تخریب آرامگاه پساهخامنشی توسط وندال‌ها – گزارش بانی فیلم

یک کنشگر میراث فرهنگی با انتشار عکس‌هایی از آرامگاهی متعلق به دورهفراهخامنشی (بر پایه شواهد باستان‌شناختی) در فالونَک مرودشت در استان فارس، ازوندالیسم و یادگارنویسی با سیمان در این گوردخمه، درحالی که دسترسی به آن بسیاردشوار است، اطلاع داد.

به گزارش ایسنا، روستای فالونَک از بخش مرکزی شهرستان مَرودشت در استان فارساست و در دهستان رامجردیک واقع شده اشت. در این منطقه، آرامگاه صخره‌ای مشابهآرامگاه شاهان هخامنشی (در نقش رستم) شناسایی شده است که به گمانباستان‌شناسان و پژوهشگران به دوره فراهخامنشی (پس از هخامنشیان) تعلق داشتهباشد. آرامگاه سنگ‌نبشه یا تزئیناتی ندارد و مشخص نیست متعلق به چه شخصی بودهاست.

مطالعات شاهرخ رزمجو ـ باستان‌شناس متخصص دورهٔ هخامنشی ـ به همراه احساناحمدی‌نیا ـ باستان‌شناس‌ ـ که در مقاله‌ای با عنوان «چشم‌انداز تدفینی دشتمرودشت در دوره فراهخامنشی با بررسی یادمان‌های دستکند تدفینی» منتشر شدهاست، نشان می‌دهد «تدفین‌های دست­کند صخره­‌ای قابل تاریخ‌گذاری به دورۀفراهخامنشی در دشت مرودشت، مانند هر دوره یا محل دیگری، در درجۀ اول بهعنوانِ گونه­ای از تدفین­‌های شأن‌زا برای اعضای خانواده­‌های قدرتمند در هرم قدرتاجتماعی ساخته و استفاده می­‌شدند. یادمان­هایی که از یکسو اعتبار، مشروعیت وقدرت ایشان را در بین جمعیت بومی و سایر قدرت­‌های منطقه­ ای افزایش می­‌داد. ازدیگر سو، سندی معتبر برای اخلاف دودمانی اشراف در جهت تملک و تداوم تسلط براملاک اجدادی در آینده محسوب می‌شدند.»

سیاوش آریا، پژوهشگر میراث فرهنگی هم براساس پژوهش‌ها و پرس‌وجوهایی کهداشته، معتقد است «آرامگاه صخره‌ای «فالونَک» برپایه شواهد باستان‌شناختی از آنِخاندان بومی پارس و «پَرَتَرَکه‌ها» است اما نمی‌دانیم که در پیوند با کدام فرد است. باید دانست که دودمان فراته‌داران میراث‌داران هخامنشیان بوده و در آیین و باورها ازآنان پیروی می‌کردند، از روی سکه‌های بر جای مانده و نام برخی از این فرمانروایانمی‌توان به آگاهی‌های بیشتری دربارۀ آنها دست یافت.»

آرامگاه‌های صخره‌ای از دوره داریوش بزرگ هخامنشی به روش چهارپیل (چلیپا یاصلیبی) در کوه دژنِبِشت یا سه گنبدان (نقش رستم) ایجاد شد و پس از آن، جانشیناناو از این نمونه پیروی کرده و آرامگاه‌هایی را در نقش رستم و پارسه (تخت جمشید) ساختند. درباره روش تراشیدن جبهۀ آرامگاه نوشته است: از بالای صخره رو به پایینسنگ‌های برجسته را تا اندازه‌ای هموار کرده‌اند، سپس از خطی ۲۶ متر پایین‌تر از قلۀصخره، سینۀ کوه را در جبهه‌ای به گسترۀ ۱۰ متر تراشیده و ۸ متر و نیم پایین رفته‌اند تاشاخۀ بالایی چلیپا تمام شده، آن‌گاه پهنۀ جبهه را دو برابر کرده، دو شاخۀ میانی را بابلندای حدود ۷ متر کَنده‌اند و پس از آن، به تراشیدن شاخۀ پایینی پرداخته و ۶ متر وهشتاد سانتی‌متر دیگر پایین رفته‌اند. (زنده یاد شاپور شهبازی)

ورودی آرامگاه

راه رسیدن به آرامگاه فالونک دشوار است، بدون طناب تقریبا ناممکن به نظر می‌آید. سیاوش آریا حدود پنج ماه پیش توانسته به داخل این آرامگاه برسد هرچند پس ازگرفتن عکس، از آن ارتفاع افتاد و آسیب سخت دید و حالا پس از گذشت پنج ماهتوانسته درباره آنچه در این آرامگاه دیده است، بنویسد. او از یادگارنویسی‌های متعدددر این آرامگاه با استفاده از سیمان اطلاع داده و نوشته است: «یکی از دشواری‌هاییادمان‌های تاریخی و فرهنگی که در روستاها و آبادی‌ها و دور از شهرها جا دارند،رسیدگی نکردن از سوی اداره‌های میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستیشهرستان‌ها است و آن‌ها را به حال خود رها کرده‌اند. کمبود بودجه و نیروی انسانی دریگان حفاظت میراث فرهنگی سبب شده تا وزارت میراث فرهنگی نتواند به درستی ازاین میراث حفاظت کند و همین موضوع دست سودجویان اَموال تاریخی و فرهنگی راباز گذاشته است.

او براساس مشاهداتش اشاره کرده که‌ گل‌سنگ‌ها در بخش گسترده‌ای از آرامگاهصخره‌ای «فالونک» رخنه کرده و بخش‌های کوچکی از این بنا شکسته شده است کهمی‌توان به درون خود گوردخمه اشاره کرد. از سویی، یادگارنویسی‌ها با سیمان واِسپری در درون گوردخمه گسترده است.

این پژوهشگر میراث فرهنگی که اشاره دارد در خردادماه ۱۴۰۳ توانسته وارد این آرامگاهشود، در توصیف آن نوشته است: «گوردخمۀ درون آرامگاه بسیار ساده است. در اینگوردخمۀ با یک سنگ‌نگارۀ ساده و ابتدایی یا شاید نیمه تمام مواجه می‌شویم که تاکنون مطالعه و بررسی علمی درباره آن انجام نشده و در هیچ نوشته‌ای هم به آن اشارهنشده است. می‌توان پنداشت که به سبب کمبود فضا و جایگاه قرارگیری سنگ‌نگاره،ساده و ابتدایی تراشیده شده است. با این همه، از تعداد زیادی از باستان‌شناسان وپژوهشگران دربارۀ آن پرس‌وجو کردم و آگاه شدم که تا کنون هیچ‌یک پژوهشگران ودوستداران میراث فرهنگی به بالای این آرامگاه به سبب دسترسی سخت و غیرممکنآن راه نیافته‌اند و تنها یونس زارع،  باستان‌شناس و کارمند پایگاه جهانی پارسه (تختجمشید) با طناب در سال ۱۴۰۰ خورشیدی از این آرامگاه بالا رفته است و او هم از وجوداین سنگ‌نگاره آگاهی نداشت و تنها یک سنگ‌نگارۀ کوچک و ناقص در ورودی گوردخمهو سمت چپ و بالای آن را شناسایی کرده که بسیار محو شده است. با این همه، بهادارۀ کل میراث فرهنگی استان فارس و مسئول ثبت آثار تاریخی و کارشناسان امر،عکس‌های سنگ‌نگاره را نشان داده و شناسایی سنگ‌نگاره را اطلاع دادم. شوربختانهادارۀ میراث فرهنگی استان تا کنون این آرامگاه صخره‌ای بسیار ارزشمند و شناختهشده را ثبت ملی نکرده است (محوطه آن را ثبت کرده است) که جای افسوس و نگرانیدارد. بهانۀ ادارۀ میراث فرهنگی برای ثبت نکردن آرامگاه، دسترسی سخت و دشوار بهآن است. می‌توانستند با یک نردبان و تجهیزات مورد نیاز در همۀ این سال‌ها آرامگاه«فالونک» را به ثبت ملی برسانند. بی‌گمان در این زمینه کوتاهی شده است.

دربارۀ دیرینگی سنگ‌نگارۀ نویافته و شناسایی‌شده تا انجام کامل پژوهش‌هایکارشناسی نمی‌توان چیز بیشتری گفت تنها می‌توان پیشنهاد داد که پژوهش وبررسی‌های بیشتر باستان‌شناسی انجام شود.»

این پژوهشگر دیده که یادگارنویسی‌ها با سیمان انجام شده است

این پژوهشگر میراث فرهنگی سنگ‌نگاره‌ای را در این آرامگاه شناسایی کرده که به دلیلسادگی و ابتدایی بودن آن، گمان بر این دارد که

متعلق به دوره پساهخامنشی باشد و پیشنهاد مطالعه و بررسی بیشتر آن را داده است.

به گفته این کنشگر میراث فرهنگی، سیمان‌کشی در این آرامگاه با توجه به دسترسیدشوار آن ظاهرا کار برخی کوهنوردان است که در دیگر بناهای تاریخی هم سابقهداشته است.

عکس‌ها از سیاوش آریا، کنشگر و پژوهشگر میراث فرهنگی

انتهای پیام

مطالب مفید