نگاهی جذاب و واقعگرایانه به انیمیشن “درون و بیرون ۲”: چقدر حقیقت در پشت پرده این داستان نهفته است؟
فرارو- درون و بیرون ۲، فیلم جدید و دوست داشتنی پیکسار، داستان رایلی را در حالی دنبال میکند که فشار اجتماعی و بلوغ را تحمل میکند، اما جنبههای روانشناختی این فیلم چقدر دقیق هستند؟
به گزارش فرارو به نقل از دیلی میل، پیکسار اولین بار بیرون و درون را در سال ۲۰۱۵ منتشر کرد و با تحسین منتقدان به دلیل رویکرد واقعی خود برای به تصویر کشیدن آشفتگی عاطفی کودکان مورد تحسین قرار گرفت. برای قسمت دوم این فیلم نیز سازندگان با روانشناسان متعددی مشورت کردند تا مطمئن شوند که به درستی چهار احساس جدید در مغز نوجوان رایلی را به تصویر میکشند: اضطراب، حسادت، خجالت و احساس کسالت یا نارضایتی.
انسانها در طول زندگی خود ۲۰ احساس مختلف را به طور منظم تجربه میکنند، اما فیلمنامه نویسان این انیمیشن تصمیم گرفتن تنها بر ۱۰ احساس اصلی تمرکز کنند. لیزا دامور، روانشناس بالینی، معتقد است دوران نوجوانی رایلی در این فیلم کاملاً درست و دقیق به تصویر کشیده شده است. تیمی از روانشناسان بالینی به سازندگان این فیلم کمک کردند تا شکل و رفتار هر احساس را به درستی به تصویر بکشند. تعیین اینکه هر احساسی اگر شکلی به آن داده شود چگونه خواهد بود و هر یک چگونه خود را نشان میدهد، وارد کشتی شدند.
برای مثال سازندگان این فیلم با در نظر گرفتن خجالت در ابتدا باید مطمئن میشدند که یک احساس است یا خیر و آیا بیان متفاوتی از سایر احساسات برای به تصویر کشیدن دارد. دکتر کلتنر، یک عصب شناس موفق، به سازندگان این فیلم پیشنهاد کرد تا این احساس را به شکل سرخ شدن طراحی کنند. دکتر کلتنر توضیح داد: «خجالت، احساسی در یک بافت اجتماعی است که از هنجارهایی افراد محافظت میکند. اگر شخصی یک هنجار اجتماعی را زیر پا بگذارد، سرخ میشود و این سرخ شدن باعث میشود مردم او را ببخشند. این پاسخ فیزیکی به احساس خجالت زدگی به مردم میگوید که فرد از هنجارهای اجتماعی آگاه است، میداند که اشتباه کرده و متأسف است.»
برای نشان دادن حس حسادت نیز بجای تمرکز بر حسادت منفی سازندگان بر حس حسادت سازنده و مثبت تمرکز کردند. حسادت در این فیلم یک شخصیت شرور نیست و سازندگان تمام تلاش خود را برای منفی نشان دادن این احساس کردند. در عوض، حسادت یک شخصیت آبی کوچک با چشمان درخشان و شخصیتی دوست داشتنی است. سازندگان این فیلم اعتراف کردند به تصویر کشیدن اضطراب سختترین بخش از ساخت این فیلم بود، زیرا پیکسار باید یک احساس جدی را در نظر میگرفت و آن را به گونهای تصویرسازی میکرد که برای کودکان مناسب باشد. بر خلاف ترس، اضطراب به جای نگرانی درباره آنچه که اکنون اتفاق میافتد، بر آینده نامشخص متمرکز است.
احساس بیحوصلگی و یکنواختی آخرین احساسی بود که به انیمیشن درون و بیرون ۲ اضافه شد و نشان دهنده پاسخهای معمولی است که هر روز در نوجوانان مشاهده میشود: چشم غره رفتن، یکدندگی و اهمیت ندادن به قوانین. این احساس به فرد هشدار میدهد که زمان ایجاد تغییر رسیده است. بیحوصلگی به افراد میآموزد در واقع به چه چیزهایی علاقه دارند. دکتر کلتنر به تایم گفت: «داشتن یک شخصیت کارتونی با تمام این احساسات، برای تماشای بچهها بسیار خوب است.»
تنها نقطه ضعف این فیلم، جدول زمانی بود که این احساسات پیشرفتهتر در رایلی شکوفا شدند. به گفته سازمان کودکان سالم، احساساتی مانند اضطراب، خجالت و حسادت میتوانند در واقع خیلی زودتر از آنچه در فیلم به تصویر کشیده شده بودند، در کودکان شکل بگیرند. این احساسات اغلب در سالهای قبل از بلوغ شروع میشوند، نه همزمان با شروع بلوغ، همانطور که در انیمیشن به تصویر کشیده شد.