تفال به حافظ یکشنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۳؛ صوفی بیا که خرقه سالوس برکشیم…

فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باور‌های کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان می‌بردند بهره‌ای از کلام حق دارند رجوع می‌شد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.

صوفی بیا که خرقه سالوس برکشیم
وین نقش زرق را خط بطلان به سر کشیم

نذر و فتوح صومعه در وجه می‌نهیم
دلق ریا به آب خرابات برکشیم

فردا اگر نه روضه رضوان به ما دهند
غلمان ز روضه حور ز جنت به درکشیم

بیرون جهیم سرخوش و از بزم صوفیان
غارت کنیم باده و شاهد به بر کشیم

عشرت کنیم ور نه به حسرت کشندمان
روزی که رخت جان به جهانی دگر کشیم

سر خدا که در تتق غیب منزویست
مستانه‌اش نقاب ز رخسار برکشیم

کو جلوه‌ای ز ابروی او تا چو ماه نو
گوی سپهر در خم چوگان زر کشیم

حافظ نه حد ماست چنین لاف‌ها زدن
پای از گلیم خویش چرا بیشتر کشیم

شرح لغت: خرقه سالوس:دلق ریا

تفسیر عرفانی:‌

۱- حضرت حافظ در بیت‌های اول، سوم و چهارم می‌فرماید:

*‌ای درویش بشتاب تا لباس ریا و فریب را از تن بیرون کنیم و بر این نشان نیرنگ و ظاهرسازی، خط نابودی کشیده، آن را محو کنیم.

در شور و مستی از چهره شاهد راز الهی که در پرده غیب است، روبند برداریم.

* مستانه خارج می‌شویم و از عشرتکده صوفیان، شراب به تاراج می‌بریم و شاهد بزم را در آغوش می‌فشاریم.

حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.

تعبیر غزل:

همیشه میل به ایجاد تحولات مثبت در وجود تو بوده و هست و وقتی تصمیم به انجام کاری می‌گیری بی پروا و بی هراس به سوی مقصد می‌تازی. اما باید بدانی انجام هر کاری نیاز به مقدمات خاص دارد و گاهی مهیا نمودن این مقدمات از توان تو خارج است و تو فقط خود را عذاب می‌دهی. پس پای خود را از حد گلیم خود فراتر مگذار، کمی هم به زندگی خود فکر کن و از آن لذت ببر.

مطالب مفید