جزئیات آخرین ساعات حکومت اسد / ترکیه ایران گفت اگر مداخله نظامی کنید، ما هم مداخله خواهیم کرد

نشریه عرب زبان «المجله» نوشت: در نهایت محرمانگی، هیئت تحریر الشام (Hay’at Tahrir al-Sham) برای نبردی آماده شد که هیچ‌گاه مانند آن دیده نشده بود؛ نبردی که هدفش ایجاد تغییرات بنیادین در سوریه برای اولین بار در دو نسل گذشته بود.

به گزارش سلام نو به نقل از «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: نقش ترکیه در این ماجرا قابل‌توجه بود—اگرچه نه به گستردگی‌ای که مردم تصور می‌کنند—و برخلاف گمانه‌زنی‌ها، هیچ توافق منطقه‌ای یا بین‌المللی پیش از آغاز عملیات “بازدارندگی تجاوز” توسط هیئت تحریر الشام و دیگر گروه‌ها در بامداد چهارشنبه ۲۷ نوامبر وجود نداشت. این عملیات با حرکت از ادلب به‌منظور آزادسازی حلب آغاز شد.

در همان زمان، بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه، در مسکو بود و در مراسم فارغ‌التحصیلی پسرش شرکت داشت. با انتشار اخبار عملیات، اسد مجبور شد مراسم را ترک کند و خود را در اتاق هتل فور سیزنز حبس کند تا تحولات را دنبال کند. تا روز جمعه و با سقوط حلب، اسد در راه بازگشت به دمشق بود.

پس از بازگشت به دمشق، اسد شروع به آماده‌سازی برای فرار از سوریه کرد و اسناد و اشیاء حیاتی را با یک هواپیمای غیرنظامی از فرودگاه نظامی مزه قاچاق می‌کرد. هم‌زمان، او با متحدان ایرانی و روسی خود درباره راه‌اندازی یک حمله متقابل صحبت می‌کرد و نشست‌های اضطراری با رهبران امنیتی و نظامی خود برگزار می‌کرد.

حمله‌ای برق‌آسا

سرعت پیشروی هیئت تحریر الشام همه را شوکه کرد. مسکو از اسد خواست کشور را ترک کند تا از خونریزی در پایتخت جلوگیری شود، اما او این توصیه را رد کرد. در همین حال، گروه‌های مسلح با سهولت شگفت‌آوری وارد شهرها می‌شدند و نیروهای نظامی رژیم یکی پس از دیگری سقوط می‌کردند. سربازان از جنگیدن امتناع کرده و به طور گسترده تسلیم می‌شدند. برخی دیگر به عراق فرار کردند.

ترتیبات برای فرار اسد و ورود مخالفان به دمشق پس از نشست شبانه وزرای امور خارجه در آستانه در تاریخ ۷ دسامبر نهایی شد، نشستی که تا ساعات اولیه صبح ادامه یافت. پس از تماسی “در لحظات آخر”، اسد به پایگاه هوایی حمیمیم تحت کنترل روسیه در خارج از دمشق فرار کرد و سپس به مسکو پرواز کرد، جایی که برخی از فرزندانش قبلاً در انتظار او بودند.

فرار او با سرعت و در نهایت پنهانکاری انجام شد. او حتی به برادر، برادرزاده، نگهبانان یا مقامات ارشد خود نگفت که می‌رود و به‌طور خاص از آوردن ژنرال فایز جمعه، رئیس کاروان محافظان خود، خودداری کرد. تنها دو مقام ارشد را با خود برد: وزیر امور ریاست‌جمهوری منصور عزام (که برادرش تاجر در روسیه است) و ژنرال محسن محمد، به‌علاوه تعدادی از پرسنل.

زمانی که مشاوران و بستگانش متوجه شدند که او رفته است، هرج و مرج ایجاد شد و بیشتر آنها با عجله به سمت سواحل، لبنان یا عراق گریختند و در نهایت به کشورهای دیگر پراکنده شدند.

رویدادهای فوق خلاصه‌ای از فرار رئیس‌جمهور سابق سوریه است که از طریق مجموعه‌ای از بحث‌ها با مقامات مخالف مسلح و سیاسی، مقامات دمشق، و تماس‌های عربی و غربی گردآوری شده است. در ادامه، توصیف دقیق‌تری از پایان شگفت‌انگیز میراث خانواده اسد آورده شده است.

ورود هیئت تحریر الشام و رهبر آن احمد الشرع (نام مستعار: ابو محمد الجولانی) به حلب با سفر بشار اسد به مسکو در پایان نوامبر همزمان شد.

قبل از اینکه اسد در ۲۷ نوامبر سفر خود را آغاز کند، او با اعضای گروه مذهبی زنان اسلامی قُبَیسیات ملاقات کرد. این گروه در میانه قرن بیستم توسط منیره القُبَیسی، زن سوری که تلاش داشت حرکت اسلامی برای زنان مسلمان ایجاد کند، بنیان‌گذاری شد و بر آموزش دینی، رشد روحانی و اصلاحات اجتماعی در چارچوب اسلامی تمرکز داشت.

اسد به مسکو پرواز می‌کرد تا به همسرش، اسماء، که با لوسمی دست و پنجه نرم می‌کند، بپیوندد و در مراسم فارغ‌التحصیلی پسرشان حافظ از دانشگاه دولتی مسکو در ۲۸ نوامبر شرکت کند، مراسمی که در نهایت آن را از دست داد.

در همان روز، هیئت تحریر الشام و گروه‌های هم‌پیمان عملیات “بازدارندگی تجاوز” را آغاز کردند تا ضربه پیش‌دستانه‌ای به رژیم وارد کنند، پس از نقض توافق کاهش تنش در ادلب که توسط رئیس‌جمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان، و رئیس‌جمهور روسیه، ولادیمیر پوتین، در مارس ۲۰۲۰ میانجی‌گری شده بود.

تا روز سوم عملیات، گروه‌های مخالف به حلب رسیدند و بیش از ۴۰۰ کیلومتر مربع از ۵۶ شهر و روستا را تحت کنترل خود درآوردند. در تماسی با یک منبع از اتاق عملیات آنها، جزئیات بیشتری ارائه شد. او گفت: “ما تصمیم گرفته‌ایم که رژیم را به‌طور نظامی سرنگون کنیم.”

“این تصمیم هیئت تحریر الشام و شیخ ابو محمد است. ابتدا حلب را خواهیم گرفت، سپس حماه، و پس از آن درباره سرنوشت حمص و دمشق تصمیم خواهیم گرفت… ما ظرفیت مدیریتی برای اداره سوریه از دمشق را داریم. دولت نجات که اداره ادلب را بر عهده دارد، وزرا و برنامه‌هایی برای اداره تمام سوریه دارد.”

وقتی بحث به احمد الشرع رسید، منبع گفت: “در مورد او اجماع وجود دارد که رهبر آینده سوریه خواهد بود.” او افزود: “هیئت تحریر الشام یک ارتش بسیار سازمان‌یافته است. شما هیچ‌گاه تصور نمی‌کنید که ما در ماه‌های گذشته چه میزان آمادگی برای این عملیات داشته‌ایم. ما ۴۰ هزار جنگجو در میدان داریم و ۸۰ هزار نفر در ذخیره.”

آنها گفتند: “ما برای حلب برنامه دقیقی داریم. جنگجویان وارد شهر خواهند شد و سپس عقب‌نشینی می‌کنند و آن را به مردم خواهند سپرد. جان‌ها و اموال دست‌نخورده باقی خواهد ماند. ما برق، نان و خدمات اساسی را بازخواهیم گرداند. هر کسی که این دستورات را نقض کند یا به غیرنظامیان یا اموال آسیب برساند، با اعدام فوری مواجه خواهد شد.”

فروپاشی و اطمینان‌بخشی

غیبت ناگهانی اسد مقامات و رهبران نظامی را دچار سردرگمی کرد، که این آشفتگی در اظهارات سرتیپ احمد العلی، رئیس شعبه امنیت نظامی، قبل از مرگش به‌وضوح دیده می‌شود.

او گفت: “ما نمی‌دانیم چه خبر است. کاروان‌های بزرگ افراد مسلح، عقب‌نشینی‌ها و تخلیه‌های ارتش. با رئیس لشکر (سرلشکر کمال حسن) تماس گرفتم، او به من گفت که خط را نگه دارم. با وزیر دفاع علی محمود عباس تماس گرفتم، و او گفت نیروهای کمکی در راه هستند و نیروی هوایی شورشیان را بمباران خواهد کرد.”

در همین حال، رهبران هیئت تحریر الشام تلاش کردند تا به غیرنظامیان و ناظران بین‌المللی اطمینان خاطر دهند. آنها بر تعهد خود به حفظ نهادهای دولتی، تضمین پاسخگویی بدون انتقام‌جویی، حفاظت از حقوق اقلیت‌ها و صیانت از اموال خصوصی و عمومی تأکید کردند.

این پایبندی منظم به اصول به هیئت تحریر الشام کمک کرد—که سخنگویی را برای ارائه جزئیات عملیات منصوب کرده بود—تا پیروزی‌هایی در شهرهای بزرگ سوریه به‌دست آورد، از جمله در حلب، جایی که نیروهای این گروه تیپ ۴۶ را شکست دادند.

در حالی که اسد از مسکو به دمشق پرواز می‌کرد، هیئت تحریر الشام وارد حلب، پایتخت اقتصادی سوریه، شد. رژیم ادعا کرد که سیستم‌های آن هک شده و شکست را به “نقص‌ها” در ارتباطات نظامی خود نسبت داد، که منجر به صدور دستورات عقب‌نشینی شد. معاون رئیس کمیته امنیتی نیز توسط نگهبانان این کمیته کشته شد.

دفاع رژیم فروپاشید و سربازان به‌شکل آشفته‌ای فرار کردند. خطوط ارتش به‌طور ناگهانی فرو ریخت و هیچ عقب‌نشینی سازمان‌یافته‌ای وجود نداشت، بلکه سربازان به‌صورت گسترده‌ای از میدان گریختند و از جنگیدن امتناع کردند.

مقاومت و هشدارها

منبعی در دمشق اظهار داشت که سقوط حلب “دامی” بوده که برای تحریک یک ضدحمله علیه ادلب طراحی شده بود. پس از حلب، ارتش به حماه عقب‌نشینی کرد، جایی که انتظار می‌رفت نبردی بزرگ رخ دهد و نیروها امیدوار بودند در آنجا تجدید قوا کنند. در همین حال، اسد سهیل حسن را برای رهبری “جبهه شمالی” منصوب کرد.

حملات هوایی روسیه شدت گرفت و رژیم با ارائه پیشنهادهای مالی جذاب شروع به جذب نیروهای جدید کرد. اسد همچنین به دنبال حمایت نظامی از نیروهای حشد عراق و تأمین مالی از امارات متحده عربی بود.

با این حال، ایالات متحده به‌طور صریح به دولت عراق درباره اعزام نیروهای حشد هشدار داد و حملات هوایی علیه نیروهای شبه‌نظامی که سعی داشتند وارد سوریه شوند انجام داد. در همین حال، ترکیه به روسیه و ایران هشدار داد که از هرگونه مداخله نظامی خودداری کنند و تهدید کرد که در صورت لزوم، مستقیماً وارد عمل خواهد شد. این هشدار صریح بود: “اگر شما مداخله نظامی کنید، ما نیز مداخله نظامی خواهیم کرد.” این رویداد نقطه عطفی مهم بود.

در حالی که اسد با محمد شیاع السودانی، نخست‌وزیر عراق، و شیخ محمد بن زاید، رئیس امارات متحده عربی، تماس گرفت تا درخواست‌های خود را مطرح کند، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، با همتایان ترک و ایرانی خود، فیدان و عباس عراقچی، تماس گرفت. با این‌ حال، به‌سرعت مشخص شد که ایران به دلیل تعهدات خود با حزب‌الله تحت فشار قرار دارد و روسیه نیز درگیر بحران اوکراین است.

در دمشق، استراتژی مورد حمایت ایران شامل افزایش حملات هوایی به ادلب بود تا فشار را افزایش دهد، نبرد در حماه را تسهیل کند و نیروهای مخالف را مجبور به عقب‌نشینی از حلب کند. اما این تلاش‌ها بی‌نتیجه بود و به‌زودی احمد الشرع (ابو محمد الجولانی) با اعتمادبه‌نفس در قلعه حلب ظاهر شد.

در اول دسامبر، جناح‌های مخالف کنترل خود بر حلب را تثبیت کردند و به پیشروی ادامه دادند، مراکز نظامی کلیدی را تصرف کردند. در همین زمان، واشنگتن اولین بیانیه خود را صادر کرد و اعلام کرد: “امتناع مداوم رژیم اسد از ورود به فرآیند سیاسی مشخص‌شده در قطعنامه 2254 شورای امنیت سازمان ملل و اتکای آن به روسیه و ایران، شرایط کنونی را ایجاد کرده است، از جمله فروپاشی خطوط رژیم اسد در شمال غرب سوریه.”

در همین حوالی، منبع مخالفی که ابتدا برنامه‌های شورشیان را به اشتراک گذاشته بود، به‌روزرسانی جدیدی ارائه داد و جناح‌های درگیر در عملیات و استراتژی‌های آن‌ها را توضیح داد. هیئت تحریر الشام و متحدانش پس از تثبیت حلب و حماه به سمت حمص و دمشق پیشروی می‌کردند، درحالی‌که ارتش ملی سوریه (SNA) بر بخش‌های شرقی و شمالی حلب متمرکز بود تا با نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) در تل‌رفعت و منبج مقابله کند.

نبرد برای حماه

در فرودگاه کویریس در حومه حلب، معارضین سیستم‌های موشکی روسیه و پهپادهای ایرانی را به تصرف خود درآوردند. در واکنش، جنگنده‌های روسی میدان دانشگاه در حلب و اردوگاهی در ادلب برای آوارگان داخلی را بمباران کردند.

در دوم دسامبر، اسد با عباس عراقچی دیدار کرد و وعده داد که “مبارزه با تروریسم در تمام مناطق” را ادامه دهد. در همین حال، ملک عبدالله، پادشاه اردن، گفت: “ما در کنار برادران خود در سوریه و تمامیت ارضی و حاکمیت آن ایستاده‌ایم.” بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، اظهار داشت که رویدادها را از نزدیک دنبال می‌کند و “مصمم به حفاظت از منافع خود” است، در حالی که دولت بریتانیا بیانیه‌ای صادر کرد و اسد را مورد انتقاد قرار داد.

نبرد برای حماه شدت گرفت، و جناح‌های مخالف به ۷ کیلومتری شهر رسیدند و جبهه نبرد را به ۴۰ کیلومتر گسترش دادند. آن‌ها سپس چهار موضع نظامی کلیدی را تصرف کردند: فرودگاه حماه، مدرسه رهگیری، تیپ ۸۶، و تیپ ۴۷. همزمان به جوامع مسیحی ساکن در حومه حماه اطمینان خاطر دادند و تأکید کردند که امنیت آن‌ها حفظ خواهد شد.

در طول ۲۴ ساعت، روسیه و رژیم اسد ۴۵ حمله هوایی به ادلب انجام دادند، اما این حملات تأثیر کمی داشتند. پس از درگیری‌های شدید در جبل زین‌العابدین و شمال حماه، همراه با حملات هوایی سنگین روسیه، هیئت تحریر الشام در ۵ دسامبر وارد حماه شد—ضربه‌ای سنگین به آنچه از روحیه ارتش سوریه باقی مانده بود.

یکی از حامیان رژیم در این باره گفت: “نبرد حلب غیرمنتظره بود و دخالت روسیه در آن کم‌رنگ بود، اما حماه پس از آماده‌سازی‌های گسترده و با پشتیبانی هوایی روسیه انجام شد.”

تحلیلگران پیش‌بینی کردند که پس از تصرف حماه توسط هیئت تحریر الشام، نبردها متوقف خواهد شد. انتظار می‌رفت که رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه، با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، تماس بگیرد تا درباره توافقی که منعکس‌کننده واقعیت‌های جدید نظامی باشد، مذاکره کند. این دیدگاه زمانی تقویت شد که روسیه پل رستن را بمباران کرد؛ پلی که حماه و شمال سوریه را از حمص و جنوب جدا می‌کند.

پیشروی به سوی حمص

در همین زمان، در حرکتی قابل توجه، رهبر هیئت تحریر الشام، احمد الشرع، شروع به استفاده از نام واقعی خود کرد (به جای نام مستعار “ابو محمد الجولانی”)، زیرا این گروه و جناح‌های هم‌پیمانش حماه را تصرف کرده و به سمت حمص پیشروی کردند، تنها 48 کیلومتر فاصله داشتند.

حتی با آغاز نبرد حمص، رژیم همچنان مطمئن بود که جناح‌های مخالف به پایتخت نخواهند رسید. وزیر امور خارجه، بسام صباغ، به یک مقام عربی گفت: “ما بمباران ادلب را تشدید خواهیم کرد. از ما نخواهید که در برابر تروریسم کاهش تنش دهیم. تمام کشورهای عربی در این نبرد با ما هستند.”

همزمان و در واکنش به تغییرات در صحنه نظامی، ارتش‌های ایالات متحده و روسیه خط تماس نظامی‌ای را که در سال ۲۰۱۷ در سوریه ایجاد کرده بودند، مجدداً فعال کردند تا یکدیگر را از مداخلات مطلع کرده و از هرگونه رویارویی تصادفی مستقیم بین این دو قدرت هسته‌ای جلوگیری کنند.

همچنین مذاکراتی در جریان بود تا دیداری میان وزرای خارجه روسیه، ایران و ترکیه در حاشیه یک نشست در دوحه در تاریخ ۷ دسامبر ترتیب داده شود. در همین حال، چندین کشور از جمله چین شروع به توصیه به شهروندان خود برای خروج از دمشق کردند و سازمان ملل تمامی کارکنان غیرضروری خود را از پایتخت خارج کرد.

ارتش اسرائیل روز جمعه، ۶ دسامبر، حضور نظامی خود را در بلندی‌های جولان سوریه تقویت کرد. هم‌زمان، جناح‌های مخالف عملیات نظامی خود را در درعا، در جنوب سوریه و نزدیک مرز اردن آغاز کردند، و نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) گذرگاه البوکمال، یک پیوند حیاتی بین ایران و سوریه از طریق عراق، را مسدود کردند.

اوضاع به سرعت در حال تغییر

رویدادهای میدانی اکنون حتی با سرعت بیشتری پیش می‌رفت، به‌طوری که ارتش سوریه تأیید کرد از سویدا و درعا عقب‌نشینی کرده است، در حالی که جناح‌های مخالف کنترل خود را در طول مرز اردن گسترش دادند.

رئیس‌جمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان، درباره چگونگی مدیریت آرام مرحله جدید در سوریه صحبت کرد. او در تاریخ ۶ دسامبر اظهار داشت که امیدوار است جناح‌ها “بدون مشکل” تا دمشق پس از حمص پیشروی کنند. در همین زمان، هرج‌ومرج پایتخت را فرا گرفته بود. منبعی از اتاق عملیات مخالفان گفت: “ان‌شاءالله تا ساعت ۱۰ شب در قلب دمشق خواهیم بود”، اظهاراتی که به سرعت پخش شد.

اگرچه “هیئت تحریر الشام” و متحدانش هنوز به طور کامل کنترل حمص را به دست نگرفته بودند، اما اطمینان قوی وجود داشت که دمشق در آستانه تصرف آنها قرار دارد. در واقع، جناح‌های “اتاق عملیات جنوب” به رهبری احمد العوده، در شامگاه ۷ دسامبر وارد دمشق شدند؛ زمانی که گزارش‌ها حاکی از آن بود که خانواده اسد به مسکو پرواز کرده‌اند.

سخنگوی دولت اعلام کرد که اسد همچنان در دمشق حضور دارد و به وظایف خود عمل می‌کند و شایعات مربوط به سفر او به امارات متحده عربی را تکذیب کرد. وزیر کشور سوریه اظهار داشت: “یک حصار امنیتی در اطراف دمشق ایجاد شده است”، در حالی که رئیس ستاد ارتش گفت: “شهر در حال ایمن‌سازی و کنترل هرج‌ومرج است.”

در همین حال، “هیئت تحریر الشام” همچنان پیام‌های اطمینان‌بخش به اقلیت‌ها و نهادها ارسال می‌کرد و رهبران شهرها در سراسر منطقه به طور مسالمت‌آمیز تسلیم شدند و دست دوستی به سوی مبارزان دراز کردند، اما در دمشق سردرگمی و عدم اطمینان حاکم بود.

دیدگاه از خارج

دفتر رسانه‌ای ریاست جمهوری شروع به تهیه سخنرانی‌ای برای اسد کرد تا در کاخ ریاست جمهوری، همان جایی که در سال ۲۰۱۶ پس از بازپس‌گیری حلب برای ملت سخنرانی کرده بود، ایراد کند. در همین حال، لاوروف به شرکت‌کنندگان در مجمع دوحه گفت: “ما اجازه نمی‌دهیم که یک گروه تروریستی (هیئت تحریر الشام) کنترل دمشق را به دست بگیرد.” از سوی دیگر، عراقچی هشدار داد که “گفت‌وگو بین دولت و مخالفان باید آغاز شود.” هر دو این اظهارات، نشان‌دهنده فاصله آن‌ها با واقعیت‌های میدانی بود.

وزیر امور خارجه قطر، محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، اظهار داشت که اسد “فرصت‌های بازگشت پناهندگان و آشتی را از دست داده است” و از نماینده ویژه سازمان ملل، گیر پدرسن، خواست تا “گفت‌وگوهای سیاسی فوری در ژنو برای اجرای قطعنامه ۲۲۵۴” را آغاز کند.

پدرسن اظهار داشت که سوریه به “تدابیر انتقالی جامع و قابل اعتماد” نیاز دارد، در حالی که به صورت خصوصی به عراقچی و لاوروف گفت که اسد با مذاکره در ژنو موافقت کرده است، اما در آن زمان دیگر خیلی دیر شده بود.

رئیس‌جمهور منتخب ایالات متحده، دونالد ترامپ، اظهار داشت که مخالفان سوری تهدیدی برای اسد هستند و روسیه قادر به متوقف کردن پیشروی آن‌ها نیست. او افزود: “اگر روسیه مجبور به خروج از سوریه شود… این بهترین نتیجه برای آن‌ها خواهد بود.”

به صورت خصوصی، مقامات عرب همچنان از رژیم حمایت می‌کردند. یکی از آن‌ها گفت: “اگر مجبور به انتخاب بین اسد و الجولانی شویم، اسد را انتخاب خواهیم کرد. ما نمی‌خواهیم سوریه دچار هرج‌ومرج شود.” با این حال، آن‌ها از این‌که ارتش سوریه هیچ مقاومتی نشان نمی‌دهد، شگفت‌زده بودند. با توجه به این واقعیت، رهبران عرب از این‌که مسکو یا تهران نمی‌توانند حمایتی ارائه دهند، تعجب نکردند.

یکی از وزرای عرب به صورت خصوصی اظهار داشت: “من می‌خواهم به ارتشی کمک کنم که آماده جنگ باشد.” وزیر دیگری که با لاوروف دیدار کرده بود، گفت که روس‌ها “تسلیم به نظر می‌رسند… و قادر به اقدام نیستند”، و افزود که مسکو ظاهراً به گنجاندن هیئت تحریر الشام در یک نهاد انتقالی حکومتی برای سوریه تمایل نشان داده است.

در همین حال، مقامات غربی به لاوروف فشار می‌آوردند که “به سرعت عمل کند، از اسد و خانواده‌اش عبور کند و ارتش را حفظ کند”، زیرا هیچ‌کس نمی‌خواست شاهد فروپاشی دولت باشد. اما وزیر خارجه ترکیه، حاکان فیدان، با اطمینان اظهار داشت که گروه‌ها خودشان این حمله را آغاز کرده‌اند.

فیدان به صورت خصوصی به یک مقام عرب گفت که ارتش سوریه “تصمیم گرفته است که حتی در دمشق نیز نجنگد”. آن مقام عرب بعداً گفت که ترکیه “به تمام طرف‌ها اطلاع داده است که اگر هر قدرت خارجی به صورت نظامی مداخله کند، ترکیه نیز به صورت نظامی پاسخ خواهد داد.”

صحنه‌ای از دمشق

با پیشروی گروه‌های مخالف از شمال و جنوب، یک هواپیمای غیرنظامی در فرودگاه نظامی مزه به زمین نشست. شاهدان عینی گفتند که این هواپیما تحت محاصره هواپیماهای نظامی بود و حامل جعبه‌ها، ویدیوها و تصاویری بود که بعداً این گزارش را تأیید کردند. یک فرستاده عرب در تاریخ ۶ دسامبر با اسد دیدار کرد و ساعت ۴ بعد از ظهر محل را ترک کرد. یکی از شاهدان توصیف کرد که تعامل آنها “طبیعی” بود.

در روز شنبه، وزیر کشور و رئیس ستاد ارتش هر دو بیانیه‌هایی صادر کردند و از “محاصره امنیتی” خبر دادند. گزارش شده بود که اسد با روسای نظامی و امنیتی خود دیدار کرده و به رئیس اداره امنیت ملی، کفاح معلهم، گفته بود که در پست خود بماند.

حدود ظهر، شاهدان در نزدیکی اداره امنیت ملی، گارد جمهوری و تیپ چهارم مشاهده کردند که کارکنان در حال سوزاندن اسناد و کامپیوترها هستند. در این مرحله، دمشق در حالت هراس و اضطراب قرار داشت، با ترافیک سنگین و ساکنان ترسیده که به خرید اضطراری مواد غذایی پرداخته بودند، که به کمبود کالاهایی مانند شکر، روغن و برنج منجر شد.

تا عصر، نیروهای امنیتی حتی پلیس راهنمایی و رانندگی نیز از شهر خارج شدند، و سربازان به منطقه امنیتی کفربسوسا از طریق جاده جنوبی منتقل شدند. در همین زمان، یک کاروان بزرگ از خودروهای تمام‌تضاد، از جمله برخی که به تفنگ‌های سنگین مسلح بودند، وارد شهر شد.

آن روز بعد، اسد با وزیر امور خارجه باسام صباغ، مشاور بثینه شعبان، رئیس اتحادیه دانشجویی دارین سلیمان، و معاون دبیرکل ریاست‌جمهوری لینا کینایا صحبت کرد و به همه آنها اطمینان داد که “نیازی به نگرانی نیست، حمایت روسی در راه است… ما خواهیم جنگید و شهرها را بازخواهیم گرفت.” یکی از کسانی که او با آنها تماس گرفت، گفت که اسد به آنها گفت: “ما به جنگ می‌رویم.” آن شخص بعدها تأمل کرد: “به نظر می‌رسد ما فریب خورده‌ایم.”

تا اوایل عصر، اسد گفته بود که به جای استعفا، “سخنرانی جنگی” خواهد داد و آماده‌سازی‌ها برای این سخنرانی در حال انجام بود، با عکاسان که محل را آماده می‌کردند و روسیا تودی سیگنال پخش خود را برقرار می‌کرد. تا ساعت ۹:۳۰ شب، اسد همچنان می‌گفت: “نیازی به نگرانی نیست، حمایت از متحدان روسی‌مان در راه است. اکنون عجله‌ای برای انجام سخنرانی نیست—بسیار دیر شده است. فردا، من سخنرانی را خواهم داد.”

اسد صبح روز یکشنبه صبحانه‌ای با سلیمان ترتیب داد و از شعبان خواست که پیش‌نویس سخنرانی را آماده کند، که قرار بود بعدازظهر یکشنبه خوانده شود. اما شب گذشته، یک تماس بحرانی از مسکو رسید که به او اطلاع داد باید بلافاصله دمشق را ترک کند تا از خونریزی بیشتر جلوگیری شود و منافع باقی‌مانده روسیه حفظ گردد.

مشاورانش، از جمله فرمانده کاروان گارد جمهوری، سپهبد فایز جمعه، در رختخواب بودند وقتی که با خبر فرار اسد بیدار شدند. در پرواز او، تنها وزیر امور ریاست‌جمهوری منصور عظام (که برادرش بازرگانی در روسیه دارد) و افسر حفاظت، بریگاد ژنرال محسن محمد همراه او بودند.

آنها به پایگاه هوایی حمیمیم روسیه رفتند و سپس به مسکو پرواز کردند. همسر اسد، اسماء، یک دستیار به دمشق فرستاد، اما این دستیار از دبی آمد و کشف کرد که فرودگاه اکنون تحت کنترل گروه‌های مخالف است. “برای وضعیت خودمان گریه می‌کنم” او بعداً به یاد آورد. “ما فریب خوردیم و گمراه شدیم.”

وقتی خبر فرار سریع اسد فاش شد، مشاورانش به لبنان، سواحل سوریه یا کشورهای عربی دیگر فرار کردند. برخی از کارکنان کاخ به وظایف خود ادامه دادند، در حالی که برخی دیگر در کشورهای مانند امارات متحده عربی، روسیه، لبنان و عراق پناه گرفتند. گزارش‌هایی منتشر شد که برخی از آنها در یکی از سفارتخانه‌ها در دمشق پناه گرفتند.

در مقر تیپ چهارم ارتش، درگیری‌هایی در دفتر برادر قدرتمند اسد، ماهر، بین معاون او، رئیس ستادش و یک فرمانده نظامی رخ داد. این درگیری با کشته شدن یکی از آنها و دیگری به وسیله نارنجک به پایان رسید. ماهر به عراق فرار کرد و همراه خود شریک تجاری‌اش، رئیس قواطلی، و رهبران شبه‌نظامی را برد.

برای محافظت از ما

تیپ چهارم، که برای دفاع از دمشق تأسیس شده بود، “در عرض چند ساعت حل شد و ناپدید شد، زیرا اعضای آن به سواحل فرار کردند” به گفته یک منبع آشنا با روندها.

در ساعت ۳ بامداد یکشنبه، گارد جمهوری دستور عقب‌نشینی دریافت کرد. تا آن زمان، اسد شناخته شده بود که فرار کرده است، و این کار را بدون اطلاع به افسران همراه خود، سپهبد فایز جمعه (رئیس دفتر عملیات ویژه)، برادرش ماهر، یا برادرزاده‌اش، باسل (پسر خواهرش بشرا)، انجام داده بود.

او اجازه نداد که رئیس کاروان امنیتی‌اش همراه او سفر کند و به یکی از رانندگانش که او را به پایگاه هوایی حمیمیم می‌بُرد گفت که “اسناد را برای متحدان روسی‌مان حمل می‌کنم”. یک منبع مطلع بعداً فاش کرد که “او از اینکه یکی از محافظانش ممکن است او را بکشد، می‌ترسید.”

با وجود این خبر که اسد رفته است، بسیاری از پرسنل امنیتی کاخ به وظایف خود با دقت ادامه دادند، حتی با دقت خودروها را بازرسی می‌کردند—این در تضاد کامل با تدابیر امنیتی سهل‌انگارانه در سال‌های گذشته بود که خودروها بدون بازرسی زیادی وارد و خارج می‌شدند.

مطابق با اصولی که از زمان نبرد حلب برقرار شده بود (مانند حفظ نهادهای دولتی)، انتقال رسمی قدرت بین دولت رسمی و دولت موقت وابسته به هیئت تحریر الشام (HTS) انجام شد.

احمد الشرع از دروازه شمالی دمشق وارد شد، در حالی که اسد از درب پشتی فرار کرد، نه استعفا کرد و نه عذرخواهی کرد. یک هفته بعد، بیانیه‌ای از او منتشر شد که به نظر می‌رسید ارتش سوریه و روسیه را مقصر فرارش معرفی کند. همچنان، به نظر می‌رسد که همیشه تقصیر دیگری بوده باشد.

مطالب مفید