فریدون شهبازیان؛ نماد یک موسیقیدان پیشرو
فریدون شهبازیان دو بال کنشمند داشت که او را از جزماندیشی دور میکرد: نخستتوانمندی بیبدیل او در آهنگسازی و تنظیم و دوم، فعالیت در تمام عرصهها وگونههای رایج موسیقی. این مختصات شهبازیان را به چهرهای ماندگار در تاریخموسیقی ایران تبدیل کرد.
به گزارش ایرنا، با درگذشت فریدون شهباریان، موسیقی ایران، یکی از مهمترینستارگان نیم قرن اخیر خود را از دست داد. آهنگسازی که از دوران کودکی، تحت تاثیرآموزههای پدر نوازندهاش که از شاگردان استاد ابوالحسن صبا، بود به سمت موسیقیو ساز تخصصی ویولن که ساز پدرش نیز بود، کشیده شد.
جای تعجبی ندارد که او در ۱۷ سالگی به عضویت ارکستر سمفونیک تهران درآمد. باتبحری که در نواختن ویولن از خود نشان داد، به معتبرترین و پرمخاطبترین برنامهموسیقایی آن سالیان که «ارکستر گلها»ی رادیو بود دعوت شد و زیرنظر دو شاهکاربزرگ قرن اخیر کشور یعنی روحالله خالقی و جواد معروفی به فعالیت پرداخت. آنقدرلیاقت نشان داد که ۶ سال بعد بهعنوان رهبر گروه کر و ارکستر سمفونیک رادیوانتخاب شد.
تسلط شهبازیان بر فضای قالب موسیقی آن سالیان و تلاش برای یادگیری فنون روز اینحوزه سبب شد تا وی خیلی زود، به آهنگسازی در خدمت موسیقی سنتی ایرانی و پاپتبدیل شود. نوآوری و صنایع بدیعی که وی در آهنگسازی بدان اعتقاد داشت سبب شدتا در حرکتی سترگ، نخستین آواز ایرانی بر اساس شعر نو با «جام تهی» محمدرضا شجریان شکل بگیرد. این کار در آن دوران بیسار شنیده شد و سیل تقاضاها به سمتشهبازیان سرازیر شد.
این فعالیتها سبب شد تا شهبازیان جوان تا پیش از ۳۰ سالگی، علاوه بر حضور درارکستر سمفونیک، آهنگسازی و تنظیم قطعات و تصانیف ایرانی و پاپ و البته ساختموسیقی فیلم را در کارنامه داشته باشد. وجوهی که تا پیش از او، در کار کمترموزیسینی تا به این اندازه دیده شده بود.
شهبازیان، هنرمند باهوشی بود. همین بهره هوشی بالا سبب شد تا وی با وجود تمامافتخاراتی که برای موسیقی سنتی ایرانی کسب کرد، از موسیقی پاپ روز جدا نباشد. اهمیت موسیقی بیکلام سینمایی را نیز درک کرد و ورودی قدرتمندانه به این عرصهداشت. پس از انقلاب که متوجه محدودیتهایی برای موسیقی شد، سر خود را بیشتربا موسیقی فیلم گرم کرد و توانست چندین شاهکار را در دهه ۶۰ و ۷۰ از خود به یادگاربگذارد.
از نیمه دوم دهه ۷۰ که گشایشهایی برای موسیقی رقم خورد، فریدون شهبازیان درصف مقدم تولیدات نسل جوانی قرار داشت که از دنیای دیگری آمده بودند. آنهاقداست خاستگاه غربی موسیقی را در اولویت قرار داده بودند و میخواستند بامتدهای نوین آهنگسازی، به مخاطبانی که تعلقات ویژهای به موسیقی سنتی داشتند،خوراکی بهروز از جنس پاپ بدهند. شهبازیان در آن سالها یکی از معدود پیشکسوتانیبود که با چندین خواننده جوان با این مختصات کمک کرد؛ محمد اصفهانی، حسین زمان و ناصر عبداللهی از جمله این خوانندگان بودند.
شهبازیان در دهه ۷۰، در شورای موسیقی صداوسیما حضور داشت یعنی دورانی کهتلویزیون، حمایتی تمامقد از تمام گونههای موسیقی ولو پاپ آن سالها انجام داد. حمایتی که در تاریخ ۴۶ ساله حیات پس از انقلاب هرگز مشاهده نشد. شهبازیان درنوک این هرم قرار داشت و علیرغم میدانداری در حوزه ساخت آهنگ و تنظیم ومشاوره، جریانسازی نوینی را در حوزه اشاعه موسیقی به انجام رساند.
این مداومت موسیقایی شهبازیان که بر مدار آهنگسازی، تنظیم و حضور در گونههایفیلم و سریال و ارکستر سمفونیک بود، از دهه دوم زندگیاش آغاز و تا زمان درگذشتشادامه داشت. او در تمام حدود ۷ دهه فعالیت حرفهای، در خدمت به تمام ارکان وگونههای موسیقی قدم برداشت و از این حیث به رکوردی رسید که هیچیک ازآهنگسازان همتراز و پیشکسوت نتوانستند به آن دست یابند.
شهبازیان با وجود تعدد فعالیت در گونههای موسیقی، به هیچ یک از ارکان،جزماندیشی نداشت و همین اعتقاد سبب شد تا وی به موسیقیدانی در خدمت تمامگونهها تبدیل شود و همین، برگ برنده او در قیاس با دیگر متفکران و بازیگران اصلیاین حوزه به شمار میرود.
بنابراین اکنون اغراق نیست اگر عنوان کنیم جایگزینی برای این چهره ماندگار وجودندارد و هنر موسیقی ملی، چهره بیبدیلی را از دست داد. البته که شهبازیان، در طولاین سالها، هنرآموزان بسیاری داشت که برخی از آنها وارد دنیای حرفهای شدند وتوانستند گوشههایی از آموختههای خود را در عرصههای مختلف موسیقی، پیاده کنند.
وسعتنظر، مولفه اصلی فعالیت شهبازیان در تمام دوران کاری او بود که هیچگاهعرصهای از موسیقی را بر دیگری رجحان نداد و با توجه به اهمیت هر گونه، در تمامزمینههای آن فعالیت کرد. این تدبیر، بال دیگر توانمندی او در تسلط بر موسیقی بود کهسبب شد تا نام فریدون شهبازیان، همواره در تاریخ موسیقی ایران ماندگار بماند