بازگشت غیرمنتظره و انتشار تصادفی ویروسی که زمانی منقرض شده بود

 پنجم فوریه سال ۱۹۷۶، دیوید لوئیس، سرباز ۱۹ ساله‌ی ارتش آمریکا، همراه با واحد خود از پایگاه فورت دیکس برای پیاده‌روی ۸۰ کیلومتری به راه افتاد. او در آن روز سرد، ناگهان بی‌هوش شد و جان باخت. نتایج آزمایش‌ها پس از مرگ، نشان داد که او به ویروس آنفلوانزای خوکی H1N1 مبتلا بود.

نظارت بر بیماری‌های ویروسی در فورت دیکس نشان داد ۱۳ نفر دیگر از سربازان نیز که دراثر بیماری‌های تنفسی در بیمارستان بستری شده بودند، از ابتلا به همین ویروس رنج می‌بردند. آزمایش‌های پادتن خونی نیز نشان داد که بیش از ۲۰۰ نفر از سربازان، به سویه جدید ویروس H1N1 آنفلوانزای خوکی مبتلا شده بودند، اما نیازی به بستری‌شدن نداشتند.

یافته‌های جدید، ناگهان زنگ خطر را برای جامعه‌ی همه‌گیرشناسی به صدا درآورد: آیا مرگ سرباز لوئیس به دلیل ابتلا به سویه H1N1 ویروس آنفلوانزای خوکی، مانند دنیاگیری وحشتناک این سویه در سال ۱۹۱۸ که حدود ۵۰ میلیون نفر را در سراسر جهان به کام مرگ کشاند، می‌تواند نشانه‌ای از وقوع همه‌گیری جهانی دیگری باشد؟

دولت آمریکا به سرعت وارد عمل شد. در ۲۴ مارس ۱۹۷۶، جرالد فورد، رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده، طرحی را اعلام کرد که به موجب آن قرار بود «تمام مردان، زنان و کودکان در ایالات متحده ایمن‌سازی شوند.» در روز اول اکتبر ۱۹۷۶، کمپین واکسیناسیون عمومی آغاز شد.

شیوع اولیه ویروس در فورت دیکس به سرعت پایان یافت

در همین حال، شیوع اولیه ویروس در فورت دیکس به سرعت پایان یافت و پس از ماه فوریه، هیچ مورد جدیدی در پایگاه گزارش نشد. سرهنگ فرانک تاپ که مسئول تحقیق ویروس در فورت دیکس بود، بعدها اظهار کرد: «ما به‌وضوح نشان دادیم که ویروس در هیچ جایی به جز فورت دیکس دیده نشد و با همان سرعت نیز ناپدید شد.»

بااین‌حال، نگرانی از شیوع و مشاهده‌ی برنامه‌ی گسترده واکسیناسیون در آمریکا، دانشمندان زیست‌پزشکی در سراسر جهان را بر آن داشت تا تحقیقات برای ساخت واکسن H1N1 را آغاز کنند. جهان در حالی به سمت فصل زمستان سال ۱۹۷۶ و ۱۹۷۷ پیش می‌رفت که همه در انتظار وقوع دنیاگیری سویه H1N1 خوکی بودند، اما این اتفاق هرگز رخ نداد.

اما ماجرا در همین نقطه پایان نیافت. به اعتقاد همه‌گیرشناسان باتجربه در زمینه‌ی بیماری‌های عفونی، آماده‌سازی‌های به ظاهر منطقی اما در نهایت غیرضروری، عواقب ناخواسته‌ای را به دنبال دارند.

سپتامبر ۱۹۷۶: کارکنان اداره بهداشت ایالت نیویورک، کارتن‌های واکسن آنفلوانزای خوکی را برای توزیع تخلیه می‌کنند.

ناگهان، سویه‌ای از ویروس جدید آنفلوانزا در چرخشی همه‌گیرشناختی ظاهر شد. اما این ویروس، همان سویه‌ی پیش‌بینی‌شده H1N1 خوکی نبود.

در نوامبر ۱۹۷۷، مقامات بهداشتی در روسیه گزارش دادند که سویه‌ای انسانی از ویروس H1N1 در مسکو شناسایی شده است. تا پایان ماه، شیوع این ویروس در سراسر اتحاد جماهیر شوروی گزارش شد و به زودی در سراسر جهان نیز گسترش یافت.

همه‌گیری سویه جدید در مقایسه با دیگر سویه‌های آنفلوانزا، ویژگی‌های بسیار عجیبی داشت:


ویژگی عجیب اول: نرخ مرگ‌ومیر بسیار پایین بود. میزان مرگ در این سویه حدود یک‌سوم سایر سویه‌های آنفلوانزا بود.
ویژگی عجیب دوم: فقط افراد زیر ۲۶ سال به‌طور منظم به این ویروس مبتلا می‌شدند. ویروس مسن‌ترها را به اندازه‌ی جوانان درگیر نمی‌کرد.
ویژگی عجیب سوم: برخلاف دیگر ویروس‌های دنیاگیر جدید، این ویروس نتوانست سویه H3N2 را که در همان سال به عنوان آنفلوانزای فصلی شایع بود، از بین ببرد. در عوض، هر دو سویه جدید H1N1 و سویه قدیمی H3N2 به‌طور هم‌زمان در حال گردش و گسترش بودند.

در نهایت داستان دچار پیچش دیگری شد. پیتر پیلیز، متخصص میکروبیولوژی، از تکنیکی نوآورانه به نام نقشه‌برداری RNA اولیگونوکلئوتید استفاده کرد تا ترکیب ژنتیکی سویه جدید H1N1 روسی را مطالعه کند. این روش به او امکان می‌داد که ژن‌های ویروس را مانند اثر انگشت طبقه‌بندی کند.

پیلیز و همکارانش، ویروس را در آزمایشگاه پرورش دادند و سپس، با استفاده از آنزیم‌های برش‌دهنده‌ی RNA، ژنوم ویروس را به صدها تکه تقسیم کردند. با پخش‌کردن این تکه‌ها در دو بعد بر اساس اندازه و بار الکتریکی، قطعات RNA نقشه‌ای منحصربه‌فرد شبیه به اثر انگشت را به وجود آوردند.

محققان از مشاهده «اثر انگشت ژنتیکی» سویه H1N1 آنفلوانزای روسی در سال ۱۹۷۷، بسیار شگفت‌زده شدند. الگوی این سویه با ویروسی منقرض‌شده مطابقت داشت.

به شکلی شگفت‌انگیز، محققان پس از مقایسه‌ی الگوی اثر انگشت ژنتیکی با سایر ویروس‌های آنفلوانزا، دریافتند که سویه «جدید» H1N1 روسی عملاً با سویه‌های قدیمی ویروس H1N1 انسانی که در اوایل دهه ۱۹۵۰ منقرض شده بودند، یکسان است.

بنابراین، ویروس آنفلوانزای روسی ۱۹۷۷ در واقع همان سویه‌ای بود که حدود ربع قرن پیش منقرض شده، اما به‌ هر نحوی، دوباره به چرخه‌ی زندگی بازگشته بود. این موضوع، دلیل حمله‌ی ویروس به افراد جوان را نیز توضیح می‌داد. افراد مسن‌تر، پیش از این در دوران گذشته به ویروس مبتلا شده و با انتشار دوباره، در برابر آن ایمن بودند. اما چگونه سویه‌ای قدیمی و منقرض‌شده دوباره ظهور کرد؟

زمان و مکان شیوع ویروس

با وجود شناسایی سویه ویروس به عنوان «آنفلوانزای روسی»، احتمال دارد که انتشار این ویروس، در حقیقت از روسیه آغاز نشده باشد. اولین گزارش‌ها از شناسایی ویروس در روسیه اعلام شد، اما گزارش‌های بعدی از چین، نشان داد که ویروس ماه‌ها زودتر، در ماه‌های مه و ژوئن ۱۹۷۷ در شهر بندری تیانجین در چین شناسایی شده بود.

در سال ۲۰۱۰ دانشمندان «ردپای چین» را کشف کردند

در سال ۲۰۱۰، دانشمندان با استفاده از مطالعات ژنتیکی دقیق از چندین نمونه ویروس ۱۹۷۷، توانستند تاریخ دقیق‌ترین جد مشترک این ویروس‌ها را تعیین کنند. داده‌های «ساعت مولکولی» نشان داد که ویروس احتمالاً یک سال زودتر، یعنی در آوریل یا مه ۱۹۷۶، انسان‌ها را آلوده کرده بود.

بنابراین، بهترین شواهد نشان می‌دهد که ویروس آنفلوانزای روسی ۱۹۷۷، در واقع در بهار سال ۱۹۷۶ در تیانجین چین و یا در نزدیکی این منطقه منتشر شد؛ یا به‌ طور دقیق‌تر، «از انقراض بازگشت و دوباره ظهور کرد».

اگرچه ویروس بازگشته از مرگ، آنفلوانزای روسی نامیده شد، به نظر می‌رسد که پیش از شناسایی در جمعیت شوروی، در نقاط دیگری نیز در گردش بوده است.

ویروس منجمد آزمایشگاهی

اما آیا این صرفا تصادفی بود که ظرف چند ماه پس از مرگ سرباز لوئیس دراثر ابتلا به ویروس H1N1 خوکی، سویه‌ای از ویروس آنفلوانزای منقرض‌شده، ناگهان دوباره در جوامع انسانی ظهور کرد؟

ویروس‌شناسان آنفلوانزا، سال‌ها از فریزر برای ذخیره‌ی سویه‌های ویروس آنفلوانزا، از جمله برخی ویروس‌هایی که در طبیعت منقرض شده بودند، استفاده می‌کردند. ترس از وقوع دنیاگیری جدید H1N1 خوکی در سال ۱۹۷۶ در ایالات متحده، باعث شد که تحقیقات در زمینه‌ی ویروس‌ها و واکسن‌های H1N1 در سراسر جهان افزایش یابد. انتشار تصادفی یکی از این ویروس‌های ذخیره‌شده در هر یک از کشورهایی که تحقیقات H1N1 را انجام می‌دادند، از جمله چین، روسیه، آمریکا، بریتانیا و احتمالاً کشورهای دیگر، کاملاً امکان‌پذیر بود.

هزاران سرباز در چین با ویروس زنده مورد آزمایش قرار گرفته بودند

سال‌ها پس از ظهور دوباره، پیتر پیلیز، گفت‌وگوهای شخصی‌اش را با چی مینگ چو، متخصص برجسته‌ی آنفلوانزا در چین، افشا کرد. پیلیز در سال ۲۰۰۴ نوشت: «اکنون گمان می‌رود که دنیاگیری ویروس H1N1 در سال ۱۹۷۷، نتیجه‌ی آزمایش‌های واکسیناسیون در شرق دور بوده باشد که در طی آن، هزاران سرباز با ویروس زنده H1N1 مورد آزمایش قرار گرفتند.»

اگرچه چگونگی وقوع حادثه‌ی انتشار تصادفی در طول آزمایش واکسن مشخص نیست، دو احتمال اصلی وجود دارد: اول اینکه دانشمندان ممکن است از ویروس احیاشده‌ی H1N1 به عنوان ماده‌ی اولیه برای ساخت واکسن زنده و ضعیف‌شده‌ی H1N1 استفاده کرده باشند. اگر ویروس موجود در واکسن به اندازه‌ی کافی تضعیف نشده بود، می‌توانست از فردی به فرد دیگر انتقال یابد. احتمال دیگر نیز این است که محققان از ویروس احیاشده برای آزمایش میزان ایمنی واکسن‌های آنفلوانزا در جوامع انسانی استفاده کرده و ویروس، به طور تصادفی از محیط آزمایشگاه نشت کرده باشد.

سازوکار خاص شیوع ویروس هرچه که باشد، ترکیب مکان و زمان دقیق آغاز دنیاگیری و جایگاه افرادی مانند چو و پیلیز به‌عنوان منابعی بسیار معتبر و اتکاپذیر، دلایل محکمی را برای باور ماجرای شیوع تصادفی ویروس در چین به‌ عنوان منبع اصلی دنیاگیری آنفلوانزای روسی، ارائه می‌دهند.

ویروس آنفلوانزای H1N1 شناسایی‌شده در فورت دیکس، ویروسی نبود که در نهایت به دنیاگیری بیماری ختم شد.

درس‌های عبرت‌آمیز از تاریخ

بازگشت ویروس خطرناک H1N1 انسانی از انقراض، در حالی رخ داد که جهان به‌ سرعت در تلاش برای جلوگیری از دنیاگیری آنفلوانزای خوکی H1N1 بود که بسیار قریب‌الوقوع به‌نظر می‌آمد. نگرانی مردم از احتمال وقوع دنیاگیری جدید، به‌طور غیرمستقیم باعث شد که ویروسی منقرض‌شده دوباره ظهور کند و موجب یک دنیاگیری دیگر شود.

در واقع، با وجود ابهام دانشمندان در سال ۱۹۷۶ و افزایش اضطراب جهانی درباره‌ی وقوع بیماری دنیاگیر، هر واحد پژوهشی در هر نقطه‌ای از دنیا می‌توانست به‌طور تصادفی ویروسی را منتشر کند که بعدها، به نام آنفلوانزای روسی شناخته شد. در شتابی جهانی برای جلوگیری از دنیاگیری احتمالی آنفلوانزای خوکی H1N1 از فورت دیکس از طریق تحقیقات و واکسیناسیون، این قبیل حوادث می‌توانستند در هر جایی رخ دهند.

واکنش بیش‌ازحد، پیامدهای ناخواسته، وخیم‌ترکردن اوضاع، پیش‌بینی‌های خودتحقق‌بخش؛ اصطلاحات مختلفی برای توصیف چنین پدیده‌ای وجود دارد. این اصطلاحات نشان می‌دهند که چگونه بهترین نیت‌ها، می‌توانند نتیجه‌ی عکس داشته باشند.

البته، در طی نیم‌قرن گذشته، امکانات و سیاست‌های ایمنی زیستی به‌طور چشمگیری بهبود یافته‌اند. در همین حال، تعداد آزمایشگاه‌های با سطح ایمنی بالا در سراسر جهان نیز بسیار افزایش یافته است.

پس از دنیاگیری کووید ۱۹، اکنون جهان با تهدیدهای جدیدی از ویروس‌های آنفلوانزای پرندگان، ویروس آبله میمون و دیگر عوامل بیماری‌زا مواجه است. مهم است که در مواجهه با این تهدیدهای نوظهور، به‌سرعت واکنش نشان دهیم تا از وقوع فاجعه‌ی جهانی دیگری جلوگیری شود. واکنش باید سریع باشد، اما نه بیش‌ازحد. همان‌طور که تاریخ به ما نشان می‌دهد و همان‌طور که این رویداد تاریخی به ما یادآوری می‌کند، همیشه احتمال خطا وجود دارد.

مطالب مفید