خیز خزنده چین در خلیج فارس
کشورهای خلیج فارس به عنوان مشتریان بزرگ کالاهای نظامی ایالات متحده قلمداد میشدند. اما امروز این کشورها باید خریدهای دفاعی خود را متنوع کرده و این حقیقیت را لحاظ کنند که بیشتر اقلام باید در منطقه ساخته شده و از تعهدات جبرانی دفاعی ایالات متحده برای تامین توانمندی تولید فناوری محلی استفاده شود تا بیشتر برای تبدیل شدن به پیمانکاران فرعی برای پیمانکاران اصلی ایالات متحده محقق گردد.
به گزارش تجارت نیوز، حمله اخیر اسرائیل به مقر هیات حماس در قطر، تضمینهای ایالات متحده به متحدان خلیج فارس را کمرنگ جلوه داد و همزمان سوالاتی را در مورد میزان قابل اعتماد بودن واشنگتن ایجاد و خواستار تنوع استراتژیک در شراکتها شد. حالا کشورهای خلیج فارس به دنبال یافتن شرکای جدیدی هستند و به چین، روسیه، ترکیه، مصر و پاکستان برای ایجاد روابط دفاعی و فناوری چشم دوختند.
سیگنال حمله اسرائیل به پادشاهیها
۹ سپتامبر، اسرائیل به قطر حمله کرد، کشوری که متحد ایالات متحده است و میزبانی از هیئت حماس را برعهده داشت؛ هیاتی که در حال بررسی پیشنهاد صلح دونالد ترامپ بود. کاخ سفید ادعا کرد که ترامپ از حمله مطلع نبوده و اندکی قبل پنتاگون از وقوع حمله آگاه شد، در حالی که منابع اسرائیلی میگویند که ایالات متحده را در جریان اقدامشان قرار دادند. این حمله و واکنش سطحی ترامپ «اسطوره تضمینهای ایالات متحده» را متزلزلتر کرد و دنیایی را به تصویر کشید که در آن برخی از متحدان آمریکا «بیشتر از دیگران برابرند».
در خاورمیانه، بحرین، مصر، اسرائیل، اردن، کویت، مراکش، نیوزیلند، قطر و تونس از جمله متحدان اصلی غیرعضو ناتو هستند؛ بازیگرانی که پیشتر اتحادشان با واشنگتن معنای خاصی داشت. آمریکا از خاورمیانه خارج نمیشود، اما اولین دستور کار برای متحدان شورای همکاری خلیج فارس (GCC) آن است که چگونه رابطه خود با ایالات متحده را «ریسکزدایی» کرده و به سمت «تنوع استراتژیک» حرکت کنند.
یافتن شرکای جدید
ایالات متحده زمانی که اسرائیل به قطر حمله کرد کنار ایستاد، بنابراین دهها میلیارد دلار هزینه شده برای پیمانکاران دفاعی ایالات متحده و استفاده رایگان از پایگاههای نظامی در زمان حساس هیچ بود. پس پادشاهیها باید راه تازهای برای تضمین امنیت خود پیدا کنند. اولین نمونه توافق دفاعی عربستان سعودی و پاکستان بود؛ توافقی که قابلیتهای هستهای اسلامآباد را در اختیار پادشاهی قرار میدهد و سایر کشورهای نفتی ممکن است به زودی از الگوی پادشاهی پیروی کنند. اسلامآباد، یکی از اعضای اصلی در کریدور اقتصادی چین-پاکستان (CPEC) است، پروژه ۶۵ میلیارد دلاری در خدمت اتصال منطقهای پکن.
از منظری دیگر چین در حال حاضر بزرگترین تامینکننده تسلیحات پاکستان قلمداد میشود، بنابراین این توافق دفاعی به اسلامآباد دسترسی به فناوریهای چینی و پول سعودی خواهد داد. اما طنز ماجرا این است که فیصل عربستان سعودی، پادشاه عربستان مخالف سرسخت کمونیسم بود و جانشین او، فهد، همین سیاست را دنبال کرد و از مجاهدین افغان در جنگ علیه نیروهای شوروی حمایت کرد. ولی اکنون، حاکم فعلی یعنی محمد بن سلمان، با حزب کمونیست چین ائتلاف کرده است، هرچند به صورت غیرمستقیم و از طریق پاکستان. و در سال ۲۰۲۴، عربستان تقریباً ۱۰ درصد از واردات نفت خام چین را تامین کرد؛ گزارهای که موجب شد این بازیگر به یکی از تامین کنندگان اصلی پکن تبدیل شود.
فرصتسازی چین
روسیه اکنون درگیر جنگ در اوکراین است، از همین رو چین از خلاء حاکم فرصتسازی میکند. پکن در تعاملات نظامی محتاط است اما به عنوان قدرت پیشرو فناوری در جهان شناخته شده و رهبران منطقهای نیز با ابتکارات سرمایهگذاری شده در «جاده ابریشم دیجیتال» و استفاده از هوش مصنوعی و فناوریهای جدید آشنا هستند. برخلاف ایالات متحده یا اروپا، پکن رویکردی «دستنخورده» در حاکمیت محلی و مدلهای اجتماعی اتخاذ میکند. چین توسط کمونیستها اداره میشود، اما کمونیسم را صادر نمیکند. این در حالی است که استراتژی جدید دفاع ملی ایالات متحده بر امنیت نیمکره غربی تاکید بیشتری دارد و به تهدید چین و روسیه توجهی نشان نمیدهد.
در شرایط کنونی ترکیه و مصر نخستین تمرینات دریایی خود را پس از ۱۳ سال برگزار کردند؛ مصر ایده «ناتو عربی» را احیا کرد؛ ایران خواستار «ناتو اسلامی» شد؛ و حزبالله به عربستان سعودی پیشنهاد صلحآمیز داد. این در حالی است که اوایل ۲۰۲۵، مصر بزرگترین تمرین نظامی دوجانبه با چین را تحت عنوان «عقابهای تمدن ۲۰۲۵» برگزار کرد و این تمرین چند ماه قبل از تمرینات «ستاره روشن ۲۵» با ایالات متحده و کشورهای ناتو برگزار شد. مصر در حال حاضر از رویکرد محافظهکارانه پیروی میکند و شاید از منظر کشورهای حاشیه خلیج فارس این رویکرد، دیدگاه معقولی در چنین شرایطی باشد.
زمان تصمیمسازی فرا رسید!
کشورهای خلیج فارس به عنوان مشتریان بزرگ کالاهای نظامی ایالات متحده قلمداد میشدند. اما امروز این کشورها باید خریدهای دفاعی خود را متنوع کرده و این حقیقت را لحاظ کنند که بیشتر اقلام باید در منطقه ساخته شده و از تعهدات جبرانی دفاعی ایالات متحده برای تامین توانمندی تولید فناوری محلی استفاده شود تا بیشتر برای تبدیل شدن به پیمانکاران فرعی برای پیمانکاران اصلی ایالات متحده محقق گردد.
طبق گزارش وزارت تجارت ایالات متحده که در سال ۲۰۲۲ منتشر شد: «پیمانکاران دفاعی ایالات متحده اعلام کردند که ۲۷ توافق جدید جبرانی با ۱۳ کشور به ارزش ۵.۸۸ میلیارد دلار منعقد کردهاند.» بخش بزرگی از این تعهدات با کشورهای خلیج فارس است و این میتواند راهی برجسته برای تحریک تولید محلی و اطمینان از زنجیره تامین باشد.
صنایع نظامی عربستان سعودی (SAMI) و گروه EDGE (امارات متحده عربی) – که اخیرا انجمن «ساخت آن در امارات» را برگزار است – میتوانند هسته یک پایگاه صنعتی دفاعی محلی قویتر باشند. ترکیه نیز شریک بالقوهای است، زیرا پهپادهایش در اوکراین عملکرد خوبی داشتهاند و پهپادهای پنهانکار ANKA-3 و پهپاد TALAY که بر روی سطح دریا پرواز میکند، ممکن است قابلیتهای جدیدی در اختیار بازیگران منطقه قرار دهد.
از منظری دیگر کشورهای خلیج فارس باید از تامینکنندگان ایالات متحده بخواهند در زنجیره تامین شفافیت ایجاد کرده تا اینگونه بدانند چه میخرند و از کجا. هرچند احتمالا ایالات متحده بر این فرایند نظارت خواهد داشت و هر توانایی دفاعی در برابر هواپیماهای اسرائیلی یا موشکها را غیرفعال خواهد کرد. اگر کشورهای خلیج فارس تجهیزات چینی بیشتری بخرند، چینیها نیز در حال جاسوسی خواهند بود، اما حداقل از فروشندهای خرید نخواهند کرد که توانایی دفاعاش را محدود کند.
روایت حمایت از یک شبکه دفاع هوایی منطقهای
خلیج فارس خانه برخی از زیرساختهای استراتژیکترین و باارزشترین جهان است، زیرساختهایی مانند پایانههای صادرات نفت؛ تاسیسات گاز طبیعی مایع؛ کارخانههای پتروشیمی؛ بندرها و مراکز دریایی مهم، مانند بندر جبل علی (امارات متحده عربی) و بندر عبدالعزیز (عربستان سعودی)؛ کریدورهای دریایی استراتژیک، مانند تنگه هرمز؛ کریدورهای فضای هوایی که توسط خطوط هوایی بین اروپا، آسیا و خاورمیانه استفاده میشود؛ مراکز هوایی مهم در دوحه و دبی؛ و راههای جادهای و ریلی و مناطق ویژه اقتصادی. چین همچنین مجموعه گستردهای از سیستمهای دفاع هوایی برای اهداف استراتژیک و دوربرد، درگیریهای میانبرد و تاکتیکی، دفاع نقطهای و دفاع در برابر پهپادها در اختیار دارد.
حال کشورهای خلیج فارس باید فرض کنند که اسرائیل دوباره حمله خواهد کرد. در چنین شرایطی و با توجه به رویکرد واشنگتن، طبیعتا این منطقه به شرکای جدیدی نیاز دارد و ممکن است زمان آن فرا رسیده باشد که چین نقش فعالتری در حفاظت از زنجیره انرژی خود ایفا کرده و نفوذ ایالات متحده در این حوزه را کاهش دهد.




