فرار مغزها از آمریکا، نتیجه دشمنی ترامپ با دانشمندان

فرارو- «نشریه اشپیگل» در گزارشی ویژه با اشاره به سیاست های دونالد ترامپ در مواجهه با جامعه علمی در آمریکا و قطع بودجه های آن ها، به طور خاص به این مساله می پردازد که شمار قابل توجهی از اعضای جامعه دانشگاهی آمریکا و پژوهشگران در این کشور، ناامید شده‌اند و حتی به فکر خروج از آمریکا و ادامه‌دادن به فعالیت های خود در دیگر کشورها هستند. موضوعی که تا حد زیادی برتری موقعیت علمی آمریکا در جهان را به خطر انداخته است. در ادامه، اشپیگل صحبت های دو دانشمند ساکن در آمریکا را بازتاب داده است.

دنییِله بکمن (36 ساله): حسی شبیه به حضور در تایتانیکِ در حال غرق‌شدن دارم!

«بکمن به عنوان یک متخصص علوم اعصاب و روان در مرکز پژوهشی ملی پریمِیت در دیویس کالیفرنیا کار می‌کند.»

به گزارش فرارو به نقل از اشپیگل؛ هشت سال قبل، پس از پایان تحصیلاتم در مقطع دکترا از کشورم برزیل وارد آمریکا شدم. در آن زمان، بسیاری از همکارانم رویای کار در آمریکا را داشتند. کشوری که مرکز فعالیت‌های پژوهشی بود. حتی در آن زمان نیز دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا بود. با این حال اکنون، من این حس را دارم که در کشتیِ تایتانیک در حال غرق شدن حضور دارم.

نقطه تمرکز پژوهشی من روی بیماری آلزایمر و زوال عقل است. در آزمایشگاه، من ساختار مغز میمون ها را مطالعه می کنم. من اجزای مغز آنها را جدا می کنم و زیر میکروسکوپ مطالعه می‌کنم تا در مورد بیماری ها بیشتر یاد بگیرم.

در برزیل، من عمدتا روی موش ها کار می کردم. با این حال، می خواستم روی پستانداران آزمایش‌های خود را انجام دهم زیرا آن ها به انسان و رفتارهایش نزدیکترند. این دلیل دیگری بود که من را واداشت تا به یک دانشگاه در آمریکا نقل مکان کنم. آنچه می خواستم در آمریکا امکان تحقق داشت.

متاسفانه از دانشگاه در آمریکا چیز زیادی باقی نمانده است. کمک های مالی تحصیلی و بودجه هایی که در این حوزه ارائه می شوند، لغو شده اند و تصمیم گیری در مورد درخواست های تحصیلی ارسال شده نیز برای مدت زمان نامعلومی تعلیق شده است. قرار بود آزمایشگاهی که من در آمریکا در آن کار می کردم تا 2.5 میلیون دلار کمک مالی و بودجه دریافت کند با این حال، این بودجه به طور ناگهانی لغو شد. تمام تیم پژوهشی روی این بودجه حساب باز کرده بودند. اکنون آن ها با واقعیت های تلخی رو به رو شده اند. حتی امکان دارد این آزمایشگاه به نقطه تعطیلی هم برسد!

من پژوهشگری را در اطرافم نمی شناسم که از اقدامات دولت ترامپ در قطع کردن کمک های مالی خود به نهادهای علمی آسیب ندیده باشد. جو حاکم بر دانشگاه ها در آمریکا در وضعیت فعلی تا حد زیادی توام با ناامیدی است. همکاران اغلب گلایه می کنند و ناراحت هستند. افرادی که در انتخابات 2024 به ترامپ رای دادند اکنون از این کار خود پشیمان هستند. آن ها انتظار نداشتند که وی علم و دانشگاه ها را اینچنین محدود سازد. بسیاری از ما که در حوزه بیماری‌های مغز و اعصاب کار می کنیم به شدت از وضعیت فعلی در آمریکا شگفت‌زده و شوکه هستیم.

این‌طور به نظر می رسد که ترامپ می خواهد انتقام آنچه در دوران پاندمی کرونا اتفاق افتاد را بگیرد. زمانی که واژگانی نظیر «واکسیناسیون»، «کووید» یا «پیشگیری» در مقالات پژوهشی ما استفاده می شد، مقام های دولت وقت آمریکا (دولت اول ترامپ)، چندان موافقتی با آن ها نداشتند.  

برای اولین بار در زندگی ام، حس خوبی در آمریکا ندارم. این مساله من را عصبانی می کند. زمان زیادی برای پژوهش‌هایم صرف کرده ام و انگار اکنون آن ها هیچ ارزشی از نگاه دولت ترامپ ندارند. من رفتارهای دولت اول ترامپ را تحمل کردم اما نمی توانم در دولت دوم او همان گونه تحمل نشان دهم.

یک پروفسور از آلمان که مثل من در حوزه علوم مغز و اعصاب کار می کند با من تماس گرفت. او گفت در تابستان به مونیخ در آلمان باز می گردد. وی خاظر نشان کرد که اکنون در حال انجام کارهای مربوط به ویزای خود و جابجایی اش است. کارهای زیادی پیش روی اوست با این حال تاکید داشت که این جابجایی ارزشش را دارد.

من حاضر بودم که برای همیشه در آمریکا زندگی کنم. اکنون، باید محل زندگی ام را تغییر دهم تا شاید بتوانم حرفه‌ام را ادامه دهم. این مساله عمیقا من را ناراحت می کند. حاکم شدن این وضعیت در آمریکا، برای دانشگاه های اروپایی، یک فرصت است. آن ها اکنون می توانند دانشمندان و پژوهشگران مختلف را که در آمریکا مشغول به کار هستند استخدام کنند و بر غنا و توان پژوهشی خود بیفزایند.  

با این حال، آمریکا عملا برتری پژوهشی خود را به خطر انداخته است. آن ها نه تنها دانشمندان را از کشور خود فراری می دهند بلکه پژوهشگران جوان را که مایل بودند به آمریکا بیایند هم ترسانده اند. من دیگر کسی را نمی شناسم که خارج از آمریکا باشد و همچنان رویای انجام کار علمی در آمریکا را داشته باشد.

آدام سیپل(52 ساله): شیوه رفتار با دانشگاه‌ها در آمریکا من را می ترساند!

«آدام سیپل، استاد دانشگاه و فعال در آزمایشگاه «کولد اسپرینگ هاربر» در لانگ آیلندِ نیویورک است.»

من داده‌ها کلان ژنتیکی را برای پژوهش های سرطان تحلیل می کنم. در این رابطه به طور خاص به دنبال درک الگوهای ژنی هستم. زمانی که سیاستمداران ما گفتند که در رقابت با چین برای کسب برتری علمی هستیم، من آن ها را باور کردم. با این حال، باید پرسید که چرا آنها اقداماتی انجام می دهند که به زیرساخت های علمی ما در آمریکا خسارت می زند؟

اخراج های دسته جمعی در وزارت بهداشت و خدمات انسانی و انستیتو ملی برای بهداشت و سلامت که تحقیقات پزشکی را تامین مالی می کند، حقیقتا مرا شوکه کرد. افرادی که همچنان در این نهادها کار می کنند به سختی با جهان خارج ارتباط دارند. اکنون یک پژوهشگر که برای دریافت کمک مالی برای پژوهش‌اش درخواست می دهد، نمی داند که آیا به درخواستش رسیدگی می شود یا خیر، درخواست او سر از سطل زباله در می آورد.

من به شخصه خوش شانس بودم. کمک های مالی برای پروژه های پژوهشی من چند ماه قبل تصویب شده بودند و همچنین در موقعیتی نسبتا پایدار قرار دارم. من سال ها تجربه، کار سخت، شرایط کاری خوب و یک اندیشکده را پشت سر دارم. اندیشکده ای که با آن کار می کنم کمک های محدودی از دولت دریافت می کند. اضافه بر این‌ها، من سفید‌پوست و مرد هستم. این ها همگی ویژگی هایی هستند که من را به نسبت به دیگر همکاران در معرض آسیب‌های کمتری از طرف دولت جدید آمریکا قرار می دهند.

با این همه، شیوه ای که با دانشگاه ها و مراکز علمی در آمریکا رفتار می شود، حقیقتا من را ترسانده است. دیگر پژوهشگران و اندیشکده ها اکنون در حال تعدیل پژوهشگران خود هستند زیرا دیگر بودجه برای فعالیت‌های خود دریافت نمی کنند و در عین حال نمی دانند که آیا برگشت پول دارند یا خیر.

بسیاری از ایده ها برای تولیدات و خدمات موفق در آمریکا از ناحیه پروژه های پژوهشی امکان تحقق یافته اند که دولت آمریکا از آن ها حمایت مالی انجام داده است. اغلب، اساتید دانشگاه ها و دانشجویان یک استارت‌آپ کوچک را با محوریت یک پروژه خاص بنیان نهاده‌اند که در نهایت به تولید یک کالا و محصول خاص ختم می شود و بسترهای لازم برای ظهور یک شرکت بزرگتر را فراهم می سازد. اگر در آمریکا دیگر از این پروژه ها حمایت نکنیم، این مساله عملا ما را از رقابت با چین و دیگر کشورها، کیلومترها عقب خواهد انداخت.

افزایش و تقویت امید دانشگاهیان جوان نیز تا حد زیادی با چالش رو به رو شده است. اکنون بسیاری از نهادهای پژوهشی در آمریکا در هراس‌اند که مبادا پژوهشگران تازه استخدام کنند زیرا واقعا نمی دانند که چطور باید دستمزد آن ها را پرداخت کنند. این مساله با تبعات جدی همراه است. کار در آزمایشگاه ها به دلیل فقدان نیروی کار با چالش رو به رو شده است. با این حال، بسیاری از دانشمندان جوان اکنون با این سوال مواجهند که آیا بهتر نیست یک راه و مسیر دیگر را برای زندگی خود برگزینند یا اینکه آمریکا را به کل ترک کنند؟

من و همسرم نیز به صورت جدی این مساله را بررسی می کنیم. در هفته های اخیر، من با همکاران پژوهشی‌ام در کانادا، اسپانیا و سوئیس تماس گرفته ام و قصد دارم با یکی دو دانشگاه دیگر در آلمان هم تماس بگیرم. وضعیت کنونی در آمریکا را برای همکارانم توصیف کرده ام و از آن ها خواسته ام تا اگر مسائل مشابهی را در کشورهای خود شاهد هستند به من بگویند.

پیدا کردن موقعیتی مشابه با آنچه اکنون دارم ساده نیست. البته که با مشکلات خانوادگی برای خداحافظی از آمریکا، به ویژه به دلیل تنها گذاشتن والدین سالخورده ام، هم رو به رو هستم. اگر این مشکلات نبودند شاید مدت ها قبل آمریکا را ترک کرده بودم.

اگر سیاستمداران به روندهای جاری در آمریکا ادامه دهند، خودشان از اوج گیری قابل توجه فرار مغزها شوکه خواهند شد. بنابراین دلایل زیادی وجود دارند تا در مورد موقعیت علمی خود در جهان نگران شویم.

مطالب مفید