نجات دختر ۱۸ساله از چنگال شرور تهرانی در عملیاتی غافلگیرانه
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از سایت جنایی، چندی پیش زنی جوان با نگرانی به اداره چهارم پلیس آگاهی مراجعه کرد و از ناپدید شدن خواهر ۱۸ ساله‌اش خبر داد. او به افسر پرونده توضیح داد که آخرین بار خواهرش را که دچار بیماری قلبی است، ساعت ۴ بعدازظهر به درمانگاهی در غرب تهران برد، اما پس از ورود به درمانگاه، این دختر جوان به‌طرز مشکوکی ناپدید شده است.
پس از ثبت شکایت، تیمی از کارآگاهان اداره چهارم پلیس آگاهی مسئول پیگیری فوری این موضوع شدند. تحقیقات کارآگاهان با بازبینی فیلم‌های دوربین‌های مداربسته درمانگاه و مسیر‌های اطراف آن آغاز شد. بررسی تصاویر نشان داد که دختر جوان پس از خروج از درمانگاه، پیاده مسافتی را طی کرده و سپس سوار یک خودروی پراید سفیدرنگ شده و محل را ترک کرده است.
در ادامه، کارآگاهان از همسایگان و دوستان دختر مفقودشده درباره شرایط روحی او تحقیقاتی انجام دادند، اطلاعات نشان می‌داد که او با پسر جوان ناشناسی در ارتباط بوده است.
تحقیقات اطلاعاتی بیشتر سرنخ‌هایی به تیم جنایی ارائه داد و کارآگاهان به شماره ناشناسی دست یافتند که در طول مدت ناپدید شدن، چندین بار با دختر جوان تماس گرفته بود. این تماس‌های مشکوک شک تیم جنایی را برانگیخت و تحقیقات را به‌سمت فردی به‌نام سامان، که از افراد سابقه‌دار و شرور یکی از محله‌های غرب تهران بود، هدایت کرد.
با هماهنگی قضائی و دریافت مجوز‌های لازم، تیم جنایی به‌طور نامحسوس محل سکونت و پاتوق‌های احتمالی سامان را تحت‌نظر قرار داد. سرانجام، با تلاش‌های شبانه‌روزی، مخفیگاه سامان شناسایی شد، در یک عملیات ضربتی و غافلگیرانه، کارآگاهان وارد مخفیگاه او شدند. سامان سعی داشت با ایجاد سروصدا و ایجاد اختلال، کارآگاهان را گمراه کند، اما تلاش‌های او بی‌نتیجه ماند.
تیم جنایی پس از جست‌وجوی دقیق در خانه، دختر گمشده را در انباری ساختمان، پشت وسایلی که سامان چیده بود، مخفی یافتند و هر دو را به اداره چهارم پلیس منتقل کردند.
در جریان بازجویی‌ها، سامان اعتراف کرد که حدود ۱۵ روز پیش با این دختر جوان آشنا شده و با انگیزه‌های شیطانی، با طرح نقشه‌ای از پیش تعیین‌شده، او را مقابل درمانگاه سوار کرده و به مخفیگاه خود منتقل کرده بود؛ اما خیلی زود توسط پلیس دستگیر شد.
متهم جهت روشن شدن زوایای پنهان پرونده و تحقیقات بیشتر در اختیار پلیس تهران قرار گرفت.
