اگر جوابت به این 5تا سوال «بله» است؛ تو در مسیر درست هستی!

راهنماتو-زندگی گاهی گیج‌کننده است، نه؟ یک لحظه حس می‌کنید همه چیز تحت کنترلتان است و با اطمینان مسیرتان را پیش می برید، اما لحظه‌ای بعد، همه چیز زیر سؤال می‌رود و نمی‌دانید اصلاً راهی که در آن قدم گذاشتید درست بوده یا نه.

به گزارش راهنماتو، ولی واقعیت این است که گاهی مسیر درست، لزوما راحت و هموار نیست. رشد کردن مسیری پر از آشوب، تردید و حتی ترس است.

تجربه روان‌شناسان نشان می‌دهد که وقتی دچار سردرگمی می‌شوید، می‌توانید با پرسیدن چند سؤال مشخص از خودتان بفهمید که آیا مسیرتان را درست طی می‌کنید یا نه. البته به شرطی که پاسختان به این پرسش ها صادقانه باشد. اگر پاسخ شما به این پرسش‌ها مثبت است، با اینکه  ممکن است احساس کنید در زندگی  کند یا آرام پیش می روید یا همه چیز هنوز شفاف نیست، نباید نگران باشید، چون احتمالاً در مسیر درستی هستید!

بیایید این پرسش‌ها را با راهنماتو مرور کنیم:

 

1.آیا زندگی‌ات با ارزش‌های درونی‌ات هم خوانی دارد؟

ممکن است در شغلی باشید که درآمد خوبی دارد، ولی هر روز صبح با ناراحتی از خواب بیدار می‌شوید.  اوایل ممکن است دقیق متوجه نشوید که مشکل از کجا است. به ظاهرهمه‌چیز خوب می‌آید. ولی در درون‌تان حس خیانت به خود دارید. احتمالاً دلیلش آن است که این شغل با ارزش‌های درونی‌تان من مثل خلاقیت، آزادی و اصالت در تضاد است.

این می‌تواند یک زنگ خطر باشد.

هماهنگ بودن با ارزش‌های اصلی فقط به این معنی نیست که کار یا سرگرمیتان را دوست داشته باشید. مسئله اصلی این است که اولا بدانید چه چیزهایی  – مثل صداقت، رشد، همدلی یا حس تعلق به جامعه – واقعاً برای شما مهم است  و دوم، طوری زندگی کنید که به آنها وفادار بمانید.

اگر انتخاب‌های شما در زندگی حتی وقتی همه چیز سخت یا مبهم است، بازتابی از ارزش‌هایتان باشد، باز هم احساس می‌کنید با خودتان صادق هستید و به هدف‌تان رسیده‌اید.

پس اگر پاسخ شما به این پرسش صادقانه «بله، انتخاب‌هایم با ارزش‌هایم هم‌راستا هستند»— است؛ تبریک می گوییم احتمالاً خیلی بیشتر از آنچه فکر می‌کنید پیش رفتید.

 

2.آیا مدام در حال یادگیری و رشد هستید؟

گاهی توقف در مسیر، به نظر راحت ترین کار ممکن می آید. اما اگر در عمق وجودمان نگاه بیندازیم، ما بیشتر به دنبال رشد هستیم.

یادگیری همیشه به سر کلاس نشستن یا یاد گرفتن مهارت جدید، ختم نمی شود (هرچند این‌ کارها همیشه مفید هستند). بلکه گاهی به معنی درس گرفتن از تجربیات سخت، شناختن خودتان یا  بازتر کردن دیدگاهتان است.

رشد مداوم باعث می‌شود با زندگی درتعامل بمانید، به شما انگیزه می دهد،  کمک می‌کند سازگاری پیدا کنید و در شرایط مبهم، کنجکاو بمانید. هر زمان در حال یادگیری باشید، هر چند خیلی کم، به ظرفیت درونی خودتان احترام می گذارید و تاب‌آوری‌تان بیش‌تر می‌شود.

دکتر تریسی بروئر، روان‌شناس، می‌گوید: «یادگیری مسیر مطمئن رسیدن به خوشحالی است.» چون ساختار ما طوری است که گرایش داریم خودمان را ارتقا بدهیم و هنگامی که این کار را می‌کنیم، نه فقط ذهنمان بلکه حال عمومی مان هم بهتر می‌شود.

از خودتان بپرسید: آیا در حال یادگیری هستم؟ از دنیا؟ از خودم؟ از اطرافیانم؟

 

3. آیا افرادی در اطراف شما هستند که واقعاً از شما حمایت کنند؟

فرقی نمی‌کند چقدر مستقل یا باانگیزه باشید، زندگی را نباید به تنهایی بگذرانید. یکی از قوی‌ترین نشانه‌های یک زندگی معنادار و رضایت‌بخش، کیفیت روابط ما است نه تعداد آنها، چیزی که مهم است عمق روابط است.

تحقیقات دانشگاه هاروارد که بیش از ۸۰ سال طول کشیده، به یک نتیجه ساده رسیده است: «روابط خوب ما را شادتر و سالم‌تر نگه می‌دارند.»

نه موفقیت شغلی، نه پول، نه شهرت، هیچ‌کدام به اندازه روابط حمایتی و صمیمی، به خوشبختی بلندمدت کمک نمی‌کنند.

آدم‌های حامی فقط وقتی اوضاع خوب است کنارتان نیستند؛ بلکه در روزهای سخت هم پشتیبانتان هستند. آن‌ها کسانی هستند که وقتی خودمان یادمان می‌رود، به ما یادآوری می‌کنند که چقدر ارزش داریم  و در کنارمان می‌مانند، حتی اگه مسیر سخت باشد.

 

4. آیا در هر کاری که انجام می‌دهید، لحظه‌هایی از شادی یا معنا پیدا می‌کنید؟

گاهی فهرست کارهایی که باید انجام بدهیم آنقدر بلند است که فکر کردن به شادی و خندیدن هم به نظر دور از دسترس می‌آید.  با این حال، وقتی در مسیر درستی باشیم، حتی در روزهای معمولی، لحظه‌هایی هستند که به ما یادآوری می‌کنند چرا این راه دشوار را انتخاب کرده‌ایم.  ممکن است  این رضایت بعد از انجام یک کار سخت، یا لذت نوشیدن یه لیوان چای در سکوت صبح، یا لبخندی باشد که بعد از کمک به کسی روی لب‌هایمان می‌نشیند.

همون‌طور که دالایی لاما گفت است: «خوشبختی چیزی آماده نیست؛ بلکه از عملکرد خود ما شکل می‌گیرد.» اگه خودتان آگاهانه این لحظه‌های خوشی را خلق می‌کنید و صرفاً منتظر نمی‌مانید تا خوشبختی از آسمان برایتان ببارد، یعنی دارید هدفمند زندگی می‌کنید.»  

 

۵. آیا بعد از شکست‌ها دوباره بلند می‌شوید؟

و اما آخرین مورد: تاب‌آوری.

همه‌مان در زندگی شکست، دل‌شکستگی و ناامیدی را تجربه می‌کنیم. فرار کردن از شکست و دلشکستگی و ناامیدی نیست که بین ما و دیگران فرق می‌گذارد بلکه نحوه واکنش ما این موارد است که هویت‌مان را تعیین می‌کند. آیا وقتی زمین می‌خورید همانجا متوقف می‌شوید یا سعی می‌کنید بلند شوید و دوباره شروع کنید؟

طبیعیه که بعضی از شکست‌ها دلمان را بشکنند؛ همه آدم‌ها از این لحظات در زندگی دارند. اما اگر درنهایت دوباره راه بیفتیم، یعنی قوی‌تر از آن چه فکر می‌کنیم، هستیم. تاب‌آوری یعنی وانمود نکنیم که همه‌چیز خوب و بی‌درد است. یعنی به خودمان اجازه بدهیم که درد را احساس کنیم اما اجازه ندهیم که این درد هویت ما را تعیین کند. یعنی در سکوت تصمیم بگیریم که دوباره شروع کنیم، از دل سختی‌ها رشد کنیم و باور داشته باشیم که این فقط یک فصل از داستان کل زندگی  ماست.

هر بار که دوباره بلند می‌شویم، درون‌مان قوی‌تر می‌شود. به آدمی تبدیل می‌شویم که می‌تواند طوفان‌ها را تاب بیاورد، خودش را با شرایط سازگار کند و هر با درک و خرد تازه‌ای پیدا کند.

اگر هنوز سرپا هستی، حتی اگر کمی خسته یا زخمی، ولی آماده‌ای که همچنان ادامه بدی، بدون که در مسیر درست هستی.

 

 

مطالب مفید