علت اعتراض کارگران کارخانه پگاه چه بود؟
مطالبه حذف پیمانکاران از بدنه شرکتها و کارخانهها، مطالبهای تازه نیست. بیش از دو دهه است که تشکلهای کارگری، فعالان صنفی و حتی برخی از کارشناسان اقتصادی نسبت به این ساختار هشدار دادهاند. حالا، اتفاقات اخیر در کارخانه لبنیات پگاه تهران دوباره نگاهها را به سمت یکی از قدیمیترین زخمهای بازار کار ایران برگردانده است.
به گزارش تجارت نیوز، در روزهای گذشته اخباری مبنی بر اعتصاب کارگران کارخانه پگاه تهران به دلیل مطالبات پرداخت نشده آنها در فضای مجازی منتشر شد. مطالباتی که یکی از مدیران این مجموعه در مراجعه حضوری خبرنگار تجارتنیوز آن را مسالهای جدا از حقوق و مزایای ماهیانه کارگران عنوان کرد و مدعی شد پگاه یکی از کارخانههای فعال و سودده است و پرداخت حقوق هیچ کارگری با تعویق صورت نمیگیرد. اما مساله مطالبات این کارگران به همان زخم کهنهای برمیگردد که پیمانکاران بر پیکر نیروی کار کشور وارد آورده و همچنان نیز حضورشان در اکثر شرکتها، بنگاههای اقتصادی و دیگر عرصههای خدماتی و تولیدی کشور باعث شده تا کارگران هیچگاه به حقوق واقعیشان دست پیدا نکنند.
بنا به گفته این مدیر کارخانه پگاه تهران عدهای از کارگران که سالها قبل تحت قرارداد با پیمانکاران در این کارخانه فعالیت میکردند، مطالباتی دارند از جمله حق بیمه و حقوق معوق که به آنها پرداخت نشده است. کارخانه نتوانسته نشانی از این پیمانکاران پیدا کند و حالا کارگران خواهان این هستند تا سالهای کاریشان در سایه بیمسئولیتی پیمانکاران از بین نرود.
این مدیر در بخش دیگری از حرفهای خود به تجارتنیوز میگوید: متاسفانه پیمانکارانی که حدود 10 سال پیش با کارگران این کارخانه قرارداد داشتهاند در پرداخت حقوق و مزایا و البته سنوات و سابقه بیمه کارگران خلف وعده کردهاند و حالا کارگران از کارخانه انتظار دارند این معوقات را پرداخت کند.
او میافزاید: البته کارخانه هم این مساله را تا حدودی قبول کرده اما از آنجایی که این موضوع رقم بالایی را شامل میشود نیازمند تامین بودجه است و برای تامین آن باید چند نهاد و ارگان تصمیمگیری کنند. همین هماهنگیها شامل مرور زمان میشود و کارگران با توجه به اینکه در شرایط کنونی با مشکلات معیشتی مواجه هستند اصرار بر انجام سریع این کار دارند.
برخی از خطوط تولید کارخانه پگاه تهران در ماههای اخیر با کاهش راندمان روبهرو شدهاند
اما بر خلاف ادعای مطرح شده از سوی این مدیر، یکی از کارگران شاغل در پگاه تهران به خبرنگار تجارتنیوز میگوید: برخی از خطوط تولید کارخانه پگاه تهران در ماههای اخیر با کاهش راندمان روبهرو شدهاند. کارگران میگویند وقتی انگیزه مالی و امنیت شغلی وجود ندارد، کیفیت کار هم افت میکند.
وقتی پیمانکار هر سه ماه نیرو را عوض میکند، چطور انتظار دارید خط تولید با دقت کار کند؟
او میافزاید: وقتی پیمانکار هر سه ماه نیرو را عوض میکند، چطور انتظار دارید خط تولید با دقت کار کند؟ آموزش نیروهای تازه هزینهبر است، اما پیمانکار فقط به فکر کاهش هزینه کوتاهمدت است.
مطالبه حذف پیمانکاران سالهاست ادامه دارد
مطالبه حذف پیمانکاران از بدنه شرکتها و کارخانهها، مطالبهای تازه نیست. بیش از دو دهه است که تشکلهای کارگری، فعالان صنفی و حتی برخی از کارشناسان اقتصادی نسبت به این ساختار هشدار دادهاند. اما با وجود وعدههای پیاپی دولتها، هیچگاه گام جدی برای اصلاح این وضعیت برداشته نشده است. حالا، اتفاقات اخیر در کارخانه لبنیات پگاه تهران دوباره نگاهها را به سمت یکی از قدیمیترین زخمهای بازار کار ایران برگردانده است. پیمانکارانی که به جای تسهیل، به ابزار استثمار بدل شدهاند.
حضور پیمانکاران باعث شده تا کارگران با قراردادهای کوتاهمدت از امنیت شغلی برخوردار نباشند
فرزاد محمدی، فعال کارگری، در این باره به تجارتنیوز میگوید: در کارخانه پگاه تهران، بیش از ۶۰ درصد کارگران به صورت پیمانکاری مشغول به کارند. این یعنی بخش بزرگی از نیروی تولید در مهمترین کارخانه لبنیات کشور، نه به شرکت اصلی، بلکه به واسطهای پاسخگو است که فقط سود خود را میخواهد. چنین مدلی از پایه ناعادلانه است، چون رابطه کارگر با کارفرما را قطع میکند و قدرت چانهزنی را از نیروی کار میگیرد.
او میافزاید: مساله اینجاست که حضور پیمانکاران باعث شده تا کارگران با قراردادهای کوتاهمدت از امنیت شغلی برخوردار نباشند. ضمن اینکه پیمانکار بیش از آنکه به فکر حق و حقوق کارگران باشد به سود نهایی خود فکر میکند و همین مساله باعث میشود که معضلی مانند آنچه برای کارگران پگاه پیش آمده در دیگر حوزهها نیز وجود داشته باشد.
این فعال کارگری اظهار میدارد: اکثر شرکتها و کارخانجات بزرگ کشور در دست پیمانکارانی است که عمدتا سود خود را بر منافع کارگران ارجح میدانند. شما نگاهی به وضعیت کارگران مشغول در شرکتهای نفت و پتروشیمی بیاندازید. اکثر آنها به دلیل کار با پیمانکاران سودجو از ابتدایی ترین حقوق خود محروم ماندهاند.
پیمانکاران عمدتا به قوانین کار هیچ تعلق خاطری ندارند
محمدی ادامه میدهد: حتی قوانین کار در هوای گرم نیز برای این کارگران رعایت نمیشود چرا که پیمانکاران عمدتا به قوانین کار هیچ تعلق خاطری ندارند و تنها به منافع خود فکر میکنند.
این فعال کارگری میافزاید: پیمانکاران گاهی حتی در پرداخت حقوق، تبعیض قائل میشوند؛ نیروهای تازهوارد با حقوق کمتر و بدون بیمه مشغول میشوند، درحالیکه کارگر باسابقه نیز هیچ امتیاز ویژهای ندارد. در واقع، پیمانکار با قراردادهای متنوع و نامشخص، ساختاری از بیثباتی ایجاد کرده است که هرگونه مطالبهگری را پرهزینه میکند.
دولت؛ نظارهگر خاموش یا شریک ساختار ناکارآمد؟
مطالبه حذف پیمانکاران، سالهاست در نامهها، تجمعها و بیانیههای کارگری تکرار میشود. اما دولتها عموماً این موضوع را با توجیه «غیرممکن بودن بازگشت همه کارگران به استخدام مستقیم» به حاشیه میرانند. به گفته کارشناسان، حذف پیمانکاران نیازمند اصلاح اساسی در قوانین کار و بودجه دستگاههای اجرایی است. اما فعالان کارگری معتقدند پشت این تعلل، منافع پنهان و روابط اقتصادی پیچیدهای نهفته است.
فرزاد محمدی با بیان مطلب فوق اظهار میدارد: پیمانکاران تنها یک شرکت کوچک نیستند. بسیاری از آنها به نهادهای بزرگ اقتصادی و حتی شبهدولتی وصلاند. در برخی موارد، مدیران بازنشسته وزارتخانهها خود مالک شرکتهای پیمانکاریاند. طبیعی است که در چنین وضعیتی دولت تمایلی به حذف این حلقه نداشته باشد، چون حذف پیمانکار یعنی حذف منافع یک طبقه خاص از سودجویان.
او تأکید میکند: اگر وزارت کار واقعاً به دنبال عدالت اجتماعی است، باید نخستین گام را از حذف واسطهها در پرداخت حقوق بردارد. کارگر باید با کارفرما طرف حساب باشد، نه با واسطهای که حتی او را نمیشناسد. ما در پگاه دیدیم که پیمانکار پس از پایان قرارداد، بخشی از بیمهها را پرداخت نکرده و کارگران برای دریافت سوابق بیمهای خود ماهها در رفتوآمد ماندهاند.
بارها گزارش تخلف پیمانکار در کارخانه پگاه به اداره کار داده شده اما هیچ برخوردی صورت نگرفته است
محمدی در پایان میگوید: در پگاه، بارها گزارش تخلف پیمانکار به اداره کار داده شده اما هیچ برخوردی صورت نگرفته است. وقتی قانون اجرا نمیشود، بیاعتمادی در میان کارگران گسترش مییابد و پایههای نظم تولید سست میشود. اما مساله اینجاست که پیمانکاران برای فرار از تعهدات، گاهی شرکت خود را تغییر میدهند یا نامشان را عوض میکنند تا بدهیهای قبلی را پرداخت نکنند. کارگران هم در نهایت میان چند نام بیمعنا و چند آدرس نامعلوم سرگردان میشوند.




