حماسه با روایت به کمال می‌ رسد

به گزارش سلام نو به نقل از خودمونی، هنر با صنعت متفاوت است. صنعت با نقشه و طرح شکل میگیرد و اولین تولید صنعتی معمولا ضعیف‌ترینش است و روز به روز کامل تر میشود. در هنر در طول تاریخ نه فقط ایران در تمام جهان اینطور بوده که اولین اثر هنری منتشره از یک هنرمند قاعدتا باید جذابترین و کاملترین باشد.
مهدی کلهر از مدیران فرهنگی کشور با بیان مطلب فوق در برنامه تلویزیونی “حماسه خوان” بیان داشت: در مباحثی که در ابتدای انقلاب با دکتر بهشتی، مرحوم دکتر گلزاده، آقای دکتر باهنر، مرحوم رجایی داشتیم، ایشان فرمودند طاغوت که می‌رود جایش نباید یک فرد بیاید چون قاب های عکسی که آن موقع در ادارات بود ۳۵ در ۵۰ بود که عکس شاه در آنها بود. ما تصمیم گرفتیم از آثار هنری استفاده کنیم و شروع کار ما با کلمه “الله هی العلیا” بود که پیشنهاد خود دکتر بهشتی بود. یعنی آقای رجایی صبح آمد به من گفتند که دیشب این را آقای دکتر به من داده که من بدهم و فقط این قسمت از این آیه که کلمه الله هی العلیا به یک ترتیبی که مثلا با ذوق و سلیقه نگارش شود. به یک خطاط معروف جلیل رسولی زنگ زدم چون ما از قبل انقلاب همدیگر را می شناختیم. ایشان تشریف آوردند و یک چیزی حدود ۱ ساعت و ۱ ساعت و نیم نشستیم با هم حدود ۱۲ تا اتود زده شد که دوتایش انتخاب شد. یکی همان سبز رنگ است که به صورت افقی است و یکی هم کلمه آبی و این در عرض فکر میکنم حدود ۵ روز روی بوم با همان رنگ هایی که الان هست آماده شد و چاپ شد. اولینش را ما فرستادیم خدمت حضرت امام(ره) و باورمان نمیشد که این طرح با فاصله زیر ۲۴ ساعت استفاده شود. بعد هم دادیم به تمام دفاتر داخل و خارج از کشور.
کلهر افزود: آن موقع تلویزیون حدود ۵ و نیم بعدازظهر شروع میشد و فقط یک شبکه داشتیم. بعدا شد ۲ تا شبکه و صبح هم ما اصلا تلویزیون نداشتیم. پوشش تلویزیون‌ها هم در کل کشور خیلی کم بود. زیر ۳۰ درصد بود ولی رسانه آن روز پوستر بود. در خود تظاهرات هم شما میدیدید دست مردم پوستر بود و حزب جمهوری هم که تشکیل شد شروع کرد به پوستر چاپ کردن البته با همان روال به اصطلاح قدیمی که در کارهای انقلابی بود و ما شروع کردیم با نمادهای اسلامی و ایرانی حرکت کنیم. خط شکسته را ما وارد پوستر کردیم و با تصاویری که می گرفتیم، تصاویر را با یک نوشته ای با هم ترکیب می کردیم و می‌شد پوستر. مثلا خون شهید ریخته بود در پیاده رو جلو دانشگاه قبل از انقلاب و روی آن گل میخک گذاشته بودند. آقای دکتر قاسم درودگر که الان استاد دانشگاه یا بازنشسته هستند که آن موقع در دفتر ما بودند. ایشان عکس گرفته بود و زیاد بودند هنرمندانی که خودشان برای خودشان عکس گرفته بودند. این عکسها را ما برمی‌داشتیم و روی آن میزدیم “راهت را ادامه خواهیم داد ای شهید”.
مهدی کلهر درباره ورود شعر به هنر انقلاب بیان داشت: شعری متعلق به مرحومه خانم سپیده کاشانی بود که برای جهاد سازندگی سروده بود؛ باید دوباره از ریشه رویید/ باید درو کرد، باید که کوشید… تمام شعرایی که آن روز ما داشتیم واقعا این شعرها از دلشان برمی‌خاست و فوق العاده بودند. این شعر را من فقط یک مصرعش را برداشتم. بر روی یک اسلایدی که بچه‌های جنوب شهر پریده بودند روی هوا می‌خندیدند باید دوباره از ریشه رویید با خط نستعلیق نگاشته شد.
کلهر افزود: به هنگام جنگ تحمیلی وقتی ستاد جنگهای نامنظم دکتر چمران شکل گرفت من ارتباط خیلی نزدیک با دکتر داشتم. وقتی می‌آمد حتماً همدیگر را ما می‌دیدیم. ایشان هم می‌دانید که خودشان نقاش بود و خیلی علاقه‌مند به پوستر بود. یکی از این پوسترها که برای قبل از جنگ است که چاپ شد قهوه‌ای رنگ است با دو تا دست در حال قنوت. یعنی شما از این زاویه نگاه می‌کنید pov شما مثل اینکه خودتان دارید قنوت می‌خوانید. برخی از بچه‌های همراه دکتر چمران، اهل لبنان بودند و خیلی فارسی بلد نبودند ولی این‌ها مدام رابط ما بودند و اولین پوسترها را ایشان میگرفت می برد.
کلهر افزود: یک سرودی که شعرش برای خود من است راجع به این بود که پدر و پسری که باهمدیگر صحبت می کنند و پدر دارد با بچه‌اش صحبت می کند با این مضمون که “تو از این سنگر خونین پدر به گلستان ظفر خواهی رفت. تو از این نذر و نیاز مادر به تماشای سحر خواهی رفت.” حالا من شاعر نیستم این را همینجور گفته بودیم که برای آموزش و پرورش شروع کنیم سرودهایی ساختن.
او ادامه داد: برای کار دیگری رفته بودیم پیش مرحوم ابتهاج شاعر معروف. خونه ایشان رفته بودیم آقای لطفی بود، شهرام ناظری هم بود و من هم شعرم را به ابتهاج دادم و ایشان برای من تصحیح هم کرد. آهنگش را محمدرضا لطفی ساخته، شهرام ناظری هم این را خوانده ؛ اینها برای قبل از جنگ است یعنی سه ماه قبل از جنگ است.

یک کسی هم الان یادم نمی آید از کارگردانان تلویزیون که خوشش آمده بود یک تصویر هم رویش گذاشت و جنگ که شروع شد با یک فاصله کمی از تلویزیون پخش شد.
این چهره فرهنگی خاطرنشان ساخت: طیفی از هنرمندان که برای حضور در انقلاب اولین گام را قبل از پیروزی انقلاب برداشتند شعرا بودند و با همین شعارهایی که در بین مردم بود. در راهپیمایی تاسوعا و عاشورا آن روز مرگ بر شاه گفته شد ولی بلافاصله این به آن اضافه شد بگو مرگ بر شاه. یک مرگ بر شاه بی مخاطب تبدیل شد به یک بگو مرگ بر شاهی که خودش جزو آن گروه است. این‌ها آن نکات خیلی ظریف است.
مهدی کلهر اظهار داشت: در جریان جنگ، پیشانی بندهایی بستند که در دوره هخامنشی است ولی رویش نوشتیم یا قمر بنی هاشم یا حسین یا علی که الان هست. آن چیزی که الان در تعریف ملیت در قرون اخیر مطرح شده یکی مرز است. شما در گذشته مرز به این معنای امروزی ندارید الا در قضیه آرش. این خیلی نکته مهمی است تمدن ایرانی ۶هزار سال پیش ۷هزار سال پیش مرز داشته است که در یکی از اسطوره‌هایش مشخصا آرش برای تعیین مرز است. دوم درفش کاویانی است پرچم است. درفش کاویانی پرچم است دیگر.
کلهر افزود: ببینید یک خاطره‌ای را من به شما بگویم که این را هیچ وقت باز نکردم ولی الان که این گفتگوها دارد می‌شود یک تعارضی دارند به وجود می‌آورند بین ملیت و امت که البته به نظر من هیچ پشتی ندارد و هیچ وقت هم جا نمی‌افتد. ولی من خاطره ای عرض بکنم که در بهار سال ۵۸ بود؛ آقای قطب‌زاده که آن موقع رئیس رادیو و تلویزیون بود آمد در روی آنتن و گفت این سرود ای ایران ای مرز پر گهر فاشیستی است. نگفت که مثلا شوونیستی است. گفت فاشیستی است آن موقع به این دلیل گل کرده بود که همزمان با پخش زنده ورود حضرت امام(ره) برای اولین بار کارمندان اعتصابی صدا و سیما که توانسته بودند میکروفون را از دست نیروهای حکومت نظامی در بیاورند آمدند روی آرم سازمان رادیو و تلویزیون ملی دو تا گل گذاشتند و سرود ای ایران ای مرز پرگهر را به جای سرود شاهنشاهی پخش کردند. اینقدر این به حکومت نظامی سنگین تمام شد که گزارش حضرت امام را تا خیابان آزادی که آمد قطع کردند و بچه های سازمان را کتک زدند بخصوص مجری برنامه آقای معینی که آثار کبودی اش بعد از انقلاب هم توی صورتش بود. ایشان البته کارمند آموزش و پرورش بود یکی از بهترین گوینده های خبر ان موقع بود. آن برنامه قطع شد دیگر مردم خودشان ریختند در خیابان ها و استقبال از امام.
او تاکید کرد: نکته ای که وجود داشت برای من که آشنا بودم با افکار حضرت امام و تمام جریانی که جریان حوزوی بود و عمیق بود، این بود که اصلا ایشان چنین دیدی ندارند راجع به ایران و اتفاقا طرفدار اشعار میهنی بودند‌. بعدها از آقای شاهنگیان- که آن موقع در رادیو بود- پرسیدم شما چرا قطع کردید گفت که شورای شعر فکر میکرده که این سرود را امام گفته که پخش نکنید ولی درست نبوده.
مهدی کلهر اظهار داشت: آخر شهریور ۵۹ مسئولیتم در دولت آقای شهید رجایی جانشین وزیر فرهنگ و هنر بود، آنجا اولین کاری که کردم همین سرودهای انقلاب بود که کار بسیار فاخری هم بود و مال مرحوم سبزواری و دیگر دوستان. آنها را تنظیم کردم برای ارکستر سمفونیک و همین سرود ای ایران ای مرز پر گهر را هم تنظیم کردم و فکر می‌کنم در آبان ماه سال ۵۹ برای اولین بار بردم در میدان میدان شهدا. در میدان شهدا من این را بردم اجرا کردم. از ۷ صبح تا ۹ صبح. یک کار عجیب غریبی بود. دو هفته یا سه هفته بعد در میدان امام دوباره این را اجرا کردیم. من آن موقع عضو هیات ۵ نفر قوه مجریه بودم برای ادغام چندتا وزارت خانه با قوه مقننه. صبح‌ها ما مجبور بودیم ساعت ۶ می‌رفتیم آن موقع نماز صبحمان را در مجلس می‌خواندیم که ۸ که آنها می‌خواهند بروند سر کارشان… صبحانه من یک نان پنیری بود می‌خوردیم می‌رفتیم و کنار من آقای دکتر باهنر نشسته بود، شنیدم که گفت این کاری که برده‌اید در میدان ژاله میدان شهدا خیلی کار خوبی بوده است، جاهای دیگر هم ادامه بده به ما هم بگو بیاییم ببینیم. من برگشتم گفتم که الان دارد اجرا می‌شود گفت کجا گفتم بیا میدان امام. گفت بقیه جاها ادامه بده. یاد بکنیم از آیت الله امامی کاشانی و آیت الله باقری کنی که رئیس کمیته‌های انقلاب اسلامی بودند این اجرا را مجدانه حفاظت کردند. یعنی سه چهار ساعت بچه‌های کمیته‌ها اداره کردند هیچ اتفاق بدی نمی‌افتاد. داماد امام مرحوم دکتر بروجردی به من زنگ زد و گفتش شب شنبه حضرت امام پیش خانواده بودند دوبار حضرت امام به خاطر موسیقی و اجرای خوب از اتاق آمد بیرون و رو به قبله ایستاد و دعایتان کرد. ایران سرای امید را هم من به شما بگویم. ایران سرای امید را هم که رادیو پخش نمی‌کرد و من در تلویزیون پخش کردم باز داماد ایشان به من گفت، گفت امام برگشته گفته این را بهش می‌گویند آواز.

مهدی کلهر بیان داشت: ۴ ماه از جنگ گذشته بود ما یک تئاتر درست کردیم به عنوان حماسه ننه خزیره. در شبکه دو هم باید باشد. حماسه ننه خزیره یعنی با تمام توانی که ما آن روز داشتیم همه بازیگرانی که شما ببینید بالاترین بازیگران را گذاشتیم ضبط هم شد. آن موقع‌ها آقای کرباسچی رئیس شبکه دو بود. ضبط کرد، پخش هم شد حضرت امام این را دیدند. قصه واقعی است البته تئاتر شده و تحسین شد.

این مدیر ادوار نظام گفت: اگر حماسه داشته باشیم که بزرگترین نعمت تربیتی است ولی روایت نداشته باشیم به قول مرحوم دکتر شریعتی کربلا می‌ماند آنجا اگر زینب نبود. حماسه در بالاترین نقطه تربیت است. ببینید ما یک تربیتی داریم که رایج و در همه جا هست. از الف و ب شروع می‌شود تا ی می‌رود و همینطور می‌رود جلو زمانبر است. خود حماسه یک ویژگی دارد در طول تاریخ بشر ربطی هم به ما ندارد. وقتی که تربیت از خاصیت افتاد همان تربیت متداول و زیرپوستی، یک سری انحرافات ماند و کسی هم با آن کاری نداشت! و اینجاست که حماسه رخ میدهد و آن کاری که مثلاً وقتی که شما ۲۰۰ لیتر شیر گرم دارید یک قطره مایه پنیر می‌زنید یک مرتبه همه آب را از آن جدا می‌کند این خاصیت حماسه است. حماسه معجزه تعلیم است، معجزه تربیت است این را بقیه هم می‌دانستند یعنی همان یونانی مشرک هم می‌دانست. اگر شما حماسه را از یک ملت بگیرید که متاسفانه از ما گرفته شده حالا آنها به آن می‌گویند قهرمان. قهرمان به کسی می‌گویند که ما در آیات داریم که با کمبود نفر در مقابل تعداد زیادی بایستد و با این کمبود پیروز شود. حضرت علی علیه السلام میگویند که از تعداد زیاد آنها نترسید. در غزوات اسلامی زیاد اتفاق افتاد عاشورا هم اتفاق افتاد. این‌ها نکاتی است که به نظر من نظام ما از دانشگاه تا حوزه و همه و همه غفلت داشتیم نسبت به اینها.
او افزود: من فکر می‌کنم ما ضعف‌هایی داریم این ضعف‌ها را باید جبران کنیم. یکی در تاریخ که آگاهی ما کم است ما واقعا باید تاریخ آگاهی را جدی بگیریم. معتقدم همین نظام آموزشی ما شامل همه این‌ها باید باشد. باید یاد بگیریم که مغز هویت چیست و پر و بال هویت چیست. من قبول دارم که ما نیازمند آیین‌ها هستیم. نیازمند صورت‌ها هستیم ولی آن چیزی که صورت را نگه می‌دارد، سیرت است وگرنه صورت بی‌سیرت چیز خوبی نیست. ببینید قطعاً برای حفظ یک سرزمین برج و بارو لازم است ولی برج و بارو، باور نمی‌سازد. اگر برج و بارو، باور می‌ساخت دیوار ۴۰۰۰ کیلومتری چین باید جلوی اقوام شمالی را می‌گرفت که نگرفت. یعنی با یک نفوذی که یک چیزی بهش دادند دروازه را خودش باز کرد این‌ها آمدند داخل. این‌ها مباحث جدی هستند. من در مهندسی فرهنگی اعتراضاتی داشتم که هنوز هم دارم ولی همچنان پشتوانه هنری غنی داریم که می توانیم باز هم تولید کنیم و جلو برویم و موفق باشیم.
گفتنی است برنامه «حماسه خوان» به تهیه‌کنندگی سیداحمد موسویان در گروه حماسه و دفاع شبکه یک سیما به مدیریت محمدعلی صمدی تولید شده و روزهای زوج حوالی ساعت ۲۳ از شبکه اول سیما پخش میشود و تکرار آن ساعت ۱۶ روز بعد روی آنتن خواهد رفت.

مطالب مفید