آیا عاشق شدهاید؟ علم با پاسخهای روشن و شفاف به شما کمک میکند تا بفهمید!
راهنماتو-آیا شخص خاصی به زندگیتان وارد شده که نمیتوانید از فکرش بیرون بیایید؟ آیا نمیتوانید در هنگام انجام کارهای روزمره از فکرش خارج شوید و دربارهاش رویاپردازی میکنید؟ خواب و کار و مطالعهتان مختل شده است؟ حس میکنید این بار دیگر فرق دارد؟
به گزارش راهنماتو، ممکن است عاشق شده باشید اما از کجا میتوانید مطمئن باشید؟ جالب آن است که دانشمندان پیشرفتهای زیادی در درک چیستی عشق کردهاند. آنها تحقیقاتی را برای مشخص کردن «چیستی عاشقی» به صورت دقیق آغاز کردهاند. آنها حتی مشخص کردهاند که عشق در مغز چگونه بازنمایی میشود و نشان دادهاند که فعالیت سلولهای مرتبط در مورد رابطه دوستانه و هوس با عشق متفاوت است.
مطالعاتی که هلن فیشر، محقق ارشد موسسه کینزی در دانشگاه ایندیانا جونز، و سایر محققان انجام دادهاند، ویژگیهای روانی و فیزیکی مرتبط با عاشقی را نشان داده است.
اگر از منظر علمی صحبت کنیم، میتوانیم علائمی را برای عاشقی شناسایی کنیم. راهنماتو در ادامه این علائم را با شما در میان میگذارد.
1.عاشقی فعالیت مغزی متفاوتی در مقایسه با روابط دیگر دارد که قابل مشاهده است
یک مطالعه نشان میدهد که فکر کردن به شریک عاشقی یک نوع فعالیت مغزی را کلید میزند که با دیگر اشکال عشق متفاوت است. در مطالعهای که در سال 2024 توسط محققان فنلاندی انجام شد آنها از 55 والدی که رابطه متعهدانه و عاشقانه با هم داشتند درخواست کردند که به سناریوهای ضبطشده که در برگیرنده 6شکل از عشق شامل شرکای عاشق، عشق به فرزند، عشق به دوستان، عشق به غریبهها، عشق به حیوانات خانگی و عشق به طبیعت بودند، را گوش بدهند. آنها سپس از مشارکتکنندگان خواستند که خودشان را در این موقعیتها تصور کنند و همزمان فعالیت مغزی آنها را با استفاده از تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی یا fMRIاندازهگیری کردند. بسیاری از سناریوها یک نقطه برای مقایسه داشت که هیچ ارتباطی با عشق نداشت بلکه یک موقعیت روزمره و پیشپاافتاده مثل تماشا کردن بیرون از پنجره اتوبوس میشد.
تیم متوجه شد که فکر کردن به شرکای عشقی در مقایسه با فکر کردن به طبیعت یا حیوانات خانگی سطحی بالاتر از فعالیت را در نواحیای از مغز مشارکتکنندگان که با شناخت اجتماعی مرتبط بودند، ایجاد میکرد. این نواحی مغزی شامل اتصال قشر گیجگاهی-آهیانهای در دو طرف پشت سر و همینطور ساختارهای راستای خط وسط پیشانی میشد. رویهمرفته، شدیدترین فعالیت مغز به واسطه فکر کردن به فرزندان مشارکتکنندگان ایجاد میشد که به فاصله خیلی کم فکر کردن به شرکای عشقی قرار میگرفت.
آدمها وقتی عاشق میشوند شروع میکنند به فکر کردن به شریکشان به عنوان فردی که با همه فرق دارد و ویژه است. فیشر در سال 2022 درباره تفاوت عشق و سایر روابط دوستانه گفت: «اولین چیزی که در عاشقی رخ میدهد آن است که شخص برای ما معنای ویژهای پیدا میکند که با رابطه افلاطونی – رابطه غیررمانتیک- متفاوت است. هر چیزی مرتبط با آن شخص از خودرو، تا خانه و ذائقه موسیقاییاش برای شما ویژه و خاص میشود. »
او افزود:
«وقتی به شکلی رمانتیک عاشق کسی هستید، به شکلی وسواسی دوستش دارد، طوری که فکرش شب و روز از سرتان بیرون نمیرود. اما وقتی رابطهتان فاقد جذابیت رمانتیک باشد، دیگر شب و روز ذهنتان را به خود اختصاص نمیدهد. دومی رابطه افلاطونی یا عشق بدون جذابیت رمانتیک است.»
2.بتسازی و ایدئالسازی
افرادی که عاشق رمانتیک را تجربه میکنند، از شریک عشقیشان بتسازی و ایدئالسازی میکنند. آنها صرفا روی ویژگیهای مثبت شخصی که عاشقاش شدهاند تمرکز میکنند و ویژگیها و خصلتهای منفی او را نادیده میگیرند. مشخص نیست که لزوما چنین چیزی برای رابطه بلندمدت خوب باشد. مطالعهای که در سال 2011 در نشریه Family Theory&Review منتشر شد، مطالعاتی درباره بتسازی در رابطهها را مطالعه کرد و نتوانست مشخص کند که بتسازی از شریک عاطفی لزوما پیشبینیکننده رضایت زناشویی باشد.
تحقیقات فیشر نشان داده است که افرادی که عاشق هستند، همچنین بر رویدادها و اشیای جزئی که آنها را به یاد معشوقشان میاندازد، تمرکز میکنند. او دریافت بیشتر مردان و زنان گزارش میکردند که چیزهای بسیار جزئی که شریک عاطفیشان گفته یا انجام داده را به خاطر میآورند و این لحظات را مدام در ذهنشان بازپخش میکنند.
به نظر میرسد که این توجه تمرکزیافته ناشی از افزایش سطح انتقالدهنده شیمیایی دوپامین در مغز و ستون فقرات و همینطور افزایش نوراپینفرین، ماده شیمیایی مرتبط با افزایش خاطره در حضور یک محرک تازه، به ویژه محرک برانگیزاننده احساسات است.
3.نوسانات شدید خلقی، علائم شبیه به اعتیاد
خوب میدانیم که عاشقشدن با نوسانات شدید خلق مرتبط است. طبق مطالعهای که در نشریه فلسفه، روانشناسی و روانپزشکی منتشر شده است، همانطور که به خوبی شناخته شده است، عاشق شدن میتواند به نوسانات شدید در حالت روحی منجر شود. وقتی این نوسانات شدید باشند، ممکن است تا حدی شبیه رفتار افرادی با اختلالات مصرف مواد باشند، زیرا نیاز به پیدا کردن و بودن با آن شخص میتواند به رفتارهای مضر منجر شود. فیشر استدلال میکند که عشق رمانتیک میتواند شبیه به اعتیاد باشد – اما «اعتیاد عشقی»، هنگامی که عشق دوطرفه و غیرسمی و سالم است، مثبت و هنگامی که خلاف این باشد، منفی است.
او استدلال میکند که «علائم» اعتیاد عشقی نیز مانند اعتیاد به مواد مخدر شامل میل شدید، عقب کشیدن و بازگشتن است. باید گفت که همه موافق مقایسه عشق با اعتیاد نیستند زیرا حتی در حالت استعاری نیز انجام چنین کاری میتواند جدیت اختلال مصرف مواد مخدر را کماهمیت جلوه دهد.
4.سختیها آن را شدیدتر میکنند
تحقیقات فشر نشان میدهد که سختیها میتوانند جذابیت رابطه رمانتیک را بیشتر کند. مثلا، عشاقی که از هم جدا میشوند ممکن است به دلیل اینکه نمیتوانند همدیگر را ببینند مضطرب شوند اما دوباره که به هم میرسند افزایش دوپامین را تجربه میکنند. دلیلش آن است که وقتی پاداش دوپامینی در مغز به تأخیر میفتد – در اینجا از طریق جدایی – سلولهای عصبی تولیدکننده دوپامین در به اصطلاح مغز میانی تولید دوپامین را افزایش میدهند. به عبارت دیگر، غیاب حقیقتا میتواند باعث شود که تمایل قلبی بین افراد بیشتر و شدیدتر شود.
5.ساعات طولانی به هم فکر میکنید
عشاق میتوانند ساعات طولانی به هم فکر کنند. تحقیقی که روی 10 زن و 7مرد که اخیرا دیوانهوار عاشق شده بودند، انجام شد، نشان داد که آنها بیش از 85درصد از اوقات بیداریشان را در حال فکر کردن به شریک عاطفیشان بودند. این تحقیق در سال 2016 در نشریه Frontiers in Psychology منتشر شد.
6. در ابعاد دیگر اطلاعات خوب عمل نمیکنید
عاشقی همچنین مانعی برای فکر کردن به سایر انواع اطلاعات است. برطبق مطالعهای که در سال 2013 در نشریه Motivation&Emotion منتشر شد، مشخص شد که عشق شورانگیز در میان دانشجویان با کاهش کارامدی و عملکرد بدتر در انجام وظایفی که محققان به آنها سپرده بودند، مرتبط بود.
7.علائم وابستگی عاطفی مثل حسادت را بروز میدهید
عشاق اغلب نشانههایی از وابستگی عاطفی شامل مالکیت، حسادت و ترس از طرد را نشان میدهند. مثلا، فیشر و همکارانش مغز افرادی که به رغم طرد شدن هنوز عاشق بودند را در هنگام دیدن عکس طرف، بررسی کردند. این مطالعه شامل نمونه کوچکی از طرد شدگان بود اما اسکنهای مغز که با روش fMRIثبت شد نشان از فعالیت در نواحیای از مغز از جمله نواحی جلویی شامل ژیروس سینگولیت داشت که نشان داده شده در تمایل افراد به موادی مانند کوکائین مرتبط است. به طور کلی، سیستم پاداش مغز در انتظار محرکهای پاداشدهنده متنوعی ــ از غذا گرفته تا تعاملات اجتماعی و رابطه جنسی ــ فعال میشود، بنابراین این همپوشانی لزوماً تعجبآور نیست. محققان در مطالعهای در سال 2010 در نشریه Neurophysiologyنوشتند که «فعالیت نواحی مغز که در اعتیاد به کوکائین دخیل است ممکن است به توضیح رفتارهای وسواسی مرتبط به طرد در عشق کمک کند.»
8.درباره آینده مشترک حرف میزنید
اشتیاق برای یک پیوند عاطفی با معشوق، جستجوی راههایی برای نزدیکتر شدن و خیالبافی درباره آیندهای مشترک نیز از نشانههای عشق هستند. طبق مقالهای در “The Harvard Gazette”، زمانی که سطح سروتونین مغز پس از افزایش در ابتدای یک رابطه به حالت عادی بازمیگردد، هورمون و انتقالدهنده عصبی اکسیتوسین در بدن افزایش مییابد. تحقیقات نشان میدهد که این پیامرسان شیمیایی با روابط بالغتر مرتبط است و به تقویت پیوندها کمک میکند.
9.او را برای بقایتان ضروری میبینید
لوسی براون، عصبشناس در کالج پزشکی آلبرت انیشتین در نیویورک، در سال ۲۰۱۱ به Live Science گفت که تمایل به بودن با یک فرد دیگر به نوعی مشابه با تمایل ما به آب و دیگر چیزهایی است که برای بقا نیاز داریم.
براون گفت: “مطالعات MRI عملکردی نشان میدهد که سیستمهای عصبی ابتدایی که زیر بنای انگیزه، شناسایی پاداش و خوشحالی هستند، در تقریباً همه افراد هنگامی که به چهره معشوقشان نگاه میکنند و به افکار عاشقانه فکر میکنند، فعال میشوند. این موضوع عشق رمانتیک را در کنار سیستمهای بقا، مانند آنهایی که ما را گرسنه یا تشنه میکنند، قرار میدهد.”
او افزود:
“من عشق رمانتیک را به عنوان بخشی از استراتژی تولید مثل انسانی میبینم. این عشق به ما کمک میکند تا پیوندهای جفتی ایجاد کنیم که به بقای ما کمک میکند. ما به گونهای ساخته شدهایم که تجربه جادوی عشق را داشته باشیم و به سمت دیگران جذب شویم.”
10.درد او را احساس میکنید
طبق تحقیقات فیشر، افرادی که عاشق هستند، مقدار زیادی همدلی نسبت به شریک خود دارند، به طوری که درد طرف مقابل را مانند درد خودشان احساس میکنند و آمادهاند هر چیزی را برای او فدا کنند. این همدلی میتواند به رابطه کمک کند. به عنوان مثال، همدلی میتواند رفتارهای حمایتی را تحریک کند که به کاهش درد شریک در زمانهای سخت کمک میکند و همچنین به شریک کمک میکند تا موفقیتهایش را جشن بگیرد.
11.الویتهای روزمره را باو تنظیم میکنید
عاشق شدن میتواند باعث شود که فرد اولویتهای روزانه خود را به گونهای بازتنظیم کند که با اولویتهای شریکش همراستا شود. در حالی که برخی افراد ممکن است تلاش کنند تا شبیه معشوق خود شوند، یکی دیگر از مطالعات فیشر که در سال ۲۰۱۳ در کنفرانس “Being Human” ارائه شد، نشان داد که افراد میتوانند به مخالفان خود از نظر شخصیت جذب شوند.
مثلا، تحقیقات او دریافت افرادی که به شدت تحلیلکننده، رقابتی و به لحظات احساسی خود-محدود-کننده بودند، اغلب جذب شرکایی با ویژگیهای شخصیتی همدلانه، مراقب، قابل اعتماد و طرفدار اجتماع و دروننگر میشدند که به دنبال کسب معنی و هویت بودند.
همچنان بسیاری از شواهد نشان میدهد افراد حقیقتا جذب افرادی با ویژگیهای مخالف نمیشوند. بلکه شبیهها همدیگر را جذب میکنند. دادهها نشان میدهند افرادی که خودشان را شبیه شریک عاطفیشان درک میکنند، در مقایسه با آدمهایی که خودشان را متفاوت با شریک عاطفیشان میبینند، محتملتر است که با هم بمانند و اغلب نیز شادتر هستند.
12.پیوند جنسی الویت نیست
درحالیکه تحقیقات پیشنهاد میدهند میل به پیوند جنسی برای بسیاری آدمها مهم است، همه ماجرا و تنها ماجرا نیست. مطالعه سال 2022 فیشر که در نشریه Archives of Sextual Behavior منتشر شده است، دریافت که 64درصد از افرادی که عاشق هستند – درصدهای برابری از زنان و مردان -با این عبارت که «رابطه جنسی مهمترین بخش رابطه با شریک عاطفی است»، مخالف بودند. تمایل به پیوند عاطفی اغلب مهمترین عامل در روابط توصیف شده و به نظر میرسد که بر رابطه جنسی برتری دارد.
13.نمیدانید چرا دوستش دارید
مطالعات فیشر و همکارانش نشان داد افرادی که گزارش میدهند عاشق هستند، موافقاند که تمایل و اشتیاقشان غیرارادی و غیرقابل کنترل است. دوروتی تنوو بعد از پرسش از 400 مرد و زن که به 200گزاره درباره عشق رمانتیک پاسخ داده بودند، به این نتیجه رسید که بسیاری از مشارکتکنندگان احساسشان را غیرارادی و غیرمنطقی توصیف کرده بودند.
14.به مرحله دلبستگی میرسید
وضعیت ابتدایی عشق اغلب همیشه باقی نمیماند. این وضعیت ممکن است کمرنگ شود و بمیرد یا به یک رابطه بلندمدت تغییر شکل پیدا کند که روانشناسان به آن «دلبستگی» میگویند. برطبق دانشگاه هاروارد، وقتی این وضعیت رخ میدهد، سطح کورتیزول و سروتونین به وضعیت طبیعی باز میگردد و ابعاد استرسآور و منفی عشق، مثل اضطراب، از بین میروند.
اگر موانع اجتماعی و فیزیک مانع از ملاقات شرکای عاطفی به صورت منظم شود- مثلا اگر رابطه از راه دور باشد – مرحله عشق شدید رمانتیک طولانیتر میشود.
فیشر و همکارانش در مطالعهای که در سال 2012 در نشریه Social Cognitive and Aaffective Neuroscience منتشر شد، نشان دادند که برای بعضی افراد، فعال شدن مسیرهای پاداش در مغز که در عشق تازه مشاهده میشود، ممکن است در رابطههای بلندمدت به همراه دلبستگی باقی بماند. به عبارت دیگر، ممکن است، در صورتیکه خوششانس باشد، دهها سال در وضعیت عشق رمانتیک با فرد مورد نظر باقی بمانید.
15.هیپومانیا را تجربه میکنید
تحقیقات متعددی نشان دادهاند که مراحل ابتدایی عشق شدید رمانتیک با هیپومانیا، دورهای از افزایش سطح خلق مرتبط است، که طی آن افراد چیزهایی مثل افزایش انرژی و اعتماد به نفس و همینطور افزایش تحریکپذیری و مهارگسیختگی و کمخوابی را تجربه میکنند. (نباید این وضعیت را با هایپرمانیا اشتباه گرفت که این وضعیت را به سطوح شدیدتری ارتقا میدهد و اثرات اضافی دیگری دارد.)
مطالعهای که در سال 2007 در نشریه Adolescent Health منتشر شد نشان داد که عشاق جوان در مقایسه با کسانی که زوجی نداشتند، نمرات بالاتری در مقیاس هیپومانیا دریافت میکردند و وضعیت خلق مثبتشان در اوقات صبح و عصر بهتر بود. مطالعه سال 2015 که در نشریه International Journal of Psychiatry in clinical practice منتشر شد نیز نشان داد که عشق رمانتیک به تمامی شادیبخش نبود و با سویههای منفی هیپومانیا مانند کیفیت پایین خواب نیز مرتبط بود.
حالا برایمان بنویسید که عاشق شدید؟