راز تلخی که مجتبی شکوری بعد از ۳۱ سال فاش کرد / در ۷ سالگی بهم تجاوز شد! + فیلم

به گزارش سلام نو، مجتبی شکوری متولد ۲۱ اردیبهشت ۱۳۶۶ در تهران، معلم و کارشناس است.

او فارغ التحصیل لیسانس مهندسی مکانیک از دانشگاه صنعتی شریف و فوق لیسانس و دکترای علوم سیاسی از دانشگاه تهران می باشد که با برنامه کتاب باز مورد توجه قرار گرفت.

می گوید پدرش فرهنگی و مادرش معلم بود با این حال دوران کودکی و نوجوانی بیش از حد شیطنت و شلوغی داشت و در کنارش هم اصلا اهل درس و کتاب نبود.

شیطنت های زیاد از آتش زدن بُرد مدرسه تا ریختن داروی خواب آور در چایی معلمان بخش از اقداماتی بود که در نهایت باعث اخراجش از مدرسه شد.

وقتی روز ۲۶ مرداد ۱۳۸۳ با معدل ۱۵ و انضباط ۱۲ از مدرسه اخراج شد با دیدن گریه های پدرش تصمیم گرفت فضای خانواده را با یک خبر خوب تغییر دهد.

از روزی دو ساعت درس خواندن شروع کرد تا اینکه به رکورد ۱۷ ساعت ۱۰ دقیقه مطالعه در روز رسید و توانست در کنکور با رتبه ۴۸ خانواده را خوشحال کند.

مجتبی در رشته مهندسی مکانیک وارد دانشگاه صنعتی شریف شد اما خودش می گوید در رشته مکانیک آلیس بودم در سرزمین عجایب…

یعنی من آمده بودم اما با چرخ دنده ها نمی چرخیدم و به تنش برشی در جان تیرهای باردار هیچ علاقه ای نداشتم ولی بجایش عاشق فلسفه بودم به همین دلیل ۶ سال طول کشید تا با معدل ۱۲٫۶ فارغ التحصیل بشوم.

از سال ۱۳۸۴ وقتی ۱۸ ساله و دانشجو بود بعنوان معلم فیزیک راهی مدارس شد سپس مشاور بود و حالا کتاب مهارت های زندگی را تدریس می کند.

سال ۱۳۹۷ زمانی که در باغ کتاب تهران مسئول آموزش بودم آقای محمدرضا رضاییان تهیه کننده و مجری طرح برنامه «کتاب باز» را می شناختم.

ایشان یکبار آمدند باغ که قرار بود ۱۰ دقیقه حرف بزنیم اما ۲ ساعت درباره زندگی، دنیا و کتاب حرف زدیم که قرار شد برای یک برنامه به کتاب باز بروم.

نقل داستان زندگی از لکنت زبان تا تغییر مسیر دکتر مجتبی شکوری و آرزوهایش در برنامه کتاب باز به شدت مورد استقبال قرار گرفت.

او چند بار دیگر بعنوان مهمان در برنامه حاضر شد و حالا از کارشناسان ثابت آن است.

۱۳ شهریور ۱۳۹۱ با خانمم ازدواج کرد، ما همکلاسی بودیم و همسرم تحصیلکرده دکترای رشته مکانیک هستند.

اما من از لیسانس مسیرم را عوض کردم
ایشون رو دوست داشتم تا اینکه روز آخر دانشگاه بعد از ۶ سال تصمیم گرفتم بهش بگم تا این حسرت دوست داشتن در وجودم نماند

بالاخره گفتم و یک ماه بعد ازدواج کردیم و حالا بهترین دوست زندگی ام است.

مطالب مفید