نگران باشیم برای عاقبت کار

بانی‌فیلم: سینما به همان اندازه که دلفریب و خیال‌برانگیز است، همانقدر هم بی‌رحم و ترسناک است؛ کم نیست سرنوشت هنرمندانی که با دنیایی از آرزو و امید به موفقیت‌های بزرگ اقتصادی و اجتماعی، پا به عرصه سینما گذاشتند و دست آخر و پس از طی عمری، حالا آزرده و دلخسته، در شرایطی سخت، روزگار می‌گذرانند.
کبری سعیدی با نام هنری شهرزاد یکی از همین انبوه هنرپیشه‌هایی‌ست که در دوران سالخوردگی، بدون کمترین حمایتی از جانب وزارتخانه ارشاد و تشکل‌های عریض و طویل صنفی(خانه سینما، خانه هنرمندان، خانه تئاتر و…) روزهای دشواری را سپری می‌کند.
در ماه‌های گذشته و با انتشار عکس‌ها و ویدیوهایی از این بازیگر که در شماری از فیلم‌های مطرح سینما هم نقش‌آفرینی داشت، دوباره موج بی‌تفاوتی و غفلت‌زدگی‌های مسئولان صنفی و دولتی فضای رسانه‌ای را پر کرد. انتشار این تصاویر، ضمن ایجاد شرمندگی برای نهادهای صنفی که -قاعدتاً- باید حمایت‌گر باشند، تاکیدی هم بر مواج بودن موقعیت‌های بازیگری در سینمای ایران است.
یادش بخیر، عزت‌الله انتظامی از معدود هنرمندانی بود که دست‌گیر و یاری‌رسان هنرپیشه‌هایی می‌شد که بنا به هر دلیلی، از بازار کار کنار گذاشته شده بودند و در موقعیت اقتصادی سختی بسر می‌بردند.
زنده‌یاد انتظامی به دور از «شوآف»هایی که این روزها به مدد گسترش فضای مجازی، باب شده و بدون اعلام‌ و گزارش‌های رسانه‌ای، به بسیاری از بازیگران قدیمی کمک می‌‌رساند.
در شرایط فعلی، کم نیستند بازیگران ریز و درشتی که در کنار رساندن چند بسته کمک به مردم محروم، تیمی از فیلمبردار و صدابردار را نیز همراه دارند تا از این عمل نیکو و کار خیر فلان آقا و بهمان خانم بازیگر، فیلم و عکس تهیه‌ کنند تا ثبت این تصاویر، شاید برای روز مبادای آنها به درد بخورد و به کار آید!
صرف نظر از غفلت‌های متولیان و پشت میزنشینان دولتی، این وظیفه اصلی برای نهادهای صنفی‌ست که دایره چتر حمایتی‌شان را -صرفاً- از سر دوستان و هم‌کاران نزدیکشان، بیشتر کنند و جمع پرشماری از اهالی سینما را پوشش دهند. کسانی که با تاسف بسیار باید گفت که حتی در تامین حداقل معاش زندگی خود نیز مشکل دارند. (شما در اطراف خود چند هنرمند سینما، تئاتر و… را می‌شناسید که با سیلی صورت‌شان را سرخ می‌کنند و با تنگدستی حفظ آبرو می‌کنند…؟)
به امید روزی که زندگی هیچ هنرمند و هم‌وطنی دچار مشکلات اقتصادی نباشد.

مطالب مفید