سحر ولدبیگی قلب ایرانیان را تسخیر کرد + عکس

کمپین تبلیغاتی یا واقعیت؟ مسئله این است!

با شروع پخش برنامه‌های جدید در پلتفرم‌ها معمولا کمپین‌های تبلیغاتی این برنامه‌ها هم شروع به فعالیت در شبکه‌های اجتماعی می‌کنند و به هر روشی سعی می‌کنند کاربر را تشویق به تماشای برنامه جدیدشان و عضویت در پلتفرم کنند. البته که بسیاری از سکانس‌های برنامه‌ای مثل جوکر هم کاملا کارگردانی شده است و اصلا برای دیده شدن در شبکه‌های اجتماعی ضبط می‌شوند. اما اینبار می‌خواهیم درباره سحر ولدبیگی خوش‌بین باشیم و این حرکت او را برنامه‌ریزی‌شده ندانیم و وایرال شدنش را هم از سوی کمپین‌های تبلیغاتی این برنامه نبینیم.

با در نظر گرفتن غریزی بودن کار ولدبیگی و محبت و معرفتی که به نمایش گذاشته ما هم موظفیم او را مثل بسیاری از کاربران و منتقدین تحسین کنیم. در ادامه یادداشتی از هادی اعتمادی مجد، درباره رفاقت مثال‌زدنی سحر ولدبیگی را می‌خوانید:

«خودمان برای کدام دوست، «سحر ولدبیگی» هستیم؟!

ترند این روزها؛ یک رفیق مثل «سحر»

سحر ولدبیگی می‌دود می‌رود جلوی دهان گلوریا هاردی را می‌گیرد تا نخندد؛ مدام هم به بقیه تشر می‌زند «بسه بسه» تا کوتاه بیایند و بگذارند او بیشتر در رقابت «جوکر» تاب بیاورد. چه رفیقی! به به! چه باحال تعصب دوستش را می‌کشد!

ویدئویش وایرال می‌شود. یک جماعت در اینستاگرام ناگهان دلشان می‌خواهد رفیقی مثل سحر داشته باشند. کسی که بیاید توی بزنگاهی، مصیبتی، گرفت و گیری، جویای حالشان شود. دست تنهایشان نگذارد. در دوران بحران رفاقت به سر می‌بریم؟! «چه درونمان تنهاست» این روزها!

نمی‌دانم والله! پنداری ماها یک عمر چشممان به در خشک شد تا بلکه اینطور رفیقی از گَرد راه برسد و تر و خشک‌مان کند. کجا مانده این دوست لامصب پس!

بعد یک ویدئوی دیگر درمی‌آید که مهسا طهماسبی بچگی می‌کند و نه لزوماً شیطنت؛ سحر زیر بار نمی‌رود و می‌گوید بچه دارد. آدرس کودک درونش را می‌دهد: «از بس که جدی‌اش نمی‌گیرید»! در میان حجم اندوهی که با عجله و بی‌دعوت، ریشه می‌دواند توی صورتش!

بین حضار اما، نیست رفیقی محض دلداری زیر گوشش زمزمه دلخوشکنکی، بی‌خیال رفیقی چیزی از این قِسم بخواند! انگار هیچکس حواسش به سحر نیست. حالا بچه یک حرفی زده دیگر. حتماً که هزاران نفر از ما تا به حال مثل سحر در این موقعیت گیر افتاده‌ایم و نبوده رفیقی که از بین گُله گُله آدمهای دورمان، بیاید شانه‌مان را بمالد. اگر شما این کار را کرده‌ای دمت خیلی گرم، اما اگر فقط منتظر بوده‌ای بقیه وقت دلتنگی و رنجش خاطر یک تُک پا بیایند حالت را بپرسند که …!

سحر ولدبیگی اینجا آدم را یاد شادی برره «پاورچین» انداخت. دختر ریزه میزه جیغ جیغویی که سپهر مهتابی (سیامک انصاری) بابت جثه ریزش اصلاً او را نمی‌دید. تکاپویش برای به چشم آمدن را. جوش زدنهایش را. دانشگاه قبول شدنش را. انگار شبیه خود سحر. دختر بی‌حاشیه‌ای که سالها پایه نود درصد کمدی‌های بانمک بوده. با یوسف تیموری کَل کَل کرده. پیش رضا شفیعی جم کم نیاورده. مقابل مهران مدیری عرض اندام کرده. شوخی ساخته و پاس گل داده، اما شاید اندازه ستاره ها دسته گل گردنش نینداخته‌اند!

سحر ولدبیگی در «جوکر» وسط آن همه مسخره بازی، یادمان انداخت این سالها چقدر کم، احوال «سحر»های بی منت و دلسوز زندگی‌مان را پرسیده‌ایم. چه بی وفا بوده‌ایم ما و چه معرفت به خرج داده‌اند آنها!»

سحر کم‌حاشیه اما محبوب

سحر ولدبیگی از آن دسته بازیگرانی است که از خانواده‌ای سینمایی و کاملا هنری پا به سینما گذاشته ولی علی‌رغم خانواده قدرتمندش هرگز دچار حواشی نشده و اتفاقا در سال‌های اخیر هم خیلی کم‌کار بوده. او حرفه‌ای است و این موضوع را بارها نشان داده. چه وقتی در پاورچین با طنازی‌هایش دل مخاطب را می‌برد و چه این روزها با حضورش در برنامه‌هایی مانند «جوکر» و «اسکار». اتفاقا در برنامه «اسکار» مهران مدیری هم چند بار حرف از مهربانی سحر شد. همین موضوعات لحظه معرفت به خرج دادن ولدبیگی در قسمت جدید جوکر را باورپذیرتر می‌کنند. دختری از خانواده‌ای سینمایی، اما بدون حاشیه و پر از محبت و معرفت.

رفاقت، کلمه‌ای که حالا زنانه شده

«رفاقت» در سینمای ایران احتمالا بسیاری از شما را یاد رفاقت‌های مثال‌زدنی فیلم‌های قبل از انقلاب می‌اندازد. شاید شما هم مثل ما یاد رفاقت رسول و قدرت در فیلم گوزن‌ها بیفتید. رفاقتی کاملا مردانه که اصلا شکل و شمایلش با رفاقت‌های این روزها متفاوت بود. بعد از گوزن‌ها هم فیلم دیگری نتوانست رفاقتی زنانه را در سینمای ایران به نمایش بگذارد. انگار که کلمه «رفاقت» با گوزن‌ها مردانه شده بود. حالا این روزها سحر ولدبیگی رفاقتی زنانه را در جوکر به نمایش می‌گذارد. جلوی دهان رفیقش را می‌گیرد تا شکست نخورد و از حرف مهسا طهماسبی هم ساده می‌گذرد تا مهربانی و معرفتش را به نمایش بگذارد.

مطالب مفید