ایران وعده صادق ۳ را اجرا می‌کند تا آمریکا را پای میز مذاکره بکشاند/ جنگ ایران اجتناب‌ناپذیر است

به گزارش اقتصاد آنلاین، نشریه آمریکایی “کِرَدل” در مقاله‌ای با ارائه راهکاری به تصمیم گیرندگان نظام جمهوری اسلامی ایران اجرای عملیات “وعده صادق ۳” را راه مناسبی برای خنثی کردن تسلط آمریکا و اسرائیل بر غرب آسیا عنوان می‌کند.

نقش عامل ایران در وابستگی آمریکا به حضور در غرب آسیا 

این نشریه با اشاره به این که دلیل اصلی وابستگی آمریکا به حضور در غرب آسیا عامل “ایران” است می‌نویسد: “چرا آمریکا به شدت به حضور خود در غرب آسیا وابسته است؟ دلیل آن مطمئنا دیگر تضمین دسترسی به نفت و گاز ارزان قیمت برخلاف دهه‌های گذشته نیست. ایالات متحده منابع کافی انرژی را در اختیار دارد. آمریکا حتی به دنبال آن است که خود را به عنوان تامین کننده اصلی انرژی اروپا معرفی کند. امروزه ایالات متحده به یک دلیل اصلی در منطقه حضور دارد و آن حفاظت از موجودیت اسرائیل و توانمند ساختن تل آویو به منظور انعطاف پذیری اقتصادی، دیپلماتیک و نظامی خود در سراسر جهان عرب است. با این وجود، برای تحقق این امر، آمریکا باید بزرگترین مانع اسرائیل و صهیونیسم یعنی جمهوری اسلامی ایران را از بین ببرد. تهران نه تنها از محور مقاومت منطقه در برابر هژمونی غرب حمایت می‌کند، بلکه بیش از هر چیز نشان دهنده توانایی‌های مسلمانان مستقل و خودکفاست. ایران به سایر ملت‌های مسلمان نشان می‌دهند اگر بخواهند می‌توانند منافع آمریکا و اسرائیل تهدید کنند. برای این منظور، واشنگتن تحریم‌هایی را علیه ایران وضع کرده، پایگاه‌های نظامی خود را در سراسر خلیج فارس گسترش داده و نیروها، هواپیما‌ها و گروه‌های ناو آماده اقدام نظامی را مستقر کرده که همگی برای مهار جمهوری اسلامی ایران بوده اند. سقوط “بشار اسد” در سوریه جنبه دیگری را به تهدیدات انباشته شده علیه ایران می‌افزاید: احتمال استفاده از ترکیه، عضو ناتو به عنوان نیروی نیابتی ایالات متحده برای گشودن جبهه‌های ضدایرانی در عراق و جمهوری آذربایجان. هم چنین، در خلیج فارس عربستان سعودی و امارات متحده عربی متحدان آمریکا ممکن است جبهه‌ای را در برابر نیرو‌های همسو با انصارالله یمن عضو نسبتا تازه و قدرتمند محور مقاومت بگشایند”.

تلاش آمریکا برای بهره برداری از وضعیت اقتصادی ایران به نفع مقاصد خود

“کردل” با پرداختن به وضعیت دشوار اقتصادی ایران اشاره می‌کند که آمریکا به دنبال سوء استفاده و بهره برداری از این موضوع به نفع خود می‌باشد و می‌نویسد:” در جبهه داخلی، ایران نیز با چالش‌های فزاینده‌ای مواجه است. تورم در حال افزایش است، ریال در در حال سقوط آزاد به سر می‌برد، مَسکن به طور فزاینده‌ای از محدوده توان خرید ایرانیان خارج شده و کمبود انرژی منجر به خاموشی و قطع برق شده است. این وضعیت می‌تواند باعث گسترش ناامیدی عمومی در ایران شود. این وضعیت می‌تواند کاری کند که شهروندان ایرانی دولت را سرزنش کنند. این موضوع می‌تواند باعث شود برخی از ایرانیان با خود بگویند در صورتی که مشکلات اقتصادی وجود دارند چرا باید به ضدیت با اسرائیل ادامه داد؟ بدون تردید، واشنگتن به دنبال استفاده کامل از این وضعیت به نفع خود برای هدف قرار دادن جمهوری اسلامی در ماه‌های آینده خواهد بود”.

عملیات وعده صادق ۳؛ فرصتی برای خنثی کردن نفوذ ایالات متحده 

این نشریه آمریکایی با اشاره به این که “وعده صادق ۳” می‌تواند به ایران در خنثی کردن نفوذ آمریکا در منطقه کمک کند می‌نویسد: “دشمن واقعی ایران مستقیما اسرائیل نیست، بلکه ایالات متحده است، بدون آمریکا، تل آویو هرگز نمی‌تواند امیدوار باشد که قدرت خود را در منطقه نشان دهد. خنثی کردن نفوذ ایالات متحده از طریق جنگ یا تهدید معتبر نظامی، کشور مورد حمایت آمریکا یعنی اسرائیل را تضعیف خواهد کرد. عملیات “وعده صادق ۳” جتین فرصتی را به ایران ارائه خواهد داد. اگر “وعده صادق ۲” با هدف شکست استراتژیک اسرائیل و اقدام تلافی جویانه علیه آن رژیم بود “وعده صادق ۳” با هدف احیای بازدارندگی ایران در قبال آمریکا و وادار کردن آمریکایی‌ها برای حصول یک توافق جامع خواهد بود تا به برطرف سازی مشکلات اقتصادی ایران کمک کند. اکنون زمان به نفع تهران نیست که بخواهد وارد مذاکرات طولانی مدت مشابه مذاکرات منتهی به برجام شود. “کارل فون کلاوزویتس” استراتژیست مشهور قرن نوزدهمی زمانی نوشته بود: “میزان نیرویی که باید علیه دشمن استفاده شود، به مقیاس خواسته‌های سیاسی هر دو طرف بستگی دارد”.

اهداف و خواسته‌های سیاسی ایران از عملیات “وعده صادق ۳” چه خواهد بود؟

این نشریه با طرح این پرسش که خواسته‌های سیاسی و اهداف احتمالی ایران از “وعده صادق ۳” چه خواهد بود می‌نویسد:”آیا خواسته‌ها و اهداف احیای بازدارندگی است و یا کشاندن آمریکا و در نتیجه اسرائیل پای میز مذاکره؟ رهبری سیاسی و نظامی تهران باید عملیات بعدی را فرصتی برای حل و فصل کامل و نهایی قلمداد کنند. این دیگر مربوط به تشدید تنش برای مهار آمریکا و اسرائیل از ادامه جنگ در غزه نیست، بلکه درباره چشم‌انداز هر جنگ مستقیم خارجی علیه جمهوری اسلامی است. ایران در سال ۲۰۰۳ میلادی یک “معامله بزرگ” را پیشنهاد کرد، اما از سوی دولت “جورج دابلیو بوش” رد شد. اکنون نه از طریق مذاکرات هسته‌ای بلکه از طریق نیروی نظامی می‌توان آن پیشنهاد برای معامله را احیا کرد. یک توافق مشابه “صلح وستفالیا” که مسئله ایران و اسرائیل را حل کند امکان پذیر است”.

جنگ اجتناب ناپذیر است

نشریه “کردل” پیش بینی می‌کند که چشم انداز جنگ برای ایران اجتناب ناپذیر خواهد بود و در این باره می‌نویسد:”سقوط اسد، دشمنان تهران را جسورتر کرده است. ادامه این وضعیت می‌تواند ایران را آسیب پذیرتر سازد. حزب الله توان قبلی را ندارد و اعضای مرکزی محور مقاومت نیز با کاهش قدرت مواجه شده اند. در این میان، شرکای منطقه‌ای آمریکا یعنی ریاض و ابوظبی بر روی دولت دوفاکتوی یمن برای مقابله با انصارالله فشار می‌آورند. در واشنگتن و تل آویو، بحث جنگ با ایران دیگر یک زمزمه نیست. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل و متحدان راستگرای افراطی او در دولت ائتلافی آشکارا از درگیری حمایت می‌کنند. آنان از حمایت مالی و ایدئولوژیک شخصیت‌هایی مانند “میریام ادلسون” میلیاردر، که سرمایه گذاری هنگفتی برای بازگشت دونالد ترامپ رئیس جمهور منتخب به کاخ سفید در سال ۲۰۲۵ انجام داد نیز برخوردارند. شوهر فوت کرده او “شلدون ادلسون” زمانی گفته بود که آمریکا باید “مسئله ایران را با پرتاب بمب هسته‌ای بر روی آن کشور حل کند”. سناریو‌های تهدید برای اعمال فشار بر ایران شامل استفاده از تروریست‌های تحت حمایت ترکیه در سوریه برای مقابله با گروه‌های مقاومت شیعه در عراق تا حمایت از حملاتی توسط مجاهدین خلق (منافقین) یا گروه‌های تروریستی در سیستان و بلوچستان یا کردستان در داخل ایران خواهد بود. هم چنین، آنکارا ممکن است تلاش کند تا در میان آذری‌های ایران ناآرامی ایجاد کند. واشنگتن و تل آویو به دنبال تغییر حکومت در ایران نیستند آنان به دنبال فروپاشاندن حکومت در ایران هستند. سناریوی ایده آل آنان این است که ایران در امتداد خطوط قومی و زبانی متلاشی شده و جناح‌های متخاصم برای کسب برتری به بازی بپردازند. مدل آنان لیبی (پس از قذافی)، عراق (پس از صدام) و سوریه (پس از اسد) است. در آن سناریو، همزمان با نبرد جناح‌های مخالف درون ایران با یکدیگر، همان کاری که سوری‌ها انجام می‌دهند، بمب افکن‌های آمریکایی و اسرائیلی به تخریب زیرساخت‌های نظامی ایران خواهند پرداخت درست همان طور که نیروی هوایی اسرائیل ۸۰ درصد از قابلیت‌های نظامی باقی‌مانده سوریه را نابود کرد”.

راهنمایی کلاوزویتس

نشریه “کردل ” با هشدار به مقام‌های نظامی ایرانی و توصیه به این که آنان باید زودتر دست به اقدام بزنند می‌نویسد:” اگر هدف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صرفاً بازدارندگی اسرائیل باشد، می‌تواند به این مهم دست یابد. با این وجود، چنین بازدارندگی‌ای به تنهایی باعث رفع تحریم‌ها یا احیای اقتصاد ایران نخواهد شد. بدون اقدام گسترده‌تر، حمایت ایالات متحده از گروه‌های نیابتی خود در منطقه و ایجاد بی‌ثباتی داخلی در داخل ایران ادامه خواهد داشت و به طور بالقوه منجر به سناریویی شبیه به نابودی طولانی‌مدت دولت سوریه این بار در مورد ایران خواهد شد. بنابراین، ایران باید استراتژی بزرگتری را در نظر بگیرد. همان طور که کلاوزویتس خاطرنشان کرده بود “مقیاس هدف نظامی باید با اهداف سیاسی همخوانی داشته باشد. ” در “وعده صادق ۳” تهران باید بالاتر از عملیات‌های گذشته هدف گیری کند. هدف واقعی دیگر نباید اسرائیل به عنوان یک بازیگر نیابتی صرف آمریکا در منطقه باشد بلکه هدف اصلی باید خود آمریکا به عنوان کشور توانمندکننده اسرائیل باشد. در صورت هدف قرار دادن بازدارندگی آمریکا موقعیت اسرائیل نیز تضعیف خواهد شد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی باید پیام روشنی ارسال کند: پدافند هوایی آمریکا مانند تاد نمی‌تواند از دارایی‌های نظامی یا غیرنظامی محافظت کند. حملات به اهداف کلیدی اسرائیل مانند زیرساخت‌ها در حیفا و تل‌آویو، پالایشگاه‌ها و سکو‌های فراساحلی باید به وضوح منطقه را مختل کند و خسارات زیادی را به بار آورد که رسانه‌های غربی نتوانند آن را نادیده بگیرند. چنین اقداماتی آسیب پذیری اسرائیل را آشکار می‌کند و توهم شکست ناپذیری نظامی اسرائیل را تضعیف خواهد کرد. توانایی یمن برای وادار کردن ناو یو اس اس هری ترومن به عقب نشینی یک الگو را ارائه می‌دهد. نشان دادن این که نیروی دریایی ایالات متحده نمی‌تواند به طور موثر قدرتی علیه ایران اعمال کند، محاسبات استراتژیک در واشنگتن تغییر خواهد کرد. به طور مشابه، هدف قرار دادن زیرساخت‌های انرژی عربستان و امارات، پیامد‌های منطقه‌ای هر درگیری را نشان می‌دهد و “هزینه‌های غیرقابل قبول” جنگ را به خانه می‌برد. عملیات “وعده صادق ۳” باید بر اساس دو اصل هدایت شود: افشای “عدم احتمال پیروزی” آمریکا و متحدانش و نشان دادن “هزینه غیرقابل قبول” درگیری. در آن صورت، روایت اسرائیل در مورد “پیروزی همیشگی” اش نقش بر آب خواهد شد. با از بین بردن این توهم، سپاه می‌تواند سیاستگذاران آمریکایی را وادار به ارزیابی مجدد تعهدات خود کند. نبرد واقعی نه در تل آویو بلکه در واشنگتن خواهد بود. در غیر این صورت، حل و فصل قاطع مشکلات برای ایران در کار نخواهد بود و تهران تحت فشار بی امان آمریکا با خطر فروپاشی تدریجی مواجه خواهد شد. “وعده صادق ۳” یک پنجره زودگذر، اما حیاتی برای مذاکره با قدرت ارائه می‌دهد. تهران باید از آن استفاده کند”.

مطالب مفید