فرونشست، خشکی و برداشت بی‌رویه؛ چیزی تا مرگ زاینده رود نمانده

از دست دادن زیست‌پذیری شهری که بر بالین زاینده‌رود بالنده و پرورانده شده، بی‌شک آینده دهشتناکی خواهد بود .

به گزارش تجارت نیوز،

فرونشست با خشکی زاینده‌رود و برداشت بی‌رویه از اندوخته‌های آبی بر اصفهان چیره شده و چون خوره، جان زمین را از درون تهی می‌کند تا آنجا که قدرت زایش را از آن بگیرد و مرگ را بر آن مستولی کند؛ بی شک اما پیش از آنکه دشت اصفهان آخرین ته‌مانده‌های آبی‌اش را خرج کند و آخرین نفس‌هایش را بکشد، همه شواهد زیستی و تاریخی آن دچار اضمحلال و فرسایش خواهند شد.

زاینده‌رود در طول قرن‌های گذشته آبشخور زایش و آبادانیِ اصفهان بوده و به همین سبب چنین نگین خوش‌تراشی بر سَرانگشتری فلات مرکزی ایران نشسته است؛ آنچه از نبوغ، جمال و کمال معماری یا تکامل‌ هنرهای گوناگون و زایش مکتب‌های هنری در طول ادوار تاریخی گذشته در این خطه شکل گرفته همگی به نوعی وامدار و مدیون چنین رود عزیزی بوده که حالا از دست رفته است.

داغ خشکی چنین رودی بر سینه اصفهان، چنان سنگین و گزاف بوده که گوشه گوشه شهر انباشته از زخم‌هایی است که در هجران و فقدان زاینده‌رود بر سیمای آن نشسته؛ بیشتر از همه اما این غم بر دوش کهن زادبوم‌های اصفهان سنگینی می‌کند؛ یادگارانی چون میدان امام(نقش جهان)، مسجد جامع عباسی، مسجد جامع عتیق و از همه بیشتر بر شانه پل‌ها، این راویان و شاهدان روزهای پرتلاطم زاینده‌رود که پیکرشان آکنده از ترک‌های فرونشست است.

آخرین بررسی محققان مرکز زلزله‌شناسی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی نشان می‌دهد گستردگی فرونشست در اصفهان چنان زبانه‌هایی کشیده است که به تعبیر آن‌ها هیچ شهری در ایران به گَرد پایش نمی رسد؛ این فاجعه که تاریخ، هویت و مهم‌تر از همه زیست اصفهان را به نیستی می‌کشاند چگونه باید فریاد شود یا چگونه باید ابعاد آن روشن شود تا مسوولان و متولیان امر متوجه گستردگی و تبعات خشکی زاینده‌رود و ظهور و بروز عوارض جبران نشدنی آن بر پیکر این شهر کهن شوند.

ابعاد فرونشست در اصفهان چنان گسترده شده که در شمال این شهر، زمین سالیانه حدود ۱۵ سانتیمتر فرو می‌نشیند تا در یک گستره نعل اسبی، خیل بی‌شماری از بناها و سازه‌ها دچار شکست‌های نامتقارن شوند در حالی که به سبب شرایط اقتصادی و قیمت زمین، جمعیت کثیری از اصفهان در همین نواحی متمرکز هستند؛ این یک سوی ماجراست که جمعیت را به شدت تهدید می‌کند اما سوی دیگر که شناسنامه‌های شهری و هویتی این دیار دیرینه را تهدید می‌کند، میزان تاب‌آوری بناهای تاریخی است که با مصالح بنایی قطعا یارای مقاومت و پایداری در برابر فرونشست پنج سانتیمتری در سال را ندارد و از همین رو عوارض فرونشست بر سیمای آن‌ها بیشتر از سایر بناها هویدا شده و توجه کارشناسان زمین‌فناوری (ژئوتکنیک) و زمین‌شناسی را به خود جلب کرده است.

آنچه به تعبیر کارشناسان ژئوتکنیک، پایداری برخی نمادهای معماری از جمله میدان نقش جهان، پل‌ها، عمارت‌ها و مسجدهای تاریخی اصفهان یا حتی بناهای معمول این شهر را تهدید می‌کند، فرونشست نامتقارن است که آن‌ها را دچار چرخش، ترک و آسیب‌های سازه‌ای می‌کند و همچون کاتالیزور، سرعت ناپایداری آن‌ها را فزونی می‌بخشد.

پناه بردن روزافزون اصفهان با ۲ میلیون نفر جمعیت به ذخایر آبی زمین در حالی که خبری از پایداری جریان زاینده‌رود برای جبران این برداشت‌ها نیست، زوال این شهر کهن را رقم می‌زند اما هرآنچه که بوده و اصفهان پیش از این‌، هر راهی را که در توسعه انتخاب کرده، حالا بر لبه پرتگاه فرونشست نشسته و در حال از دست دادن همه دار و ندارش است.

این در حالی است که این خطه در ۴۰ سال گذشته در خط مقدم جبهه تولید کشور و البته با بهای سنگینِ از دست دادن شاخصه‌های زیستی، هویتی و تاریخی قرار داشته و همیشه پذیرای جمعیتی بوده که به هوای آب و نان در آن منزل کرده‌اند، قطعا برای هر ایرانی این موضوع نمی‌تواند قابل پذیرش باشد که اصفهانِ اسیر فرونشست، راه نیستی را در حسرت رودی که همواره زندگی‌بخش بوده است، بپیماید.

منبع :

ایرنا

مطالب مفید