برای ابراهیم نبوی؛ روحت شاد نابغه…
سعید مطلبی
هيچكس باور ندارد چه نابغهاى در عالم طنز از دست دادهايم.
با سينا آمده بود ديدن من، آن روزها هر دو در روزنامه جامعه كار ميكردند، دو كار متفاوت، دو دنياى متفاوت و دو ديدگاه متفاوت به زندگى.
هرچه سينا همه ابعاد روزگار را جدى ميگرفت، داور آن را مسخره مىانگاشت (داور نامى بود كه دوستانش نبوى را خطاب ميكردند) گفتم كه از نوشتههايت لذت ميبرم، براى لحظهاى جدى شد و گفت: اگر اوضاعى را كه در آن بسر میبريم وسيلهاى نكنيم براى خنده و اگر به روزگار تلخ امروزمان، ريشخند نزنيم، همه از غصه دق خواهيم كرد.
از ديروز به اين فكرم روزگار ما و روزگار ابراهيم نبوى به كجا رسيد كه حتى قابل خنده و مسخره كردن هم نيست.
طفلك داور، لابد تلخىهاى روزگار آنقدر عظيم و سهمگين بوده است كه حتى دستمايه شوخى هم نمیتوانست باشد.
دنيا، اگر دنيایى شد كه نتوانست لب ابراهيم نبوى را به خنده بگشايد، قطعا دنياى غيرقابل تحملى است…
روحت شاد نابغه…