پرسهای در اقلیم ژانرهای سینمایی-بخش۱۰ / ژانر رومنس در بستر جنبش رومانتیک
المیرا ندائی
“این هنر نیست که مقلد زندگی ست، به عکس این زندگی ست که مقلد هنر است.”
آلن دوباتن «جنبش رومانتیک»
رومانتیسیم بدون تردید یکی از پیچیده ترین، ظریف ترین، ژرف ترین، پر چالشترین و در عین حال خوش طبعترین مکاتب فکریست که در بسیاری موارد تابع اصول و قواعدیست که حاکم بر یک جامعه نیست. محوریت عواطف و احساسات در آثار ادبی منظوم و منثور از شاخصههای بنیادین رمانتیکگرایی ست.
همانطور که شکسپیر فقید بیان می کند: “مسیر عشق واقعی هرگز آسان نبوده است.” آثار سینمایی فاخر در ژانر رومنس همواره آثاری بودهاند که مفهوم کلام شکسپیر را با درک و فهمی عمیق به نمایش درآوردهاند.
از آغاز پیدایش سینما، رومنس از محبوبترین و پرمخاطبترین ژانرهای سینمای صامت به شمار میرفت.
جذابیت تمام نشدن این ژانر در طی اعصار، فرصتی طلایی برای تبدیل بلندپروازیها و رویاهای عاشقانه به فرهیختگی و سواد ارتباط عاطفی بین زن و مرد است.
افکار، رفتار، ارزش ها، و باورها با شتابی کمنظیر در حال تحول هستند. سینما به عنوان یک صنعت، یک مدیوم نافذ، و هنر هفتم موظف به ارتقای سطح کیفی تأمل، تفکر و تعامل بین افراد یک جامعه است.
در جامعهی پست مدرن، درست در جایی که برداشتهای زن و مرد مبتنی بر شواهد ناکافی هستند، عشق دیگر از جنس کلاسیک نیست و به تلخی آن ایام، چندان تراژیک هم نیست. مولفهها تقریبأ همان مولفهها هستند ولی سبک روایی و شخصیت پردازیها اگر هم تا به امروز متحول نشدهاند، محتوم به تحول هستند، در غیر این صورت حیات یک ژانر دستخوش رمانتیسیسم گوتیگ یا اگزوتیک خواهد شد.
ابتدا نگاهی گذرا به موضوعاتِ رومنسهای کلاسیک میاندازیم که در صورت تلفیق با جهان پست مدرن میتوانن در ایجاد کشش و تعلیق در روایتهای عاشقانه همچنان پیشتاز باشند.
۱. زن و مرد با موانع تاریکی روبرو هستند، مسیرهایی که گاه صعب العبور به نظر می رسند. تنها چاره برای عبور از این چمستان مملو از بازدارندهها، اثبات حقانیت احساسشان از طریق رشد کردن، متحول شدن و پشت کردن به هر چیزیست که زمانی برایشان ارزشمند بوده است.
۲. زن و مرد در ابتدای مسیر عاشقی، کاراکترهایی متضاد دارند. تضادهایی که با گذر زمان منجر به بروز اشتباهاتی به ظاهر جبران ناپذیر می شوند و در ادامه ی قصه، مخاطب مشتاقانه خواهان رفع سوتفاهمات و سوتعبیرهای بین این دو قناری عاشق است. رابطه تا مرز جدایی پیش میرود ولی سرانجام این جدال سرسختانه، بخشش، جبران و آشتی ست.
۳. روایت با عشقی یک طرفه آغاز میشود. از بین زن یا مرد، یکی عاشقتر است و به شدت برای عشق میجنگد در حالی که طرف دیگر رابطه نگاهی منطقی و گزینهای به یارش دارد. همین جاست که ورود نفر سوم رابطه را دستخوش ماجراهای جذابی میکند که چندین پایان برای آن متصور است.
۴. زن و مرد دو غریبه در میدان رقابتی حرفهای هستند که در ابتدا روابطی خصمانه دارند ولی به مرور نتیجهی کشمکش بین آنها، آغاز یک داستان عاشقانه با این جملهی پایانی ست: “and they lived happily ever after”
۵. روایت از زن یا مردی سخن میگوید که یک فروپاشی عاطفیِ وحشتناک را، مانند خیانت، پشت سر گذاشته و پس از تلاشهای مستمر در جهت خودشناسب و بازسازی خود برای بازگشت دوباره به زندگی عادی، یار خائن ناگهان از راه میرسد و خواستار فرصتی دوباره است. بدون شک، آموزنده ترین فیلم مرتبط با این مولفه «صحنههایی از یک ازدواج است». یک مینی سریز موفق که نسخهی ابتدایی آن محصول ۱۹۷۳ سوئد و نسخه ی دوم آن محصول ۲۰۲۱ امریکاست.
۶. یک عشق ممنوعه، مانند عشق بین زن و مردی با اختلاف سن فاحش، علاقه و کشش غیر قابل کنترل فردی متأهل به فردی دیگر، و یا عشق و رابطهی نامشروع یک کشیش کاتولیک به دختری جوان مانند مینی سریز «مرغان شاخسار طرب»/«پرندگانِ خارزار» محصول ۱۹۸۳ آمریکا که اقتباسی وفادار از رمان Thorn Birds نوشتهی «کالین مک کالو»در سال ۱۹۷۷ بود. (بیانِ مثال از سایر عشقهای ممنوعه به دلیل احترام به فرهنگ مخاطب ایرانی در این مقاله مجاز نیست.)
۷. معشوق رازی خطرناک بسان یک بمب ساعتی در سینه دارد، مجرمی سابقهدار، جاسوس دوجانبه و یا قاتلی زنجیرهایست مانند سریال «افعی تهران»، مجموعهای ایرانی محصول سال ۱۴۰۲ به کارگردانی سامان مقدم و نویسندگی پیمان معادی.
۸. رابطهای که با تم ماجراجویی و سرگرمی و توافق بر سر عدم تعهد آغاز میشود اما در ادامه هم زن و هم مرد نمیتوانند بیتفاوت از کنار هم گذر کنند، مانند ملودرام روانشناختی و هیجان انگیز the affair محصول کشور امریکا که در ۵ فصل از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۹ موفق به جذب مخاطب جهانی شد.
۹. معشوق مبتلا به مشکلات روحی روانی یا تروماهای درمان نشده است مانند فردی که نتوانسته است با سوگ عزیزانش کنار بیایید و یا سربازی که پس از سالها دوری از وطن نمیتواند دوباره به راحتی به زندگی سابق خود باز گردد و یا حتی عاشقی که مبتلا به بیماری پارانویاست، مانند فیلم «قرمز» به نویسندگی و کارگردانی فریدون جیرانی محصول ۱۳۷۷. در سناریویی تاریکتر و تلختر، معشوق مبتلا به بیماری کشنده و لاعلاج است، مانند «دفترچه یادداشت»(the notebook) محصول ۲۰۰۴ آمریکا.
۱۰. و در آخر قصههایی تکراری که بویی از تر و تازگی نبردهاند، و اساسأ با المانهای عشق و عطوفت منافات دارند، مانند روایت مثلتهای عاشقانه مانند سریالهای بی سر و ته، بیمحتوا و نام آشنای ترکیهاش و یا عشقهای از راه دور…
***
در دو بخش بعدی ابتدا به تاریخچه ی ژانر رومنس خواهیم پرداخت و پس از آن به تفصیل از تأثیرات «جنبش رمانتیک» در جهان پست مدرن و ضرورت ورود آن به سینما سخن ها خواهیم گفت.
در این پرسه ی عاشقانه ی پاییزی با ما همراه باشید.
*عکس بالای مطلب مربوط به فیلم «کازابلانکا» ساخته مایکل کورتیس است؛ فیلمی با بازی همفری بوگارت و اینگرید برگمن و یکی از آثار موفق سینمایی در ژانر عاشقانه…