کارآمدی نوآوری
بیشتر از آن خریداران تعداد فروشندگان بودند که یا دم در مغازه خود ایستاده بودند و عبور و مرور مردم را نگاه میکردند یا اینکه در مغازهشان سرهایشان در موبایلهایشان بود. شاید یکی از دلایل این الگوی رفتاری مشابه، پی بردن به مظنه بازار بود که نرخهایش لحظهای بالا میرفت.
به گزارش تجارت نیوز، قلب بازار طلا و جواهر ایران در بازار بزرگ تهران این روزها چهرهای متفاوت از همیشه دارد. سایه جنگ همچنان سنگینی میکند و خرید و فروش هم مثل سابق رونق ندارد. در آن دوازده روز بازار طلای تهران تعطیل بود، راستهها خالی از جمعیت و کرکرهها هم از سر اضطرار جنگی پایین آورده شده بودند، خرید و فروش تقریبا غیرممکن بود و کاسبان هم مثل شهروندان، حفظ جانشان را در اولویت قرار دادند. در آن روزها نه نرخی برای طلا اعلام میشد و نه کسی هم راهی داشت که طلایی را که میخواهد بخرد یا بفروشد. حالا و پس از هفتاد روز از جنگ بازار طلا در راهروهای بازار طبق مشاهدات میدانی ما چندان رونقی ندارد، اما در بدیلهای این بازار، یعنی بسترهای فروش آنلاین و حتی صندوقهای بورسی، بخصوص با نوسانات زیادی که این فلز گرانبها در این مدت داشت بازار حسابی داغ است.
بازار خلوت است و کمرمق
ظهر یک روز گرم شهریور ماه برای اینکه از نزدیک مشاهده کنیم که اوضاع در بازار طلا از چه قرار است، به راسته زرگرها در خیابان پانزده خرداد تهران رفتیم. شرایط و حال و هوای مردم و طلافروشان برخلاف آنچه که تصور میکردیم، تعریفی نداشت. راسته اصلی بازار که در حالت عادی مملو از جمعیت است و شکوه و زیبایی ویترینهای کوچک و بزرگ مغازهها و انعکاس نور زردرنگ طلاها چندان چشم نمیآمد. سیل رهگذران که معمولا در این موقع سال در ماه ربیعالأول که موسم جشنها و مراسمهای عقد و ازدواج است، اینبار برخلاف همیشه اندک بود و خبری هم از همهمه و هیاهوی جمعیت نبود. در راهروها و دالانهای فرعی نیز انگشتشمار بودند مراجعانی که مشغول گپ و گفت و چانهزنی با طلا فروشان باشند.
بیشتر از آن خریداران تعداد فروشندگان بودند که یا دم در مغازه خود ایستاده بودند و عبور و مرور مردم را نگاه میکردند یا اینکه در مغازهشان سرهایشان در موبایلهایشان بود. شاید یکی از دلایل این الگوی رفتاری مشابه، پی بردن به مظنه بازار بود که نرخهایش لحظهای بالا میرفت.
تا اینجا بزرگترین کنجکاوی پی بردن به راز خلوتی و فعالیت نیمبند بازار بود. تک و توک مغازههایی را میشد دید که انگار صاحبان یا گردانندگانشان آگاهانه نخواستهاند در و پیکرشان را باز کنند و چراغشان را روشن. با یکی از طلافروشان قدیمی همین راسته معروف به «حاج ع» که بهتنهایی در مغازهای کوچک مشغول حساب و کتاب بود، گفتوگو کردم. از او درباره شرایط بازار طلا پرسیدم. حاج ع گفت که بعد از روزهای جنگ و ماههای محرم و صفر که مطابق انتظارات، بازار با رکود مواجه میشود، از ابتدای ربیعالاول کمی رونق برگشته است. با این حال تاکید دارد که بازار همچنان با نگرانی به اخبار و مسائلی که این روزها درباره مکانیزم ماشه و احتمال جنگ مینگرد و به همین دلیل قیمتها رو به افزایش گذاشته است. از او درباره وضعیت بازار خرید و فروش طلا در دوران جنگ دوازده میپرسم که میگوید: «در آن روزها بازار نیمهتعطیل بود و خرید و فروشی صورت نمیگرفت. همین موضوع روی قیمتها و رفتار مردم تأثیر مستقیم داشت. در آن روزها مردم ترس داشتند و چون طلا یک مولفه اقتصادی مهم است، تقاضا بالا رفت اما متاسفانه امکان خرید و فروش وجود نداشت. بعد از پایان جنگ و بازگشایی بازار روند افزایشی قیمتها ادامه دارد و کسی هم خرید نمیکند.» حاج ع میگوید در روزهای جنگ فروش بیشتر از سمت مردم بود تا طلافروشان، که یکی از دلایل آن نیز نامشخص بودن نرخها بود. او اضافه میکند: «مردم ترجیح میدادند طلاهایشان را نگه میداشتند تا ارزش آن بالاتر برود مگر در موارد خاص مثل خرید خانه یا خودرو و … که آن هم چون بانکها تعطیل بود و در بازار هم کسی نبود، به در بسته میخورند یا مجبور میشدند با نرخهایی به مراتب پایینتر بفروشد.»
قیمتگذاری غیرواقعی طلا در دوران جنگ
بازار سنتی در آن روزها نهتنها از انجام معامله عاجز بود، بلکه مکانیزم قیمتگذاری آن نیز به شدت غیرواقعی و دستکاری شده بود؛ حاج ع میگوید: «در آن روزها تفاوت نرخ خرید و فروش به شدت افزایش یافت. برای مثال، در حالی که امروز اختلاف نرخ خرید و فروش هر گرم طلا حدود ۲۰ هزار تومان است، در زمان جنگ این تفاوت به ۸۰ هزار تومان رسید. چون قیمتگذاری به شکل دیگری انجام میشد. عدهای از طلافروشان پرنفوذ در بازار مسئول اعلام قیمت بودند. با اینکه بازار نیمه تعطیل بود، همانها، نرخها را اعلام میکردند و فعالان بازار بر اساس آن خرید و فروش میکردند. کسانی هم که در بازار حضور نداشتند، از طریق سایتهایشان خرید و فروش انجام میدادند.
اختلاف زیاد در نرخها برای بسیاری از کسانی که به دنبال شفافیت و کشف قیمت واقعی هستند، خبر خوبی نباشد. یعنی نرخها بهگونهای تعیین میشوند که حتی اگر قیمتها کاهش یابد، فروشنده متضرر نشود. نتیجهای که شاید به ایجاد بیاعتمادی و اختلال آن در شرایط سخت و تحمیلی بینجامد.
یکی دیگر از فعالان بازار سنتی طلا اما معتقد است که بازار نسبت به شرایط حساس چندان بیگانه نیست و حتی مانوس است. حاج ح نیز که در یکی از فرعیهای راسته زرگرها دو باب مغازه نسبتا بزرگ و روبهروی هم دارد، معتقد است: «وقتی زمزمه جنگ به گوش میرسد و مردم تحریک میشوند و به خرید تمایل نشان میدهند، اما وقتی بانکها بستهاند و فعالان بازار حضور ندارند، کسی نمیتواند خرید یا فروش کند. همه چیز قفل است. در جنگ چنین اتفاقی افتاد» این روایت، واقعیتی مهم را روشن میکند: طلای سنتی برخلاف همیشه پول نقد و نقدشوندگی بالا ندارد، به ویژه زمانی که به دلایلی مثل جنگ، بازار تعطیل است و خرید و فروشی صورت نمیگیرد.
قفل شدن معاملات در مواقع بحران
بهگفته این فروشنده طلا، در تحلیل فعالان بازار سنتی طلا، نقش روانی و انتظارات مردم تعیینکنندهاند: «بازار به سمت جذب نقدینگی متمایل است ولی چون قیمتها تابع سفتهبازیها و فضاسازیهای رسانهای در حال افزایش است، خرید و فروش واقعی صورت نمیگیرد. مشابه این وضعیت را در جنگ هم مشاهده کردیم. بازار سنتی طلا هنگام بحران، مستعد افزایش شکاف میان قیمت واقعی و قیمت اعلامشده است. حتی اگر کسی هم بهطور شخصی اقدام به معامله میکرد، آن معاملات قابل اعتماد و شفاف نبودند.»
حاج ح نیز به محدودیتهای بازار سنتی طلا در مواقع بحرانی اشاره میکند و میگوید: «در روزهای جنگ که بازار سنتی تعطیل بود، هیچ راهی پیش پای کسی که میخواست طلا خرید و فروش کند، وجود نداشت. درست است که حفظ جان و امنیت و خوردخوراک در اولویت است، اما برای کسانی که نیاز به نقدینگی دارند باید فکری کرد.»
تقاضا برای طلای دست دوم بالا است
در روزهای جنگ که بازار سنتی تعطیل بود، در پلتفرمهای آنلاین طلا به استثنای چند روز، معامله انجام میشد. با این حال بازاریان نگاهی بدبینانه به این کسبوکارها دارند. با اغلب کسانی که در بازار صحبت کردم یک برداشت تقریبا مشترک میانشان وجود داشت: «مشخص نیست پلتفرمها چه جنسی را با چه عیاری به مشتریان تحویل میدهند و نمیتوان به سادگی به قالبهای معاملاتی آنلاین اعتماد کرد.»
این ارزیابی البته خلاف آن چیزی است که نهادهای نظارتی و امنیتی درباره پلتفرمهای طلا گزارش میکنند. باوجوداین، «ع.و» لابلای صحبتهای خود به از دست رفتن قدرت خرید مردم بهعنوان واقعیتی دیگر از بازار سنتی طلا اشاره میکند: «بازار بیشتر از اینکه در شوک جنگ باشد، متاثر از وضعیت تورمی و کاهش قدرت خرید مردم است. وقتی شرایط بهگونهای است که کسی پول در دسترس ندارد، دیگر صحبت کردن از خرید طلا بیمعنی است. الان خرید و فروش صورت نمیگیرد اما اگر هم کسی پیدا شود، میخواهد بفروشد تا بخرد. مردم نقدینگی در اختیار ندارد و از آن طرف هم میدانیم که هزینههای زندگی رو به افزایش است. بنابراین اگر هم بخواهند طلا بخرند، دنبال کارهای دست دوم و بیاجرت میگردند. متاسفانه شرایط بهگونهای پیش رفته که حوزه کار طلافروشان سنتی از حالت زینتی خارج شده است.»
تجربه روزهای جنگ نشان داد که این کسبوکارها میتوانند خلأ بازار سنتی را پر کنند. پلتفرمهای آنلاین به کاربران اجازه میدهند حتی در شرایط بحران، با مبلغ اندک اقدام به خرید یا فروش طلا کنند. حاج ع در این باره توضیح میدهد: «در پلتفرمهای آنلاین طلا آنطور که من شنیدهایم با مبالغ اندکی مثل صد هزار تومان هم میتوان مقدار کمی طلا خرید. نمیخواهم این را با بازار سنتی مقایسه کنم اما فکر میکنم این مزیتی بزرگ است. تجربه روزهای جنگ نشان داد که این سیستمها انعطافپذیرتر عمل میکنند و در مواقع بحرانی گزینهای امنتر برای کسانیاند که نیاز به نقدینگی دارند.»
ابزارهای مالی در بازار آنلاین متنوعاند
بردیا احمدنیا، مدیر اجرایی پلتفرم والگلد معتقد است بازار آنلاین طلا به دلیل ماهیت و سبک خدماتدهی متفاوت، امروزه بهخوبی از پس نیازهای کاربران برمیآیند. او میگوید: «در بازار سنتی کاربر برای خرید باید بهصورت حضوری به بازار مراجعه کند، اما در بازار آنلاین فرایند خرید بهسادگی و از طریق اپلیکیشنهای در دسترس انجام میشود.» او به برخی مزیتهای پلتفرمهای آنلاین طلا اشاره میکند و میافزاید: «در بازار سنتی امکان خرید و فروش بهصورت ۲۴ساعته و هفت روز هفته وجود ندارد؛ مثلا در روزهای جمعه یا در ساعات پایانی روز، انجام معامله ممکن نیست. اما در بازار آنلاین این محدودیت زمانی عملاً برطرف شده است.»
مدیر اجرایی والگلد تنوع ابزارهای مالی در پلتفرمهای آنلاین را مزیتی میداند که بهگفته او کار را برای خریداران راحتتر میکند: «در پلتفرمهای آنلاین طلا، ابزارها و خدمات مالی متنوعی ارائه میشود؛ در حالیکه در بازار سنتی چنین امکانی وجود ندارد. دلیل این موضوع آن است که بازار سنتی مبتنی بر اشخاص حقیقی است و نه شرکتهای سازمانیافته و بدین ترتیب امکان ارائه تسهیلات مالی به مشتریان و همکاری با بانکها را نخواهند داشت. درمقابل، در بازار آنلاین طلا چنین سازوکارهایی وجود دارد و کاربران میتوانند از مزایای آن بهرهمند شوند.»
احمدنیا برقراری ارتباط بیواسطه، پیوسته و پایدار، مشتریمداری و توجه به خواستها و نیازهای واقعی کاربران در بازار آنلاین طلا را مواردی حیاتی بیان میکند که در موفقیت پلتفرمهای آنلاین طلا تعیینکنندهاند: «در فضای آنلاین اگر کیفیت و نوع خدمات مناسب نباشد، کاربران بهسرعت از پلتفرم فاصله میگیرند. به همین دلیل رقابت در این حوزه بسیار تنگاتنگ است. در بازار سنتی اما چنین فضایی مشاهده نمیشود؛ به این معنا که اگر مشتری از یک مغازه خرید نکند، آن مغازهدار اقدام خاصی برای جذب او انجام نمیدهد و عملاً فعالیت بازاریابی جدی و در نتیجه نوآوری صورت نمیگیرد.»
به تعبیر عضو هیئتمدیره والگلد، در بازار آنلاین طلا، رقابت بازیگران حالتی بهاصطلاح «خونین» دارد؛ وی میگوید: «فضایی که در آن نوآوری و ایجاد مزیتهای رقابتی برجسته اهمیت بالایی پیدا میکند. اما در بازار سنتی چنین سطحی از رقابت و نوآوری دیده نمیشود.»




