عمار و مقاومت و… برگزار میشوند که برگزار شده باشند!
جبار آذین
ایران، سرزمین جشنوارههاست و در طول سال، به بهانه انواع مناسبتها، حدود دو هزار جشن و مراسم ریز و درشت برگزار شده و میشود.
بسیاری از جشنوارهها که صرفا نام جشنواره را یدک میکشند و فاقد استانداردهای لازم چنین برنامههایی هستند و اغلب هم هیچگونه دستاورد فرهنگی و اجتماعی ندارند، با تکیه بر حمایت مالی و مادی نهادهای حکومتی و سازمانهای دولتی و در واقع پول ملت و سرمایه ملی و مردمی برگزار میشوند که دچار مشکلات بیشمار معیشتی و امور زندگی هستند.
بخش فراوانی از این نوع جشنوارهها که حاصل دستپخت سیاسیون و وابستگان آنها هستند، اهداف سیاسی و تعدادی نیز رویکرد دینی و مذهبی و دفاع مقدسی و مقاومتی دارند.
اکثر این جشنها که در واقع دورهمیاند و نه جشنوارههای ملی و تاثیرگذار و تعیین کننده و جریانساز، جدا از شعارهای اعتقادی و رنگ و لعاب دینی، از پایگاه قوی اجتماعی و روند متعالی برخوردار نیستند، گرچه گاه توانستهاند به صورت مقطعی، حرکتهای کوچکی انجام دهند، اما به طور معمول در حاشیه قرار دارند و برخی نیز به رغم چندین دوره برگزاری، همچنان کوچک و در حاشیه باقی مانده و در جا میزنند.
دورهمیهای اعتقادی و سینمایی عمار و مقاومت که سالهاست با برنامهها و عملکردهای دینی، مذهبی و مقاومتی برگزار میشوند، از همان آغاز با هدف دفاع از ارزشها و آرمانهای دینی و دستاوردهای معنوی جامعه و در تقابل با عملکرد جشنواره دولتی فیلم فجر که به علت بازیچه قرار گرفتن آن توسط سیاسیون در دولتهای مختلف و بیاهمیتی به باورهایی که عماریون و مقاومتیها به آنها پایبند هستند و در فیلم فجر مورد توجه واقع نمیشد، متولد شدند، لیکن با وجود تزریق مالی و امکاناتی فراوان و حمایتهای مسئولان، نتوانستد تحول آفرین باشند و سینما و فرهنگ و جامعه را به سوی تعالی مدنظر خود سوق دهند.
صد البته باورها و اعتقادهای عمار و مقاومت محترم است، ولی آنچه عمار در پی اجرایی شدن، یعنی مردمی کردن سینما از راه بردن سینما به میان مردم و آوردن مردم به سینماست محقق نشده و با روشهای آنها به نتیجه مطلوب و مقبول نخواهد رسید.
تنها در حاکمیت نگاه و عملکرد ملی مسئولان،مدیران و همدلی و هماهنگی ملی حاکمیت و ملت، هنر، فرهنگ، سینما میتواند ملی و مردمی شود و عمار و مقاومت، گروهی و جناحی میاندیشند و عمل میکنند. همانگونه که نامدیران و نامسئولان سینمای دولتی کشور با تخریب سینما و ارزشها و تکه و پاره کردن فیلم فجر به دو جشنپاره نمایشی و فرمایشی ضد فرهنگ کرده و میکنند.
حقیقت اینکه، فیلم فجر و دیگر فجریهای تئاتر و موسیقی و تجسمی دولتیها و عمار و مقاومت نهادیها، عملکرد ملی، مردمی ندارند.
گرچه این رویکردها به صورت ضعیف در حاشیه هر دو جریان و دورهمیهایشان، دیده شده، اما کوچک و محدود است و جریانساز نبوده و نیست.
مسئله مهم و اصلی اینکه، جشنها، دورهمیها، جشنپارهها، عمدتاّ به کمک دلارهای نفتی و بیتالمال و… است که برگزار میشوند و چنانچه شیر نفت بسته شود و پولی برای تزریق و اهدا در میان نباشد، بساط آنها جمع خواهد شد.
از همینرو، دو جشنپاره موسوم به فیلم فجر به ترکستان میروند و عمار و مقاومت و… نیز برگزار میشوند که برگزار شده باشند.
عمار گرچه از نظر اهداف و آرمانهایش، از امثال جشنپارههای فیلم فجر، والاتر و مهمتر است، اما مشکل بزرگ آن، این است که با آن که پانزده سال از عمرش میگذرد، اما هنوز پنج ساله مانده است!