اسطوره‌های زمستانی، پناهگاهی در برابر سرما

آن زمان که کرسی‌ها در خانه مادربزرگ و پدربزرگ روشن بود و کنارشان به دور کرسی جمع می‌شدیم. با داستان‌های مادربزرگ به جهانی دیگر سفر می‌کردیم که در آن فراانسان‌ها نقش اصلی را داشتند و داستان پس از گذر اسطوره از سختی‌های بسیار، قصه، با یک یا چند پیام اخلاقی از زندگی، به پایان می‌رسید.

امروز شاید فضای خانواده‌های ایرانی از این خاطرات نوستالژیک فاصله گرفته باشد، اما رفتار، گفتار و سبک زندگی انسان با اسطوره‌ها گره خورده است و شاید از منشا آن را در زندگی بی‌خبر باشد. کارکرد اسطوره در زندگی همین است، اسطوره‌ها با اذهان گره خورده است.

اسطوره یا افسانه؟

در میان اندیشمندان، در تعریف اسطوره اختلاف نظرهای بسیاری وجود دارد و نمی‌توان به یک معنای واحد دست یافت. در اولین تعریف از اسطوره باید بدانیم اسطوره همان افسانه نیست. در باور عامه اسطوره را خیالی و غیر واقعی می‌دانند اما باید اسطوره را داستان و سرگذشتی دانست که برگرفته از سنت‌ها، آیین‌ها و روایت‌ها است. اسطوره چگونگی آفرینش و هستی را شرح می‌دهد. ذهن انسان با اسطوره پیوند خورده و با فلسفه و تفکر به قلمرو فکر، ذهن و زبان راه یافته است.

اسطوره‌ها در زندگی

در گذشته، در زمانی که انسان‌ اولیه مغلوب طبیعت اطراف خود بود و همواره در تلاش بوده است در مقابل پدیده‌های غیرقابل توضیح جهان و طبیعت، با ساختن داستان‌هایی از تاریخ آفرینش، از خود در مقابل ترس‌های بسیارش از رخ‌دادهای ناشناخته حفاظت کند. به وجود آمدن اسطوره‌ها اولین تلاش‌های انسان برای اندیشیدن است.

اسطوره‌ها همواره از چگونگی پدید آمدن چیزها در جهان سخن می‌گویند، اساطیر دارای بازیگرانی فراانسانی‌اند اما همواره با واقعیت‌ها درگیر می‌شوند. به علت آن‌که کنش‌هایشان همراه با قدرت و اخلاق است، برای انسان به عنوان الگو معرفی می‌شوند. اسطوره‌ها در هر فرهنگی متفاوت هستند، اما پژوهشگران امروزه سرچشمه تمامی اسطوره‌ها را یکسان می‌دانند.

اسطوره‌های زمستان

در فرهنگ ایرانی اسطوره‌های متعددی وجود دارند و گاه اسطوره‌ها متعلق به شرایط خاصی هستند. در شروع فصل زمستان از بزرگترها و گوشه‌کنار داستان‌های کهن بسیاری را می‌شنوید که متعلق به این فصل است. اسطوره‌ ماه و خوربانو، ننه سرما، نبرد اهمن و بهمن، نبرد مهر و اهریمن، دیو شب یلدا از شنیدنی‌ترین داستان‌های ایرانی است، که هر کدام برای شرح زمستان و پدیده‌های طبیعی به وجود آمده‌اند.

ماه و خوربانو (خورشید خانم)

در این اسطوره، ماه عاشق خورشید شده است و یک‌سال در جدال است تا او را در آسمان ببیند اما همیشه زمان طلوع خورشید در خواب می‌ماند. زمانی که او نزدیک عطارد است از او می‌خواهد تا زمان طلوع او را بیدار کند. زمانی که ماه به خورشید می‌رسد، ماه مشغول تعریف داستان خود در این یک‌سال برای خورشید می‌شود و خورشید زمان طلوع را فراموش می‌کند و دیرتر از همیشه طلوع می‌کند. آن شب، طولانی‌ترین شب سال است.

ننه سرما

ننه سرما پیرزنی است که دو پسر به نام اهمن و بهمن و یک دختر به نام آفتاب به هود دارد. پسرانش به دنبال هیزم می‌روند و بازنمی‌گردند. دخترش را به دنبال آن‌ها می‌فرستند و او نیز برنمی‌گردد. او در جست‌وجو فرزندانش، سرما را به اوج خود می‌رساند و سپس تصمیم به آتش زدن دنیا می‌گیرد. جارویش را آتش می‌زند و پرتاب می‌کند. این جارو اگر به دریاها بیفتد، سال پر آبی خواهد بود. همچنین اگر به خشکی بیفتد، خشکسالی خواهد شد.

نبرد اهمن و بهمن

اهمن و بهمن دو فرزند ننه سرما هستند که برادر بزرگ نماد چله بزرگ(۴۰ روز) و برادر کوچک نماد چله کوچک(۲۰روز) هستند. این برادر در طول زمستان به نبرد می‌پردازند و از صدای فریاد آنان رعد و برق و طوفان رخ می‌دهد و برادر کوچک‌تر که برادر بزرگتر را شماتت می‌کند که به خوبی هوا را سرد و برفی نکرده است تا همه چیز را به نابودی بکشاند. برادر بزرگتر به او می‌گوید تو عمرت کوتاه‌تر از آن است که این کار را انجام دهی و بهار به زودی از راه می‌رسد.

نبرد مهر و اهریمن

در شبی طولانی و تاریک، مهر در غاری از کوه‌های البرز به دنیا می‌آید. او فرزند آناهیتا و شب تولدش نخستین شب زمستان است. مهر به هر کجا می‌رفت، آن‌جا گرم و روشن می‌شد و زمستان به بهار نزدیک می‌شد. اهریمن زاده تاریکی و سرما، دشمن مهر بود. نبرد مهر و اهریمن نمایانگر نبر بین روشنی و تاریکی، سرما و گرما و… بود. شب اول زمستان، بزرگداشت تولد مهر است.

دیو شب یلدا

این دیو در فصل بهار و تابستان در خوابی عمیق است و در اولین شب زمستان بیدار می‌شود. او دشمن خورشید است و تلاش می‌کند با ابرهای سیاه، خورشید را خاموش کند تا نورش به زمین نرسد.

اسطوره مسیر اندیشیدن

اسطوره‌های زمستان نمایانگر تلاش گذشتگان برای شرح پدیده‌های طبیعی در فصل زمستان هستند. در اسطوره ماه و خوربانو، چگونگی پدیده بلندترین شب سال توضیح داده می‌شود. در اسطوره ننه سرما، چگونگی ایجاد سرمای شدید و چرایی ایجاد خشکسالی و… را شرح می‌دهد. همچنین اسطوره نبرد اهمن و بهمن، چرایی ایجاد پدیده رعد و برق و طوفان را تعریف می‌کند. و اسطوره نبرد مهر و اهریمن می‌گوید بعد از تولد مهر در طولانی‌ترین شب سال، با شروع نبرد آنان زمستان به سمت بهار می‌رود و شب‌ها، روز به روز کوتاه‌تر می‌شوند. اسطوره دیو شب یلدا، چرایی وجود ابرهای سیاه را در زمستان می‌خواهد پاسخ بدهد.

همانطور که بیان شد در گذشته انسان‌ها با ساخت اسطوره‌ها در تلاش بودند، تا پدیده‌های ناشناخته در سیر زندگی خود را شرح بدهند. تفکر درباره چگونگی آمدن زمستان، طولانی‌ترین شب در سال، باران، برف، رعد و برق و…، منجر به وجود آمدن این داستان‌های کهن در فرهنگ ایرانی شده است. امروزه این داستان‌ها نسل به نسل منتقل شده تا به ما برسد. اسطوره‌های زمستان سرشار از پیام‌های اخلاقی در زندگی است و با آیین‌ها و آداب و رسوم ایرانیان پیوندی ناگسستنی دارد.

مطالب مفید