت اعلام کرد چمدان صدر را در هتلی در طرابلس پیدا کرده است. در همین زمان شایعاتی در خاور میانه شنیده می‌شد که موسی صدر برای پیوستن به مبارزات سیاسی علیه شاه به موطن خود، قم، بازگشته است و شایعات دیگر حاکی از این بود که پلیس مخفی شاه او را ربوده است. البته این شایعه چندان نمی‌تواند صحت داشته باشد چرا که گفته می‌شد شاه ایران با امام موسی صدر روابط نزدیکی داشت و بعدها علی کنی را هم مامور پیگیری وضعیت امام موسی صدر کرده بود.

ابهامات زیادی درباره چرایی ربوده شدن امام موسی صدر وجود دارد. بسیاری انگیزه قذافی برای ربودن امام موسی صدر را عدم توجه او به توصیه‌های قذافی درباره فلسطینیان می‌دانند و برخی هم پای عرفات را به میان می‌کشند. نه تلاش‌های شاه و نه تلاش‌های جمهوری اسلامی ایران برای قطعی شدن وضعیت امام موسی صدر به نتیجه‌ای نرسید.

ایران بعد از انقلاب اسلامی پیگیری وضعیت امام موسی صدر را به توصیه حافظ اسد مسکوت گذاشت و هر چند با فشار خانواده صدر پیگیری‌هایی برای مشخص شدن وضعیت امام موسی صدر انجام شد، اما هیچ‌گاه به آن شکلی که مطلوب خانواده صدر بود ماجرا پیگیری نشد تا سرنوشت امام موسی صدر بعد از گذشت چهل سال در هاله‌ای از ابهام باشد.

امام موسی صدر و انقلاب اسلامی

این‌که امام موسی صدر چقدر با انقلاب اسلامی به آن شکلی که مدنظر آیت‌الله خمینی بوده موافقت داشته است از ابهامات تاریخ است. بسیاری از افراد معتقدند امام موسی صدر موافق نهضت آیت‌الله خمینی بوده و عده‌ای دیگر عقیده دارند که او همراهی چندانی با انقلاب اسلامی نداشته است. از جمله افرادی که معتقد به نظریه دوم هستند می‌توان به جلال‌الدین فارسی و آیت‌الله موسوی خوئینی‌ها اشاره کرد.

جلال‌الدین فارسی درباره صدر اینگونه گفته است: «آقای موسی صدر قبل از پیروزی انقلاب که من در لبنان حضور داشتم و انقلابیون دور من بودند نه دور او، با شاه رابطه خوبی داشت، ایشان می‌گفت که ما باید با مسیحیان متحد شویم و یک آخوند به کلیسا برود و یک کشیش نیز در مسجد پیش‌نماز شود. وقتی چنین حرفی را زد باید علیه او قیام می‌شد.»

امام موسی صدر از دیرباز با سران نهضت آزادی از جمله مهندس بازرگان و ابراهیم یزدی رفاقت نزدیکی داشت. وقتی که تصمیم گرفت موسسه صنعتی جبل عامل را تاسیس کند با مهندس بازرگان و ابراهیم یزدی مشورت کرد و حتی به توصیه آنان برای جلوگیری از اعدام موسسان مجاهدین خلق ملاقاتی هم با شاه داشت که به دلخوری یاران نزدیک آیت‌الله خمینی از جمله سید مصطفی خمینی پسر ارشد او انجامید.

مشی سیاسی امام موسی صدر او را به نهضت آزادی و چهره‌هایی همچون یزدی و قطب زاده نزدیک می‌کرد و به همین خاطر نزدیکان آیت‌الله خمینی از جمله آیت‌الله منتظری و پسران او رفتار امام موسی صدر را نمی‌پسندیدند.

نکته دیگری که درباره امام موسی صدر می‌توان ذکر کرد این است که مسئله اصلی او بهبود وضعیت شیعیان لبنان بود و به همین خاطر حاضر بود با هر کس از جمله محمد رضا شاه پهلوی دیدار و گفتگو کند.

برخی فعالان سیاسی مدعی‌اند امام موسی صدر می‌توانست یک آلترناتیو بالقوه برای حکومت نوپای اسلامی ایران در صورت رحلت آیت الله خمینی باشد و گفته‌اند فرزندان آیت‌الله خمینی و همچنین آیت‌الله منتظری مخالف چنین ایده‌ای بوده‌اند.

احمد منتظری در گفتگوی شفاهی با حسین دهباشی خاطره‌ای از سید احمد خمینی نقل می‌کند که در آن خاطره مدعی شده سید احمد خمینی مخالف آرای فکری و عملکرد امام موسی صدر بوده است.

نزدیکی صدر به نهضت آزادی از یک طرف و حضور تاثیرگذاری او در لبنان از طرف دیگر باعث می‌شد تا یاران آیت‌الله خمینی چندان موافقتی با صدر نداشته باشند. این در حالی بود که خود آیت‌الله خمینی چندباری افراد مختلف را برای پیگیری وضعیت امام موسی صدر مامور کرده بود.

کسانی که پیگیر وضعیت صدر هستند می‌گویند امام موسی صدر برای جمهوری اسلامی ایران مسئله اصلی نبوده است. موسوی خوئینی‌ها به نقل خاطره‌ای از شهید چمران می‌پردازد: «ایشان می‏‌گفت اصلاً این کاری که در ایران شروع شده، اشتباه است و شما بیخود وقت خود را صرف این نهضت می‌‏کنید. از آقای چمران پرسیدم چطور؟ گفت کار شما اصلاً نتیجه ندارد، اصل کار اینجا در لبنان است و کاری که آقا موسی می‏‌کند، اصل است. اگر این به نتیجه برسد و ما در اینجا موفق شویم، خود به ‏خود مسئله ایران هم حل می‏‌شود. اگر اینجا درست نشود، آن هم به نتیجه نمی‌‏رسد.»

موسوی خوئینی‌ها در مصاحبه‌ای هم نظر صریح خود را درباره امام موسی صدر بیان می‌کند: «مرحوم آقا موسی صدر، تا آنجا که رفتار ظاهری‏اش نشان می‏‌داد، هیچ نوعی همراهی با انقلاب نداشت. به نظرم می‌‏آید که اساساً در آن زمان ایشان نظرش این نبوده که نهضتی که در ایران شروع شده به یک نتیجه خاصی می‏‌تواند برسد.»

کنار هم قرار دادن این اظهارنظرها نشان می‌دهد گروهی در داخل حاکمیت جمهوری اسلامی میل چندانی برای پیگیری وضعیت امام موسی صدر نداشته است. این گروه در کنار آیت‌الله منتظری تلاش کردند تا مسئله امام موسی صدر مسکوت بماند چرا که احساس می‌کردند در صورت جانشینی امام موسی صدر به جای آیت الله خمینی که مورد علاقه ایشان هم بود قدرت به سمت لیبرال‌ها یعنی سران نهضت آزادی خواهد چرخید. 

بعدها نیز جمهوری اسلامی از حزب الله لبنان در مقابل جنبش اَمَل که موسس آن شهید چمران و امام موسی صدر بودند حمایت کرد. مشی سید حسن نصرالله در حزب‌الله لبنان برگرفته از آرای آیت‌الله خمینی است در حالی که جنبش اَمَل تفاوت‌های واضحی با حزب‌الله لبنان دارد.

درباره سرنوشت سید موسی صدر اظهارات متفاوتی گفته شده است. حسنی مبارک گفته قذافی، سید موسی صدر را در لیبی پس از یک مشاجره کشته‌است. سید محمد کاظم موسوی بجنوردی به نقل از یاسر عرفات گفته صدر کشته شده است.

عرفات همچنین گفته قذافی صدر را ابتدا فقط زندانی می‌کند و صدر تا زمان پیروزی انقلاب در ایران زنده نگه‌داشته شده بود و از انقلاب ایران قذافی فرمان قتل صدر را داد. اوریانا فالاچی در مصاحبه‌ای با قذافی گفته خبر دارد که او زنده است و زندانی شده اما قذافی این ادعا را رد کرد.

مطالب مفید